تحقیق در مورد زندگی عباس اقبال آشتیانی + آثار

زندگینامه عباس اقبال آشتیانی

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

عباس اقبال آشتیانی، یکی از تاریخ‌دانان و نویسندگان برجسته ایران است. او در شهر آشتیان به دنیا آمد و تحصیلات خود را در تهران ادامه داد. عباس اقبال به دلیل علاقه زیاد به تاریخ و ادبیات، تحقیقات گسترده‌ای انجام داد و کتاب‌های ارزشمندی از خود به جای گذاشت.

از میان آثار مهم او می‌توان به کتاب‌هایی درباره تاریخ ایران و تصحیح متون کهن اشاره کرد. او در گردآوری و نوشتن تاریخ ایران بسیار کوشید و نقش مهمی در شناسایی تاریخ و فرهنگ ایران ایفا کرد. علاوه بر این، او مدتی نیز در دانشگاه تهران تدریس کرد و شاگردان بسیاری را تربیت نمود.

عباس اقبال آشتیانی، با تلاش‌های خود میراث فرهنگی و علمی ارزشمندی برای آیندگان به جا گذاشت و نام او به عنوان محققی سخت‌کوش و دقیق در تاریخ ادبیات ایران ثبت شده است.

زندگینامه عباس اقبال آشتیانی

زندگینامه عباس اقبال آشتیانی

عباس اقبال آشتیانی، مورخ و نویسندهٔ ایرانی، در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در شهر آشتیان به دنیا آمد. او پس از پایان تحصیلات ابتدایی در زادگاهش، در سال ۱۳۲۸ قمری به تهران رفت و در مدارس گلستان و دارالفنون به تحصیل ادامه داد. پس از فارغ‌التحصیلی، در دارالفنون به عنوان معلم استخدام شد و علاوه بر تدریس، مسئولیت کتابخانهٔ عمومی معارف را نیز بر عهده گرفت.

پس از تأسیس دارالمعلمین عالی، به دلیل شایستگی و استعداد درخشانی که از خود نشان داده بود، برای تدریس دعوت شد. او سال‌های زیادی به تدریس ادبیات، تاریخ و جغرافیا در دارالمعلمین عالی و نیز در مدارس نظام و علوم سیاسی مشغول بود. در سال ۱۳۰۴، به عنوان منشی هیئت نظامی ایران به پاریس اعزام شد و در آنجا ضمن ادامهٔ تحصیل و تحقیق در کتابخانه‌های پاریس، موفق شد مدرک لیسانس ادبیات را از دانشگاه سوربن دریافت کند.

در دوران اقامت در پاریس، با محمد قزوینی همکاری نزدیکی داشت و از راهنمایی‌های او در زمینهٔ تحقیق و تصحیح متون بهره برد. پس از بازگشت به ایران، از آغاز تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳، به عنوان استاد دانشگاه انتخاب شد. او در سال ۱۳۱۷ نیز به عضویت فرهنگستان ایران درآمد، اما همواره با شیوهٔ کار این نهاد مخالفت صریح خود را بیان می‌کرد.

از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸، مجلهٔ یادگار را در تهران منتشر کرد و همچنین انجمنی برای چاپ آثار کهن فارسی به نام انجمن نشر آثار ایران بنیان گذاشت. در سال ۱۳۲۸، پس از توقف اجباری مجلهٔ یادگار، با سمت رایزن فرهنگی ایران به آنکارا رفت.

نویسندگی عباس اقبال 

عباس اقبال در طول سال‌هایی که به نویسندگی مشغول بود، مقالات فراوانی در موضوعات ادبی، تاریخی و اجتماعی نوشت. این مقالات در نشریات معروفی مانند بهار، دانشکده، مهر، ایرانشهر، ارمغان، یغما، فروغ و تربیت چاپ شدند.

او خودش مجله‌ای به نام «یادگار» را پایه‌گذاری کرد و به مدت پنج سال، از ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸، آن را منتشر کرد. این مجله در میان نشریات اندک ادبی و تاریخی آن روزگار، جایگاه ویژه و متمایزی داشت. بسیاری، عباس اقبال آشتیانی را پایه‌گذار واقعی مقاله‌نویسی به شکل علمی و فنی در ایران می‌دانند.

عباس اقبال، پژوهنده‌ای پرکار، تاریخ‌دانی صادق و ادیبی بود که به نیازهای زمان خود آگاه بود. پس از محمد قزوینی، او یکی از اندک کسانی است که روش نوین پژوهش علمی را در زمینه تاریخ‌نویسی و تصحیح کتاب‌ها رواج داد.

اولین کتابی که از او چاپ شد، یک کتاب تاریخ عمومی برای دانش‌آموزان سال اول دبیرستان بود. عباس اقبال از پیشگامانی است که پس از دوران مشروطه، سبک ساده‌نویسی و تصحیح متون را در ایران پایه ریزی کرد.

روش او در تاریخ‌نویسی، ترکیبی از دو سبک بود؛ به این صورت که دقت و امانت‌داری تاریخ‌نویسان قدیم ایران و اسلام را با نگاه نقادانه تاریخ‌نگاران غربی درهم آمیخت. به ویژه در تاریخ ایران، هدف اقبال — همان‌طور که خودش گفته — آگاه کردن ایرانیان به پیشینهٔ پرشکوه کشورشان و شناخت ویژگی‌های جغرافیایی سرزمین ایران بود.

در زمانی که اقبال کتاب‌های تاریخ برای مدارس می‌نوشت، به جز چند نفر محدود، سبک رایج بین نویسندگان، همان شیوهٔ تاریخ‌نویسان دوره قاجار بود که متکلف و پیچیده بود. کتاب تاریخ عمومی او برای دبیرستان‌ها آن‌قدر معتبر شد که برای سال‌های طولانی، هر کتاب تاریخ عمومی که در ایران چاپ می‌شد، از روی کار او الگوبرداری شده بود.

فعالیت‌های علمی عباس اقبال آشتیانی

در سال ۱۳۰۴ شمسی، زمانی که عباس اقبال در مدرسه نظام مشغول تدریس بود، به عنوان منشی هیئت نظامی ایران انتخاب شد. او همراه این هیئت، در سمت مترجم به فرانسه رفت و در آنجا با علامه محمد قزوینی آشنا گردید. قزوینی پیش از این، مقالات اقبال را دیده بود و به آنها علاقه‌مند شده بود.

اقبال در فرانسه، علاوه بر کار رسمی خود، به تحصیل ادامه داد و موفق شد مدرک لیسانس خود را از دانشگاه سوربن دریافت کند. به نظر می‌رسد در همین سفر بود که از طرف وزارت معارف آن زمان مأمور شد تا در موزه‌ها و کتابخانه‌های پاریس پژوهش‌هایی انجام دهد و گزارش‌هایی از وضعیت تحصیلی دانشجویان ایرانی در فرانسه برای مسئولان در ایران بفرستد.

پس از بازگشت به ایران، اقبال دوباره تدریس خود را در دارالمعلمین مرکزی ـ که اکنون دارالمعلمین عالی نامیده می‌شد ـ آغاز کرد. از مهرماه ۱۳۰۸، در کنار استادانی مانند بدیعالزمان فروزانفر، ملک‌الشعرا بهار، رضازاده شفق و محمود حسابی، به تدریس تاریخ مفصل ایران، تاریخ ایران قبل از اسلام و جغرافیای کشورهای بزرگ جهان پرداخت. از شواهد چنین برمی‌آید که این دوره تدریس اقبال، مدت کوتاهی پیش از سال ۱۳۰۸ شمسی به پایان رسیده است.

