انشا در مورد سفر به رشت

انشا در مورد سفر به رشت

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

سفر به شهر زیبای رشت

یکی از بهترین خاطرات زندگی من، سفر به شهر سرسبز رشت است. این سفر در یک روز بهاری و دل‌انگیز اتفاق افتاد. وقتی به نزدیکی‌های رشت رسیدیم، منظره‌ای که از پنجره ماشین دیدم، مرا کاملاً مسحور خود کرد. همه جا را مزارع سرسبز برنج و باغ‌های چای پوشانده بود و باران ملایمی که می‌بارید، هوای تازه و خنکی به وجود آورده بود.

اولین جایی که در رشت رفتیم، میدان بزرگ شهرداری بود. ساختمان‌های قدیمی و قرمز رنگ اطراف میدان، بسیار قشنگ و دیدنی بودند. بعد از آن برای چشیدن طعم غذاهای لذیذ شمالی، به یک رستوران سنتی رفتیم. من غذایی به نام «باقلاقاتوق» سفارش دادم که ترکیبی از مرغ، بادمجان و تخم‌مرغ بود و واقعاً خوشمزه بود. برای دسر هم «رشته‌خشکار» را امتحان کردم که شیرینی مخصوص آن شهر است.

در ادامه به بازار محلی رشت سر زدیم. بازار پر بود از مردمان خونگرم و مهربان که با لهجه شیرین خود صحبت می‌کردند. در غرفه‌های مختلف، انواع خوراکی‌های محلی مثل انواع ترشی، رب انار تازه و ماهی‌های دودی به فروش می‌رسید. بوی عطر چای تازه‌دم و سبزی‌های محلی، فضای بازار را پر کرده بود.

این سفر کوتاه به من نشان داد که ایران ما چقدر زیبا و مردمانش چقدر مهربان و مهمان‌نواز هستند. رشت با طبیعت سبز و آب و هوای مطبوعش، همیشه در خاطرم خواهد ماند و مشتاقم دوباره به این شهر دوست‌داشتنی سفر کنم.

انشا در مورد سفر به رشت

سفر به شهر رشت، سفری به دل طبیعتی سرسبز و هوایی پاک است. این متن به شما کمک می‌کند تا با زیبایی‌های این شهر و شیوه توصیف آن‌ها به زبان ادبی آشنا شوید. در ادامه، با ما همراه باشید تا با هم راهی این سفر خیال‌انگیز شویم.

موضوع انشا سفر به رشت

تابستان گذشته، این شانس را داشتم که با خانواده‌ام به شهر دیدنی رشت برویم. این سفر آنقدر برایم خاص و خاطره‌انگیز بود که هیچ وقت از یادم نمی‌رود. رشت، مرکز استان گیلان، به خاطر فضای سبز و طبیعت زیبا، مردمان خونگرم و خوش‌برخورد و خوراکی‌های لذیذش معروف است.

وقتی اولین روز به رشت رسیدیم، اولین چیزی که حس کردیم، هوای نمدار و تازه‌ی آنجا بود. بعد از آن، به خانه‌ای که برای ماندن اجاره کرده بودیم رفتیم. این خانه یک ساختمان قدیمی و قشنگ بود با حیاطی پُر از گل‌های رنگارنگ و درختان سرسبز که حالِ خوبی به ما می‌داد.

روز اول را با گشتن در بازار اصلی رشت شروع کردیم. بازار، پر از جنب و جوش، رنگ‌های مختلف و بوهای گوناگون بود. از سبزی‌های تازه و میوه‌های خوش‌رنگ گرفته تا ماهی‌های تازه و ادویه‌های معطر، همه چیز در آنجا پیدا می‌شد. مادرم هم برای شام مقداری سبزی محلی و ماهی خرید. بعد از بازار، به میدان شهرداری رفتیم. این میدان با ساختمان‌های قدیمی و قشنگش، فضای خاصی داشت. کنار میدان، باغ محتشم قرار داشت که با درختان بلند و سایه‌دارش، ما را به قدم زدن دعوت می‌کرد. راه رفتن در آن باغ و لذت بردن از طبیعت آن، لحظات آرام و خوشی برایمان ساخت.

غذاهای محلی رشت هم بخش مهمی از خاطره‌ی این سفر بودند. برای ناهار به یک رستوران محلی رفتیم و غذاهای معروف گیلانی مثل میرزا قاسمی، کباب ترش و باقالی‌قاتق را خوردیم. مزه‌ی بی‌نظیر این غذاها هنوز یادم هست.

روز بعد به پارک ملی سراوان رفتیم. این پارک با درختان انبوه و سرسبز، رودخانه‌های پرآب و هوای تمیزش، جای فوق‌العاده‌ای برای دیدن طبیعت بود.

سفر به رشت برای من پر از لحظات شاد و خاطرات زیبا است. طبیعت بکر، فرهنگ پربار و آدم‌های مهربان این شهر، باعث شدند که این سفر به یکی از بهترین تجربه‌های زندگی‌ام تبدیل شود. امیدوارم روزی دوباره بتوانم به رشت سفر کنم و از دیدن این شهر زیبا لذت ببرم.

انشا سفر به قطب شمال
انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *