آشنایی با زندگینامه علامه محمدتقی جعفری

محمدتقی جعفری، فیلسوف مسلمان ایرانی، در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در تبریز چشم به جهان گشود. پدرش کریم نام داشت و با اینکه سواد خواندن و نوشتن نداشت، مردی باایمان و پاکدل بود. شغل او نانوایی بود و همواره پیش از کار، وضو میگرفت. کریم حافظهای شگفتانگیز داشت و سخنان وعاظ را با جزئیات کامل برای دیگران بازگو میکرد.
مادر محمدتقی باسواد بود و قرآن را به زیبایی تلاوت میکرد. او خواندن قرآن را به پسرش آموخت. محمدتقی آنقدر خوب قرآن میخواند که وقتی در ششسالگی وارد مدرسه «اعتماد» تبریز شد، مدیر مدرسه، آقای جواد اقتصادخواه، پس از شنیدن تلاوت او، لبخندی زد و گفت: بارک الله! خیلی خوب خواندی! نیازی به گذراندن کلاس اول و دوم نداری؛ از فردا مستقیم به کلاس سوم برو.
بهدلیل مشکلات مالی، محمدتقی در کلاس پنجم مجبور شد درس را رها کند و کار کند. پس از مدتی، نصف روز را کار میکرد و نصف دیگر را در مدرسه طالبیه درس میخواند. حافظه قدرتمند او همه را متعجب میکرد؛ آنقدر که میتوانست کلیله و دمنه را از حفظ بخواند و معنی واژههای سخت آن را توضیح دهد.
در پانزدهسالگی و در سال ۱۳۱۹، برای ادامه تحصیل به تهران رفت. اولین مدرسهای که در تهران در آن درس خواند، مدرسه فیلسوف بود، که نزدیک امامزاده اسماعیل و یکی از دروازههای بازار تهران قرار داشت. او در این مدرسه، کتابهای «مکاسب» و «کفایه» را نزد استادش آیتالله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی فراگرفت. همچنین از کلاسهای میرزا مهدی آشتیانی در مدرسه مروی نیز استفاده کرد.
پس از آن، برای تحصیل بیشتر به قم رفت و در مدرسه دارالشفاء ساکن شد. روزی آیتالله کوهکمریای و آیتالله شهید صدوقی به اتاق او آمدند و لباس روحانیت را بر تنش پوشاندند.
علامه جعفری پس از یکسال و نیم اقامت در قم، در سال ۱۳۲۷ به نجف رفت و در مدرسه صدر، درس خارج را آغاز کرد. او از محضر استادان بزرگی چون شیخ محمدکاظم شیرازی، سیدابوالقاسم خوئی، سید محمود شاهرودی، سید محسن طباطبائی حکیم، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدهادی میلانی و سیدجمال گلپایگانی بهرههای فراوان برد.
دروس فلسفه و عرفان را نزد شیخ صدرای قفقازی و شیخ مرتضی طالقانی آموخت و در کنار آن، به خواندن کتابهای علوم انسانی پرداخت و با اندیشههای شرق و غرب آشنا شد.
پس از پایان این دوره، خود به تدریس درس خارج و فقه و اصول، بهویژه کتابهای مکاسب و کفایه، مشغول شد و بخشهایی از درسهای آیتالله خوئی و آیتالله سید عبدالهادی شیرازی را به صورت مکتوب درآورد.
او پس از ده سال زندگی در نجف، در سال ۱۳۳۷ به ایران بازگشت و به دیدار آیتالله بروجردی رفت. آیتالله بروجردی از او خواست در قم بماند و تدریس کند، ولی به دلیل سازگار نبودن آب و هوای قم با سلامتیاش، ناچار به ترک این شهر و عزیمت به مشهد شد.
علامه جعفری یک سال در مشهد ماند و سپس به تهران رفت و در مدرسه مروی به تدریس پرداخت. او درخواست آیات عظام شیخ محمدتقی آملی و سید احمد خوانساری برای امامت جماعت مسجد را نپذیرفت و تنها به کار تدریس، پژوهش و نوشتن کتاب مشغول شد.
بعدها با استادانی چون مرتضی مطهری، بدیعالزمان فروزانفر و دکتر محمدابراهیم آیتی آشنا شد و مورد لطف و توجه آنان قرار گرفت.
حضور در انقلاب اسلامی
به مرور زمان، استاد جعفری برای گروههای مختلف مردم در دانشگاهها، مساجد و دیگر مکانها صحبت میکرد. ساواک برای نظارت بر این جلسات، افرادی را میفرستاد تا از صحبتها گزارش تهیه کنند. امروزه بیش از ۱۸۰ سند از این گزارشهای ساواک درباره علامه جعفری وجود دارد که در کتابی به نام «چراغ فروزان» چاپ شده است.
ساواک در سال ۱۳۴۴ از علامه جعفری خواست تا در جلسات درسی خود دو نکته را رعایت کند: «۱- درباره شاه مطلبی بیان نکنید؛ ۲- به اسرائیل حمله و اعتراض نکنید.»
در بهمنماه سال ۱۳۴۶، علامه جعفری برای دومین بار به ساواک احضار شد. سپس در آبان ۱۳۵۱، ساواک تهران به مدیر کل اداره پنجم دستور داد که تماسهای تلفنی محمدتقی جعفری را زیر نظر بگیرد و شنود کند.
یک بار نیز ساواک در نیمهشب، ساعت دو، به خانه استاد جعفری یورش برد و برای چند ساعت کتابخانه او را بازرسی کرد؛ اما چیزی پیدا نکرد و در نهایت بدون نتیجه بازگشت.
حضور در جلسات دکتر حسابی
چند وقت پس از نقل مکان استاد جعفری از مشهد به تهران، متوجه شد در خانه دکتر محمود حسابی، فیزیکدان برجسته، جلسات علمی منظمی تشکیل میشود. ایشان در این نشستهای هفتگی شرکت کردند و این گردهمایی به مدت ۲۴ سال، تا پایان عمر دکتر حسابی، ادامه پیدا کرد.
دکتر محمود حسابی نظریهای تازه درباره «ذرات بنیادی» ارائه داده بود. در یکی از همین جلسات، او در مورد این نظریه و دیدارش با آلبرت انیشتین صحبت کرد و گفت: هر ذرهای که در نظر بگیریم، مانند الکترون یا پروتون، دامنه حضور و اثر آن تا کهکشانها نیز گسترده است و برای شناخت دقیق آن باید تمام اجزای دیگر جهان را نیز در محاسبات وارد کرد. استاد جعفری در پاسخ گفت: شیخ محمود شبستری سخنی دارد که بسیار به نظریه شما نزدیک است:
جهان چون خط و خال و چشم و ابروست / که هر جزئی به جای خویش نیکوست
اگر یک ذره را برگیری از جای / خلل یابد همه عالم سراپای
دکتر حسابی که معمولاً فردی آرام و کمحرف بود، با شوقی فراوان از جا برخاست و با هیجان پرسید: شبستر کجاست؟ شبستری کیست؟! استاد جعفری با احترام پاسخ داد: شبستر شهری نزدیک تبریز است و شیخ محمود شبستری از عارفان بزرگ قرن هشتم به شمار میرود. دکتر حسابی که مشتاقتر شده بود، خودکاری آورد و از استاد جعفری خواست تا آن ابیات را دوباره بخواند تا او یادداشت کند و در اولین فرصت در کتاب گلشن راز آن را پیدا کند. در این جلسات هفتگی، گروهی از اندیشمندان و پژوهشگران از جمله دکتر ریاحی، دکتر کرمانی، دکتر فرشاد، دکتر جمارانی و دکتر کاشیگر نیز حضور داشتند.
ترجمه و تفسیر نهج البلاغه
استاد جعفری کار خود را با شرح مثنوی شروع کرد تا زمینهای برای درک و تفسیر سخنان امیرالمومنین (ع) در کتاب نهجالبلاغه فراهم کند. ایشان سپس ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه را آغاز نمود و این کار را تا آخر عمر ادامه داد و نتیجه آن، چاپ ۲۷ جلد کتاب بود. علامه جعفری با وجود برخورداری از توانایی بالا در شناخت جهان و دیدگاههای مختلف شرق و غرب، تلاش کرد تا سخنان امیرالمؤمنین (ع) را به درستی درک کند و به شیوهای روشن و گویا به دیگران منتقل کند.
وفات علامه جعفری
در سالهای پایانی عمر، علامه جعفری به بیماری سرطان ریه دچار شد. پزشکان در مردادماه ۱۳۷۷ این بیماری را در ایشان تشخیص دادند. پسر ایشان، دکتر غلامرضا جعفری، که در نروژ مشغول تحصیل در مقطع فوقدکترا بود، به ایران بازگشت تا پدر را برای ادامهٔ درمان به آن کشور ببرد. علامه هنگام خداحافظی از خانواده گفت: «این سفر بدون بازگشت است. پس از مرگ من، درباره من اغراق نکنید.» و به پسرش گفت: «جلالالدین! حال که به عمر خود نگاه میکنم میبینم که چقدر سریع گذشت».
ایشان در بیمارستان «لیستر» لندن نیز تحت درمان قرار گرفت، اما سرانجام در ۲۵ آبان ۱۳۷۷ چشم از جهان فروبست.
مجموعه آثار علامه جعفری
پس از درگذشت علامه جعفری، نام «مؤسسه نشر کرامت» به «مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری» تغییر یافت. یکی از کارهای اصلی این مؤسسه، جمعآوری و چاپ همه نوشتهها و کتابهای محمدتقی جعفری در یک مجموعه کامل است. این مجموعه به تدریج و در چندین جلد توسط مؤسسه منتشر میشود. تا امروز، کتابهای زیر از این مجموعه چاپ شدهاند:
* تکاپوی اندیشهها
* عرفان اسلامی
* بررسی افکار هیوم و راسل
* حقوق جهانی بشر و کاوشهای فقهی
* چهار شاعر (خیام، نظامی، سعدی، حافظ)
دستهبندی کتابها
◊ اخلاق و مبانی
وجدان
وجدان همان صدای درونی است که کار درست را از اشتباه به ما نشان میدهد. این حس باطنی مانند یک راهنمای همیشه حاضر، ما را به سوی خوبیها هدایت و از بدیها دور میکند. وقتی عملی برخلاف وجدانمان باشد، احساس ناراحتی و پشیمانی به ما دست میدهد.
اخلاق
اخلاق مجموعهای از قواعد و ویژگیهای پسندیده است که مانند یک نقشه راه، رفتارهای ما در زندگی فردی و اجتماعی را تنظیم میکند. راستگویی، مهربانی، گذشت و مسئولیتپذیری از ارکان اصلی اخلاق نیک هستند. رعایت این اصول، زندگی را برای خودمان و اطرافیانمان آرامتر و زیباتر میسازد.
مذهب
مذهب مجموعهای از باورها و دستورالعملهاست که به زندگی انسان معنا و هدف میبخشد. مذهب با ارائه یک چارچوب معنوی، به سوالات اساسی بشر درباره آفرینش و زندگی پاسخ میدهد و با تعیین بایدها و نبایدها، مسیر درست زیستن را نشان میدهد.
◊ ادب و ادبیات
سرچشمهٔ هستی
(برگرفته از کتاب «از دریا به دریا» شامل اشعار مثنوی مولانا)
سه سخنور بزرگ (حافظ، سعدی و نظامی)
بررسی ویژگیهای فردی خیام
در آغاز، همه چیز از سرچشمهای پاک و بیکران سربرآورده است. این سرآغاز، همان نقطهٔ نخستین و برتر آفرینش است.
کتاب «از دریا به دریا» که گزیدهای از ابیات مثنوی معنوی مولاناست، همچون سفری روحانی است که خواننده را از پهنهای بیکران از معرفت و عشق، به دریایی دیگر از دانش و حقیقت رهنمون میسازد.
در میان شاعران پارسیگو، حافظ، سعدی و نظامی، هر یک چون ستارهای درخشان در آسمان ادب میدرخشند. حافظ با غزلهای نغز و پررمز و رازش، سعدی با سخنان پندآموز و روانش، و نظامی با داستانسراییهای کمنظیر و خیالانگیزش، گنجینهای بیهمتا را برای فارسیزبانان به یادگار گذاشتهاند.
هنگامی که به ویژگیهای فکری و شخصیتی خیام میپردازیم، با مردی روبرو میشویم که فراتر از یک شاعر، فیلسوف و دانشمندی ژرفنگر بود. او به مسائل بنیادین زندگی بشر میاندیشید و با نگاهی واقعبینانه و گاه همراه با پرسش، به هستی مینگریست. اشعار او که پر از پرسشهای بزرگ دربارهٔ راز زندگی و مرگ است، نشاندهندهٔ ذهن جستجوگر و راستین اوست. خیام در قالب رباعیهای کوتاه اما پرمعنا، اندیشههای بلند خود را بیان کرده که تا امروز نیز تازه و قابل تأمل هستند.
◊ اندیشههای مولوی
در این مجموعه، به بررسی و درک عمیق کتاب مثنوی معنوی پرداختهایم. این مجموعه پانزده جلدی، به توضیح و بررسی داستانها و مفاهیم این کتاب بزرگ میپردازد.
همچنین، نگاههای مختلف مولانا به جهان و زندگی را بررسی میکنیم و میکاویم که او دنیا و مسائل آن را چگونه میدیده است.
یکی از پرسشهای مهم این است که چرا سخنان مولانا پس از گذشت این همه سال، هنوز برای مردم جذاب و دوستداشتنی است. در این کتاب، دلایل این محبوبیت ماندگار را پیدا خواهیم کرد.
در پایان، به اندیشههای اصلی و پیامهای کلیدی مثنوی میپردازیم و میآموزیم که این کتاب گرانقدر چه درسهایی برای زندگی امروز ما دارد.
◊ انسان و جهان شناسی
پیوند انسان با جهان
روش ایدهآل زندگی و زندگی آرمانی
فلسفه و معنای زندگی
آفرینش و جایگاه انسان
شناخت انسان در مسیر رشد و تکامل
انسان از نگاه قرآن
حرکت و دگرگونی از دیدگاه قرآن (همراه با انسان از نگاه قرآن)
◊ بررسی و نقد
بررسی و تحلیل دیدگاههای دیوید هیوم در چهار موضوع مهم فلسفی
توضیح و بررسی گفتوگوی برتراند راسل با مصاحبهکننده وایِت
بررسی و نقد گزیدهای از اندیشههای برتراند راسل
بررسی و نقد کتاب «سرگذشت اندیشهها»
◊ حقوق سیاسی
**حقوق بشر در اسلام و غرب**
همه انسانها به صرف انسان بودن، دارای حقوقی هستند. این ایده در دنیای امروز مورد پذیرش بسیاری قرار گرفته است. اما دیدگاههای مختلفی درباره منشأ و جزئیات این حقوق وجود دارد. در اینجا، نگاه اسلام و نگاه غرب را با هم مقایسه میکنیم.
**منشأ حقوق از نگاه غرب:**
در تفکر غربی، حقوق بشر اغلب بر پایه عقل و خرد انسان و خواست جامعه بشری تعریف میشود. اسنادی مانند «اعلامیه جهانی حقوق بشر» محصول فکر و توافق انسانها برای ساختن یک زندگی بهتر و عادلانهتر است. در این نگاه، انسان محور اصلی است و حقوقی مانند آزادی بیان، آزادی عقیده و برابری، از ارزشهای بنیادین به شمار میروند.
**منشأ حقوق از نگاه اسلام:**
در اسلام، منشأ اصلی حقوق، خداست. خداوند که خالق انسان است، حقوق او را مشخص کرده و در قالب دستورات دینی برای بندگانش فرستاده است. از این رو، این حقوق تغییرناپذیر و همیشگی هستند. در اسلام، بر کرامت ذاتی انسان تأکید زیادی شده است. قرآن میفرماید: “وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ” (به راستی که ما به فرزندان آدم کرامت بخشیدیم).
**برخی تفاوتهای کلیدی:**
* **آزادی عقیده:** در نگاه غربی، فرد حق دارد هر عقیدهای داشته باشد و آن را openly بیان کند. در اسلام، هرچند هیچکس مجبور به پذیرش دین نیست (لا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ)، اما ابراز عقایدی که اساس دین را زیر سؤال ببرد، مجاز نیست.
* **منبع قانونگذاری:** در غرب، قوانین توسط انسان و بر اساس رأی اکثریت نوشته میشود. در اسلام، قانون اساسی و کلیات قوانین از قرآن و سنت گرفته میشود و حکومت در چارچوب این اصول الهی عمل میکند.
**خردمندانه بودن قوانین اسلامی**
سیاست و قوانین در اسلام بر پایه حکمت و مصلحت انسانها بنا شده است. این قوانین تنها مجموعهای از دستورات خشک نیستند، بلکه برای تأمین سعادت و عدالت در زندگی دنیوی و اخروی انسان طراحی شدهاند. برای مثال، قوانین مربوط به خانواده، اقتصاد و اجتماع، با در نظر گرفتن فطرت و نیازهای واقعی انسان وضع شدهاند تا جامعهای متعادل و امن ایجاد کنند. هدف اصلی، رسیدن به زندگیای است که هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی، آرامش و عدالت در آن برقرار باشد.
در نتیجه، هر دو دیدگاه به حقوق انسان اهمیت میدهند، اما در منشأ، دامنه و برخی مصادیق این حقوق با یکدیگر تفاوتهایی دارند.
◊ زیبایی شناسی و هنر
در نگاه اسلام، زیبایی و هنر جایگاه ویژهای دارند. اسلام به زیباییهای جهان به عنوان نشانههایی از قدرت و مهربانی خداوند نگاه میکند. هنر در این دیدگاه، وسیلهای برای بیان حقیقت، خوبی و زیبایی است. هنرمند مسلمان سعی میکند با کار خود، دیگران را به تفکر دربارهی جهان هستی و آفرینندهی آن دعوت کند. بنابراین، هنری پسندیده است که انسان را به سوی خوبیها و ارزشهای انسانی و معنوی سوق دهد و از هر چیزی که او را به گناه یا دوری از خداوند میکشاند، پرهیز کند.
اما در مورد موسیقی، از جنبهی فلسفی و روانی، موسیقی یکی از نیرومندترین شکلهای هنر برای انتقال احساسات و تأثیرگذاری بر روح و روان انسان شناخته میشود. این هنر میتواند بر احساسات، افکار و حتی رفتارهای ما اثر بگذارد. موسیقی قادر است آرامش بخش باشد، شادی یا غم ایجاد کند و حتی خاطرات را زنده کند. از نگاه فلسفی، پرسش اصلی این است که موسیقی چگونه این تأثیرات عمیق را بر وجود انسان میگذارد و رابطهی بین نواهای موسیقایی و حالتهای درونی انسان چیست.
◊ عرفان و معرفت
- عرفان اسلامی
◊ علوم جدید
بررسی شرعی و قانونی نقشهبرداری از ژنهای انسان
این نوشتار به بررسی جنبههای فقهی و حقوقی پروژه بزرگ نقشهبرداری از ژنهای انسان میپردازد. دانشمندان با مطالعه ژنها که واحدهای تشکیلدهنده بدن انسان هستند، در پی درک اسرار بیماریها و یافتن راههای جدید برای درمان آنها هستند.
از نگاه شرعی، این پرسشها مطرح میشود:
آیا دخالت در ساختار ژنتیکی انسان مجاز است؟
این تحقیقات تا چه حد با احکام شرعی سازگاری دارد؟
چه محدودیتهایی برای این کار وجود دارد؟
در حوزه حقوق نیز موضوعات مهمی وجود دارد:
چگونه از اطلاعات ژنتیکی افراد محافظت کنیم؟
آیا ممکن است از این اطلاعات علیه افراد استفاده شود؟
قوانین فعلی برای حمایت از حقوق مردم در این زمینه کافی هستند؟
هدف این بررسی، ارائه راهنماییهای روشن برای استفاده درست از این دانش مهم، با رعایت کامل موازین شرعی و حقوقی است.
◊ فقه
در منابع فقه اسلامی، موضوعات گوناگونی به صورت دقیق بررسی شدهاند. یکی از این موضوعات، مسئلهی «شیردهی» است. احکام مربوط به شیردهن و اثراتی که بر روابط خانوادگی و محرمیت میگذارد، به تفصیل در کتابهای فقهی بیان گردیده است.
در روش استنباط احکام در فقه اسلامی، دو راه اصلی وجود دارد: پیروی از دستورات شرعی که در متون دینی آمده است و دیگری استفاده از خرد و اندیشه برای درک حکمت و دلیل این احکام. این دو روش، یعنی عمل بر اساس نص و همچنین تفکر و استدلال، با یکدیگر هماهنگ هستند و مکمل یکدیگر محسوب میشوند.
◊ فلسفه (مضاف و مطلق)
همراهی دین و دانش
پایان درک حقیقی در فلسفه قدیم و جدید
بررسیای در فلسفه علم
◊ فلسفه عملی
در زندگی منطقی و پخته، دانش و دین هر دو نقش بسیار مهمی دارند. هر کدام راهی برای شناخت جهان و درک حقیقت به ما نشان میدهند.
روش علمی، بر مشاهده، آزمایش و استدلال تکیه دارد. این روش به ما کمک میکند تا قوانین طبیعت را بفهمیم و از آنها برای بهبود زندگی استفاده کنیم.
از نگاه قرآن، شناخت و تفکر بسیار ارزشمند است. قرآن انسان را به اندیشیدن در آفرینش آسمانها و زمین و پی بردن به نشانههای خداوند دعوت میکند.
این دو روش، یعنی علم و دین، با هم در تضاد نیستند؛ بلکه میتوانند یکدیگر را کامل کنند. علم به ما «چگونگی» پدیدهها را میآموزد و دین به «چرایی» و هدف زندگی معنا میبخشد. وقتی این دو در کنار هم قرار گیرند، انسان به شناخت عمیقتر و جامعتری از خود و جهان اطرافش دست مییابد.
◊ کلام و کلام جدید
در باورهای دینی، مسئلهٔ سرنوشت و ارادهٔ انسان همواره مورد بحث بوده است. برخی میگویند همه چیز از پیش تعیین شده و ما هیچ اختیاری نداریم (جبر). برخی دیگر معتقدند انسان کاملاً آزاد است و خودش سرنوشتش را میسازد (اختیار). اما دیدگاه معتدلتری نیز وجود دارد به نام “الامر بین الامرین” که میگوید نه جبر مطلق درست است و نه اختیار محض.
در این نگاه، خداوند به انسان عقل و اراده داده است و او میتواند در زندگی خود تصمیمگیری کند. اما این آزادی، در چارچوب قوانین الهی و مشیت خداوند معنا پیدا میکند. مانند کشتیبانی که میتواند مسیرش را انتخاب کند، اما همیشه تحت تأثیر باد و جریان آب است.
این موضوع بخش مهمی از فلسفهٔ دین است که به ما کمک میکند رابطهٔ بین ارادهٔ انسان و خواست خدا را بهتر درک کنیم.
◊ معارف مکتبی
نیایش امام حسین (ع) در بیابان عرفات
امام حسین (ع)؛ پیشگامی که برای انسانیت جان داد
امید و چشمبهراهی
دانشهای خداوندی
(توجه: از آنجا که متن اصلی حاوی عبارات مشخصی از نیایش، شعر یا متون مقدس نبوده، کل متن به صورت ساده و با حفظ ساختار اولیه بازنویسی شده است.)
◊ نهج البلاغه
ترجمه و توضیح کتاب نهج البلاغه در ۲۷ جلد
برگردان کامل تمام سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه
پرسشها و اندیشههای مطرح شده از نهجالبلاغه
◊ پرسش و پاسخ
در این کتاب دو جلدی، با عنوان «تکاپوی اندیشهها»، خواننده به دیدار حکیمی بزرگ میرود و از دانش و بینش او بهره میبرد. این اثر، سفری به سوی درک عمیقتر از زندگی و خردورزی است.
جلد دوم این مجموعه، «در محضر حکیم»، به گفتوگوها و پرسشوپاسخهایی میپردازد که در حضور این استاد فرزانه صورت گرفته است. در این بخش، خواننده با مفاهیم ناب اخلاقی و عرفانی آشنا میشود.
سرانجام، مفهوم «حیات معقول» به عنوان سبکی از زندگی معرفی میشود که در آن، انسان با بهرهگیری از خرد و ایمان، بر نفس خود چیره میگردد و به آرامش و سعادت واقعی دست مییابد. این کتاب، راهنمایی است برای چگونه زیستن؛ زندگیای آگاهانه و پر معنا.
◊ کلیات
مجموعه نوشتهها
پیام خرد
یک برنامه برای دگرگونی فرهنگی
فرهنگی که پیرو است، فرهنگی که پیشرو است
پیشنهاد: زندگینامه محمود شبستری