وفات عباس اقبال آشتیانی

اقبال که مدت‌ها با بیماری کلیه دست و پنجه نرم می‌کرد، با وجود درمان‌هایی که انجام داد، سرانجام در ۲۱ بهمن‌ماه ۱۳۳۴ در شهر رم درگذشت. پیکر او پس از تشییعی که در یکی از آخرین روزهای اسفند همان سال در تهران برگزار شد، در کنار حرم حضرت عبدالعظیم، در رواق ابوالفتوح رازی و نزدیک آرامگاه علامه قزوینی به خاک سپرده شد.

آثار عباس اقبال آشتیانی

از این شخصیت برجسته، بیش از ۱۰۰ مقاله در زمینه‌های گوناگون مانند تاریخ، جغرافیا، ادبیات، مسائل دینی، اخلاق، مسائل اجتماعی و سیاسی به جای مانده است. همچنین حدود ۵۰ اثر از او شامل تألیف، تصحیح و ترجمه باقی است. علاوه بر این، او در ویرایش و اصلاح چند کتاب تاریخی با افراد دیگری مانند محمد قزوینی همکاری داشت.

برخی از آثار او که خود نوشته، ویرایش کرده یا ترجمه نموده، عبارت‌اند از:

۱- تصحیح کتاب «حدائق‌السحر فی دقائق‌الشعر» اثر رشیدالدین وطواط، تهران، ۱۳۰۹ شمسی؛
۲- ترجمه کتاب «مأموریت ژنرال گاردان در ایران» نوشته آلفرد دو گاردان، تهران، ۱۳۱۰ شمسی؛
۳- ترجمه کتاب «طبقات سلاطین اسلام» نوشته استانلی لین پول، تهران، ۱۳۱۲ شمسی؛
۴- تصحیح کتاب «بیان الادیان» نوشته ابوالمعالی محمد حسینی علوی، تهران، ۱۳۱۲ شمسی؛
۵- کتاب «تاریخ مفصل ایران از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت»، جلد ۱، تهران، ۱۳۱۲ شمسی؛
۶- تصحیح کتاب «تبصره العوام فی معرفه مقالات الانام»، تهران، ۱۳۱۳ شمسی؛
۷- تصحیح «دیوان امیر معزی»، تهران، ۱۳۱۹ شمسی؛
۸- تصحیح کتاب «لغت فرس» اثر اسدی طوسی، تهران، ۱۳۱۹ شمسی؛
۹- تصحیح «تاریخ طبرستان» اثر ابن اسفندیار، تهران، ۱۳۲۰ شمسی؛
۱۰- تصحیح «کلیات عبید زاکانی»، تهران، ۱۳۲۱ شمسی؛
۱۱- ترجمه کتاب «سه سال در دربار ایران» نوشته دکتر فوریه، تهران، ۱۳۲۶ شمسی؛
۱۲- تصحیح کتاب «شدّ الازار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار» نوشته معین‌الدین جنید شیرازی، با همکاری محمد قزوینی، تهران، ۱۳۲۸ شمسی؛
۱۳- کتاب «جغرافیای آسیا، افریقا، اقیانوسیه» برای سال اول دبیرستان، تهران، ۱۳۲۸ شمسی؛
۱۴- تصحیح کتاب «سمط العلی للحضره العلیا» نوشته ناصرالدین منشی، تهران، ۱۳۲۸ شمسی؛
۱۵- تصحیح «ترجمه محاسن اصفهان» نوشته حسین بن ابی‌الرضا آوی، تهران، ۱۳۲۸ شمسی؛
۱۶- کتاب «وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی»، تهران، ۱۳۳۸ شمسی؛
۱۷- کتاب «میرزا محمد تقی خان امیر کبیر»، تهران، ۱۳۴۰ شمسی.

دو کتاب آخر او پس از فوتش منتشر شد؛ یکی با تلاش محمدتقی دانش‌پژوه و یحیی ذکاء، و دیگری به کوشش ایرج افشار به چاپ رسید.

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *