جشن چهارشنبهسوری یکی از آیینهای زیبا و کهن ایرانی است که در آخرین سهشنبه شب سال، یعنی غروب قبل از تحویل سال نو برگزار میشود. این جشن پر از شور و نشاط، نماد پایان زمستان و پاکسازی روح و محیط برای ورود به بهار است.
مشهورترین رسم این شب، روشن کردن آتش است. مردم در کوچه و خیابان یا حیاط خانهها، آتشهای کوچک و بزرگ روشن میکنند و از روی آن میپرند. این کار را معمولاً با خواندن ترانهای قدیمی انجام میدهند که میگوید: “زردی من از تو، سرخی تو از من”. این عبارت به این معنی است که ما بیماریها، غمها و انرژیهای منفی (زردی) را به آتش میسپاریم و در عوض، گرمی، سلامت و شادی (سرخی) آن را میگیریم.
علاوه بر آتشبازی، رسوم شیرین دیگری نیز در این شب انجام میشود. یکی از آنها “قاشقزنی” است. در این رسم، معمولاً جوانها و گاهی کودکان، با پوشاندن چهره خود با روسری یا شال، به در خانه همسایهها میروند و با کوبیدن قاشق به کاسه، صدا ایجاد میکنند. صاحب خانه نیز با شنیدن این صدا، در را باز میکند و در کاسه آنها آجیل، شیرینی یا میوه میریزد. این کار نماد گرفتن شانس و برکت برای سال جدید است.
فالگوش ایستادن هم یکی دیگر از سرگرمیهای این شب است. افراد به ویژه جوانها، پشت دیوار یا درِ خانهها میایستند و به صحبتهای رهگذران یا همسایگان گوش میدهند. اگر حرفهای امیدوارکننده و خوشایندی بشنوند، آن را به فال نیک میگیرند و به عنوان خبری خوب برای آینده خود در نظر میگیرند.
در کنار اینها، پختن و خوردن آجیل مخصوص، شیرینیهای محلی و غذاهای ویژه این شب نیز در بسیاری از مناطق ایران مرسوم است. هر شهر و روستایی ممکن است آداب و رسوم کوچک متفاوتی داشته باشد، اما روحیه شادی، پاکسازی و امید به آیندهای بهتر، در همه آنها مشترک است.
در نهایت، چهارشنبهسوری جشنی است برای وداع با سال کهنه و استقبال از سال نو. این آیین زیبا، شادی و همبستگی را بین مردم بیشتر میکند و یادآور فرهنگ غنی و دوستداشتنی ایران زمین است.

چهارشنبه سوری چیست؟
چهارشنبهسوری یکی از آیینهای کهن ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبه سال جشن گرفته میشود. این مراسم در طول تاریخ به شکلهای گوناگونی برگزار شده و در ادامه بیشتر با آن آشنا خواهیم شد.
در مورد ریشه نام چهارشنبهسوری، برخی از محققان معتقدند واژه “سور” به معنای “جشن” است. اما عدهای دیگر “سور” را شکل دیگری از “سرخ” میدانند (مثل گل سوری که یعنی گل قرمز) و آن را نماد رنگ آتش یا نشانهای از تندرستی و شادابی فرد میشمارند. تلفظ این مراسم در اصفهان به صورت “چارشمبهسُرخی” و نیز کاربرد “سور” به جای “سرخ” در گویش عمومی، این نظریه را تقویت میکند.
این جشن در مناطق مختلف ایران با نامهای متفاوتی شناخته میشود، از جمله:
گول چارشَمبه (در اردبیل)
گوله-گوله چارشمبه (در گیلان)
کوله چوارشمبه (در کردستان)
چوارشمبه-کولی (در غروه)
و چارشمبه-سُرخی (در اصفهان)
تاریخچه چهارشنبه سوری
اگر چهارشنبهسوری را یک جشن قدیمی و مربوط به زمان قبل از اسلام بدانیم، با دو مسئله روبرو میشویم: اول اینکه ایرانیان در آن دوران هفته نداشتند و هر روز ماه نام خاص خود را داشت. دوم اینکه پریدن از روی آتش با عقاید زرتشتیان که به آتش احترام میگذاشتند، همخوانی ندارد.
در کتاب تاریخ بخارا نوشته شده: وقتی امیر منصور بن نوح به حکومت رسید، قبل از پایان سال، در شب چهارشنبهسوری طبق رسم قدیم آتش بزرگی روشن کردند. این آتش را در شب سوری، که همزمان با روزهای موسوم به «پنجه دزدیده» بود، برای دور کردن سرما و دعوت از گرما روشن میکردند. معمولاً این آتشها روی پشت بامها برافروخته میشد، چون هم خوش یمن بود و هم به باور پیشینیان، شعله و دود آتش بر بامها، باعث هدایت روح درگذشتگان به سوی خانههایشان میشد.
به بیان دیگر، این روشن کردن آتش روی پشت بامها، آخرین بخش از مراسم مربوط به پنجه پایانی سال بود. این دوره دهروزه را فروردیگان مینامیدند که شامل پنجه کوچک (از ۲۵ اسفند در تقویم رسمی) و پنجه بزرگ (پنج روز آخر سال) میشد.
چند روز قبل از نوروز، افرادی به نام آتشافروزان که مژدهدهندگان این جشن بودند، به شهرها و روستاها میرفتند تا مردم را برای برگزاری مراسم آماده کنند. آتشافروزان، زن و مردهای هنرمندی بودند که با اجرای تئاترهای خیابانی، کفزنی، خواندن سرود و آوازهای شاد، مردم را سرگرم و خوشحال میکردند.
آنها از هفت روز قبل از نوروز تا دو هفته پس از آن، با فرارسیدن شب، در همه جای شهر و روستا آتش روشن میکردند و آن را تا طلوع آفتاب روشن نگه میداشتند. این آتش، نماد محبت، نور و دوستی به شمار میرفت. هدف آتشافروزان، بازگرداندن انرژی و شادی به مردم برای مقابله با اندوه و افسردگی بود. همین هدف، دلیل اصلی برگزاری جشن سده در وسط زمستان نیز هست.
غذای چهارشنبه سوری چیست
یادمان باشد که برای جشن گرفتن و شادی کردن، لازم نیست غذای خاص و مجللی درست کنیم! بعضی افراد فکر میکنند اگر چهارشنبهسوری را با غذاهای مانند چلوگوشت یا پلوهای متنوع سپری نکنند، جشنشان کامل نیست. اما اگر به رسم قدیمیها نگاه کنیم، میبینیم که آنها معمولاً غذاهای سادهای مثل شیربرنج، سبزی پلو، شوید پلو با ماهی یا آش محلی برای این شب آماده میکردند. در واقع، نکته اصلی، خوردن یک غذای خاص نبوده، بلکه با هم بودن و شادمانی است.
آداب و رسوم و آیینهای جشن چهارشنبه سوری
◊ آیین اصلی
یک یا دو روز قبل از آخرین چهارشنبه سال، افراد برای جمعآوری چوب، شاخههای خشک، خار و گیاهان بیابانی، برگ نخل (مثلاً در شهر خور)، علفهای هرز (در مناطق گاوان) یا ساقههای برنج (مثلاً در استان گیلان) از خانه بیرون میروند. سپس در بعدازظهر، پیش از آغاز جشن چهارشنبهسوری، این هیزمها در حیاط خانه، کوچه، میدان روستا یا شهر چیده میشوند.
چوبها معمولاً به صورت دستههای یک، سه، پنج یا هفتتایی (همیشه تعداد فرد) و با فاصله چند متر از هم قرار میگیرند. پس از غروب آفتاب یا کمی بعد، آتش روشن میشود و مردان، زنان و کودکان در حالی که این شعر را میخوانند: «سرخی تو از من، زردی من از تو»، از روی آتش میپرند.
مردم بر این باورند که این کار آنها را در سال جدید از بیماری و بدبیاری حفظ میکند. در بعضی مناطق مانند نائین، انارک، خور و ارومیه، آتش را روی پشتبام روشن میکنند و یک کوزه آب روی آن میریزند و سپس خاکستر آن را به خیابان میاندازند. در برخی نقاط دیگر، این مراسم روی تپه انجام میشود.
هیچکس نباید روی آتش فوت کند. بعد از این که همه اعضای خانه از روی آتش پریدند، باید آتش را به حال خود رها کرد تا خودش خاموش شود، یا با آب (مثلاً در شهر خور) آن را خاموش نمود. اگر مراسم در حیاط خانه انجام شده باشد، یکی از اعضای خانواده، معمولاً یک دختر خردسال، مسئول جمعآوری خاکستر است.
او خاکستر را با خاکانداز به یک چهارراه که محل ریختن خاکسترهاست میبرد و بعد به خانه برمیگردد. وقتی به در خانه میرسد، باید در بزند و این پرسش و پاسخ بین او و افراد داخل خانه انجام شود:
– کیستی؟
– منم.
– از کجا میآیی؟
– از عروسی.
– چه آوردهای؟
– سلامتی.
مراسمی شبیه به چهارشنبهسوری نیز میان ارمنیهای ایران با نام «دِرندِز» در روز ۱۴ فوریه برگزار میشود که در آن از روی آتش میپرند.
◊ آیینهای اضافه
در کنار روشن کردن آتش، مراسم و آیینهای گوناگون دیگری نیز در نقاط مختلف ایران در طول این جشن برگزار میشود. بهعنوان مثال، در شهر تبریز، مردم به بازاری به نام چهارشنبهبازار میروند که با نور چراغ و شمع، تزیین و چراغانی زیبایی شده است.
هر خانواده معمولاً یک آینه، مقداری اسپند و یک کوزه برای استفاده در سال جدید میخرد. در بعضی از مناطق ایران، پس از چهارشنبهسوری، کار نظافت و خانهتکانی شروع میشود. در شیراز نیز مردم آش رشته میپزند و برای یکدیگر میفرستند. از مهمترین و رایجترین آیینهای مربوط به چهارشنبهسوری میتوان به این موارد اشاره کرد:
◊ کوزهشکنی
در بسیاری از شهرهای ایران، پس از پریدن از روی آتش، مرسوم است که کوزهها را میشکنند. به باور مردم، این کار باعث میشود بدشانسی و انرژی منفی ساکنان خانه به داخل کوزهها منتقل شود و با شکستن آنها، این بدیمنیها از بین برود.
روش شکستن کوزه در مناطق مختلف، کمی با هم فرق دارد. در تهران، معمولاً یک یا چند سکه داخل کوزهٔ تازه میگذارند و سپس آن را از پشت بام به پایین، داخل کوچه پرتاب میکنند. تا اوایل دوره پهلوی، بسیاری از مردم تهران دوست داشتند به نقارهخانه بروند و همزمان با نواختن نقاره در ساعت مشخصی، کوزههای خود را به زمین بیندازند.
در خراسان، پیش از شکستن کوزه، مقداری زغال، نمک و سکه در آن میگذارند. سپس هر یک از اعضای خانواده، کوزه را چند بار دور سر خود میچرخانند تا هر گونه بدبیاری و حادثه ناگوار را به آن منتقل کنند و در پایان، کوزه را از بالای بام به کوچه پرتاب میکنند.
در مناطق شرق و جنوبشرق ایران، معمولاً به جای کوزههای نو، از کوزههای کهنه و بدون استفاده برای این کار بهره میگیرند. در شهرهایی مانند اراک و آشتیان، داخل کوزه را با دانههای جو پر میکنند.
این رسم احتمالاً یک دلیل بهداشتی هم داشته است، زیرا ایرانیان باور داشتند که نباید ظروف سفالی را بیش از یک سال در خانه نگه داشت. با نزدیک شدن به پایان سال و فرارسیدن شب سوری، آنها ظروف سفالی خانه را میشکستند.
دلیل این کار آن بود که ظروف سفالی بدون لعاب، به سرعت کثیف و آلوده میشدند و چون به راحتی قابل شستشو و پاکسازی نبودند، تنها راه خلاص شدن از آلودگی آنها، شکستنشان بود. از طرف دیگر، نیاز به خرید کوزههای جدید، باعث رونق کار کوزهگران میشد و از کسادی بازار و بیکاری آنان جلوگیری میکرد.
◊ قاشقزنی
در این سنت، دختران و پسران جوان با پوشاندن صورت و سرشان با چادر، طوری که کسی آنها را نشناسد، به خانههای دوستان و همسایگان میروند. صاحبخانه با شنیدن صدای برخورد قاشقها به کاسهها، به سمت در میآید و داخل کاسههای آنها آجیل مخصوص چهارشنبهسوری، شیرینی، شکلات، نقل و همچنین پول میریزد.
به نظر میرسد آیین قاشقزنی از این باور سرچشمه گرفته باشد که ارواح خوب مردگان، در آستانهٔ سال نو، به میان زندگان بازمیگردند و در قالب افرادی با صورت پوشیده به خانهٔ بازماندگان خود سر میزنند. زندگان نیز برای یادبود و درخواست برکت، به آنها هدیه میدهند.
در زند اوستا آمدهاست که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین اورمزد دوزخ را خالی میکند و ارواح رها میشوند. قاشق زنی استفادهٔ ارواح از زبان بدنی به جای زبان گفتاری است.
◊ فالگوشی و گرهگشایی
در یکی از آیینهای شب چهارشنبهسوری، دختران جوان برای گرفتن پاسخ نیت خود، روش خاصی دارند. آنها پشت یک دیوار میایستند و با دقت به صحبتهای رهگذران گوش میدهند. سپس با تفسیر کردن حرفهای شنیده شده، جواب نیت خود را پیدا میکنند.
◊ آجیل مشکلگشا
پس از تمام شدن مراسم آتش، همه اعضای خانواده و فامیل در کنار هم جمع میشدند. آخرین دانههای خوراکی که از ذخیره زمستانی باقی مانده بود، مثل تخمه هندوانه، تخمه کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخمه خربزه، گندم و شاهدانه را بر روی آتش مقدس برشته میکردند. سپس به آن نمک میزدند و آن را خوراکی متبرک میدانستند و با هم میل میکردند.
مردم آن زمان باور داشتند کسی که از این خوراکی بخورد، دلش نسبت به دیگران مهربانتر میشود و کینه و حسادت از وجودش دور میگردد. امروزه ضربالمثلهایی مانند “نمکگیر شدن” یا “نان و نمک کسی را خوردن و به او خیانت نکردن” ریشه در همین باور قدیمی دارد.
◊ شال اندازی
شالاندازی یکی از رسمهای زیبای چهارشنبهسوری است که از گذشته در بسیاری از شهرها و روستاها انجام میشده و هنوز هم در مناطقی مانند همدان و زنجان زنده نگه داشته شده است.
در این رسم، جوانان چند دستمال ابریشمی رنگارنگ را به هم گره میزدند و طنابی بلند و زیبا درست میکردند. سپس از راه پلهها یا از روی دیوار، آن را از دودکش خانهها به داخل آویزان میکردند و یک سر طناب را روی پشت بام در دست میگرفتند. بعد با سرفههای بلند، صاحبخانه را از آمدن خود باخبر میساختند.
اهل خانه که منتظر چنین شالهایی بودند، به محض دیدن آن، خوراکیهایی را که از قبل آماده کرده بودند درون شال میگذاشتند و گرهای به آن میزدند. سپس با تکان دادن آرام شال، به جوانان نشان میدادند که هدیهٔ چهارشنبهسوری آماده است.
سپس شالانداز، شال را بالا میکشید. آنچه در شال قرار میگرفت، هم هدیه بود و هم فال. هر خوراکی معنای خاصی داشت: نان نشانهٔ روزی فراوان، شیرینی نماد شادی و خوشبختی، انار نشانهٔ فرزند زیاد، گردو نشانهٔ عمر طولانی، بادام و فندق نماد صبر در سختیها، کشمش نشانهٔ سال پرباران و سکهٔ نقره نشانهٔ بخت روشن بود. گاهی نیز این رسم به شکل غیرمستقیم برای خواستگاری به کار میرفت و پسر از این طریق پاسخ دختر را میگرفت.
اما متأسفانه در سالهای اخیر، جای این رسمهای زیبا را ترقهبازی گرفته و این آیینهای ارزشمند کمکم به فراموشی سپرده میشوند.
چهارشنبه سوری در شهرهای گوناگون
شهر تهران
در گذشتههای تهران، مردم گیاهان خشک شده را از بیابانهای اطراف جمع میکردند و با کمک شترها به شهر میآوردند. این گیاهان خشک سپس در محلههای مختلف چرخانده میشد. بعد از غروب آفتاب، همه این گیاهان خشک و همچنین وسایل قدیمی و شکستهای که از خانهتکانی بیرون مانده بود، جمع میشد و با آنها آتشی روشن میکردند. همه باید از روی این آتش میپریدند و میگفتند: «سرخی تو از من، زردی من از تو.» در آن زمان فشفشه و ترقه هم بود، اما خبری از بمبها و نارنجکهای دستساز نوجوانان امروزی نبود که انفجارشان باعث لرزش شیشههای خانهها شود.
شهر شیراز
برافروختن آتش در کوچهها و خانهها، فالگوش ایستادن، دود کردن اسپند و گرداندن نمک به دور سر، از آیینهای این شب است. هنگام دود کردن اسپند و گرداندن نمک، زنان دعاها و ذکرهای ویژهای را زمزمه میکنند. در سالهای گذشته، مرکز اصلی برگزاری چهارشنبهسوری در شیراز، حیان حرم شاهچراغ بود. در آنجا توپ قدیمیای قرار دارد که زنان برای برآورده شدن آرزوهایشان به آن متوسل میشوند، مشابه کاری که در تهران با توپ مروارید انجام میدهند. همچنین، زنان در گذشته در روز چهارشنبهسوری در حمامی که آب آن از رودخانه سعدیه تأمین میشد، غسل میکردند. این کار را برای دور کردن بدیها و باز شدن بخت دختران جوان انجام میدادند.
شهرهای کردستان
در مناطق کردنشین ایران، آیینهای ویژهای برای آخرین چهارشنبه سال و جشن نوروز برگزار میشود. در این مراسم، روی بلندترین قلههای کوه، آتش روشن میکنند و همچنین در مکانی باز، آتشی بزرگ برپا میشود. مردم دور این آتش جمع میشوند و با اجرای رقصهای محلی و شادی، به استقبال سال نو میروند. این کار، گونهای از سپاسگزاری و نیایش به شمار میرود. کردها از گذشتههای دور، آتش را نمادی پاک و مقدس میدانستند و در شعرها و نوشتههای کردی، بارها از آتش و جشن نوروز یاد شده است.
شهر اصفهان
در شهر اصفهان، همه رسوم و کارهایی که در شب چهارشنبهسوری انجام میشود، دقیقاً شبیه به تهران است. مردم در کوچه و خیابان آتش روشن میکنند، کوزهها را میشکنند، برای گرفتن خبر خوب پشت دیوار گوش میایستند و سعی میکنند مشکلاتشان را با انجام این آیینها برطرف کنند. اما چیزی که هست، این شب در اصفهان بسیار با شکوهتر و پرشورتر از همه شهرهای دیگر ایران برگزار میشود.
شهر تبریز
از دیرباز، مراسم آتشبازی و رسومی برای گشودن گرههای زندگی رواج داشته است.
برافروختن آتش در شب چهارشنبهسوری، رسمی است که در سالهای اخیر بیشتر دیده میشود. در گذشته، به جای این کار، صبح روز چهارشنبه، کودکان و نوجوانان از روی آب جاری میپریدند و این جمله را میگفتند: «آتیل ماتیل چرشنبه بختیم آچیل چرشنبه».
خوردن آجیل و میوه خشک از بخشهای مهم این شب است که هیچگاه فراموش نمیشود. اگر در این شب مهمان تازهواردی داشته باشند یا دوستی به خانه بیاید، باید برای او سبدی از آجیل خام و میوه خشک فرستاده شود.
در تبریز نیز رسمِ ریختن آب از پشت بامها بر سر رهگذران دیده میشود. این رسم، بازماندهای از دوران ساسانیان است و هنوز هم میان ارمنیان و زرتشتیان ایران مرسوم است که در یکی از جشنهای خود بر یکدیگر آب میپاشند.
شهر اهواز
در اهواز، مانند بسیاری از شهرهای ایران، آخرین سهشنبه شب سال با جشن و آیینهای خاصی همراه است. این شب که به چهارشنبهسوری معروف است، گاهی با اتفاقهای ناخوشایندی مانند آتشسوزی یا صدمات جسمی نیز روبرو میشود.
مهمترین مناطق اهواز که در این شب شلوغ و پرجمعیت میشوند، شامل محلههای زیتون کارمندی و کارگری، کیانپارس، شهرک نفت و طالقانی است. به همین دلیل، معمولاً چند ساعت قبل و durante مراسم، رفتوآمد خودروها در خیابانهای منتهی به این مناطق محدود میشود.
یکی دیگر از رسمهای چهارشنبهسوری در اهواز، مراسم قاشقزنی است که بیشتر کودکان آن را انجام میدهند.
در استان لرستان نیز، این آیین مانند سایر نقاط ایران با روشن کردن آتش آغاز میشود. پس از آن، استفاده از باروت و مواد محترقه متداول است. همچنین، روشن کردن آتش بر بلندیها و غلتاندن چرخهای آتش از بالای تپهها به سمت پایین، از دیگر مراسم معمول در این شب است.
شهر قم
در شهر قم، به خاطر برخی ممنوعیتها، گروهی از مردم برای برگزاری جشنهای خود به خارج از شهر میروند. آنها معمولاً در فاصله پنج تا ده کیلومتری پس از بوستان علوی، مراسم خود را برپا میکنند.
وضعیت امروزی جشن چهارشنبه سوری
جوانان امروز ایران، دیگر با آداب و رسوم اصلی این جشن آشنایی زیادی ندارند. به باور برخی، در سالهای اخیر، چهارشنبهسوری به سمتی رفته که با خشونت بیشتر، تغییر شکل داده و از شکل اصلی خود فاصله گرفته است.
متأسفانه امروزه به جای انجام رسوم قدیمی، استفاده از مواد آتشزا و منفجره که گاهی به صورت غیراستاندارد و پرخطر ساخته میشوند، بسیار معمول شده است. در طی سالهای گذشته، در این شب همیشه تعدادی مجروح و گاهی نیز جانباخته داشتهایم.
مراسم چهارشنبهسوری اغلب با سر و صدای زیاد، تخریب تابلوهای شهری و دیوارها و ایجاد فضایی پرتنش و خشونتبار همراه است، تا جایی که برخی مردم از بیرون رفتن در این شب میترسند.
پیشنهاد: پژوهشی دربارهٔ جشن نوروز در ایران و نگاه اسلام به آن.