بهار، این مهمان زیبا و تازه نفس، از راه میرسد. گویی زمین از خواب زمستانی بیدار میشود و جامهای نو به تن میکند. نسیم بهاری، مانند نوازشی ملایم، گونههایت را لمس میکند و بوی عطر گلها را در هوا پخش مینماید.
درختانی که تا دیروز خزان کرده و بیبرگ بودند، یکشبه جوانههای کوچک و سبز رنگی میزنند و به تدریج، لباسی از برگهای تازه بر تن میکنند. شکوفههای سفید و صورتی، مانند مرواریدهایی بر شاخهها خودنمایی میکنند و منظرهای تماشایی میآفرینند.
آواز پرندگان، که مدتی خاموش بودند، دوباره جنگل و باغ را پر میکند. آنها با خواندن آوازهای شاد، به استقبال فصل زندگی و شور و نشاط میروند. خورشید، گرمتر و درخشانتر از قبل میتابد و نور طلاییاش به همه جا زندگی و انرژی میبخشد.
باران بهاری نیز لطافت خاص خود را دارد. قطرات ریز و پیاپی آن، نه تنها زمین را سیراب میکند، بلکه گرد و غبار را میشوید و همه چیز را پاک و درخشان مینماید. بعد از باران، زمین عطر تازهای به خود میگیرد و رنگها شفافتر و زندهتر به نظر میرسند.
بهار، نماد تازه شدن و امید است. به ما یادآوری میکند که پس از هر سرمای سختی، گرمای نوازشگر و پس از هر خزان و پژمردگی، شکوفایی و سرسبزی دوباره وجود دارد. این فصل زیبا، با تمام جلوههای شگفتانگیزش، هدیهای از سوی خداوند است تا زندگی را دوباره ببینیم و از آن لذت ببریم.

بهار، نخستین فصل سال، با همه زیباییهایش از راه میرسد. این فصل سرشار از جلوههای شگفتانگیز و تازه است که هر بینندهای را به تحسین وامیدارد. در این فصل، طبیعت جامه کهنه را از تن به در میآورد و لباسی نو و رنگین بر تن میکند. نسیم بهاری با نرمی وزش میگیرد و عطر گلها را در همه جا میپراکند. شکوفههای سفید و صورتی بر شاخههای درختان خودنمایی میکنند و نوید میوههایی خوشمزه را میدهند.
در دشت و دمن، سبزهها فرشی زمردین بر زمین میگسترانند و چشمها را نوازش میدهند. آواز پرندگان، که از گرمای بهار سرمست شدهاند، فضایی پر از شور و زندگی میآفریند. بهار نماد تازگی، شادابی و آغاز دوباره است؛ گویی زمین پس از خواب زمستانی بیدار شده و با تمام وجود جشن زندگی برپا کرده است. این فصل زیبا، بهترین بهانه برای لذت بردن از طبیعت و الهام گرفتن برای نوشتن است.
انشا در مورد بهار
درختان سرشار از شادی اند. جانوران در آرامش، واپسین لحظات خوابشان را سپری میکنند. پرندگان به سوی لانههای خود بازمیگردند. این، آغاز رویاییترین زمان سال است. بهار، همچون دختری شاداب و سبزپوش با گلهایی رنگارنگ در گیسوانش، در راه است. همهٔ هستی در انتظار اوست. آدمیان با خرید لباسهای تازه، خود را برای آمدن بهار آماده میکنند. آنان خانههای خود را پاک و گردگیری کرده و با دلی پاک از بهار استقبال میکنند.
پروانهها با بالهای ناز و رنگینشان، خبر آمدن بهار را در جنگل پخش میکنند. پرندگان با هم آوازی میخوانند. ابرها دست در دست هم داده و از برابر خورشید تابان ناپدید میشوند. اکنون آسمان آبیتر از همیشه، بیهیچ ابر تیرهای، در بالاترین جای آسمان خودنمایی میکند.
رودخانه با شکوه و بزرگی خود، از بهار و همراهانش عکس به یادگار میگیرد. بازتاب جنگل سرسبز در آب، زیبایی این فصل را چند برابر میکند. بهار آمده تا زیبایی را به همگان نشان دهد. او برای جانداران، داستانهای رنگارنگ تعریف میکند. جانداران نیز از دشواریهای سرمای گذشته میگویند و اکنون که بهار رسیده، شادمانند. بهار، فصل گلهای زیبا، پرندگان خوشآوا، درختان پرشکوفه و آسمان لاجوردی است.
در این فصل میتوان پاداش بردباری درختان در سرمای زمستان را دید. آنها نتیجهٔ پایدارى خود را با فصلی پربار میبینند؛ فصلی که در آن میتوانند جامهای سبز و نو بر تن کنند. پرندگانی که از زمستان جان به در بردهاند، بهار را بسیار دوست دارند. آنها دوباره در کنار خانواده گرد هم میآیند و با شادی به جستجوی خوراک میپردازند.
فصل بهار با مهر بیکرانش، همه را در بر میگیرد و برای آغاز سالی تازه آماده میکند. این فصل سه فرزند دارد که نام زیباترین آنها اردیبهشت است.
با بهار مهربان باشید تا او نیز برکت و نعمت فراوانش را به شما ارزانی دارد.
انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی

انشا بهار اولین فصل سال
خداوند همه فصلهای سال را با زیبایی و شکوه آفریده است و در هر یک از آنها نعمتهای ویژهای برای ما قرار داده. هر فصل با رنگ و حالوهوای خود، نشانهای از قدرت و مهربانی پروردگار است. اما در میان همه این فصلها، بهار، آغاز تازهای برای طبیعت و زندگی است. در زمستان، درختان به خواب زمستانی میروند و زمین زیر پوشش برف، آرام و بیحرکت میماند؛ اما با رسیدن بهار، همه چیز دوباره زنده میشود.
نور خورشید بهاری، برفها را آب میکند و رودها پرآب و خروشان میشوند. شاخههای خشک درختان، دوباره سبز میشوند و جوانه میزنند. صدای خوش پرندگان از همه طرف به گوش میرسد و آمدن بهار را نوید میدهد. مردم نیز با شروع بهار، سال نو را جشن میگیرند. آنها خانههای خود را برای پذیرایی از مهمانان نوروزی آماده میکنند. همه با لباسهای تازه و چهرههای شاد به دیدار یکدیگر میروند و عیدی و شیرینی تعارف میکنند. در این روزهای زیبا، خوب است که نیازمندان و همسایگان کمبضاعت را نیز فراموش نکنیم و با کمک به آنها، آنان را در شادی خود شریک کنیم.
روز سیزدهم فروردین، که به آن «سیزدهبدر» یا روز طبیعت میگویند، ما ایرانیها آن را در دامان طبیعت و در کنار خانواده و دوستان سپری میکنیم تا غمها را از خود دور کنیم. پس از پایان تعطیلات نوروز، مدارس باز میشوند و مردم به کار و زندگی روزمره بازمیگردند. هوا رفتهرفته گرمتر میشود و درختان پر از شکوفههای رنگارنگ میگردند. اگر باران بهاری ببارد، میتوانیم رنگینکمان را در آسمان ببینیم؛ منظرهای که در دیگر فصلها کمتر دیده میشود.
اردیبهشت و خرداد، زمان کار و تلاش برای بزرگترها و روزهای خوب درس خواندن برای ما دانشآموزان است. باید تمام سعی خود را بکنیم تا در امتحانات پایان سال، نتیجه مطلوبی بگیریم. چون در بهار روزها بلندتر هستند، فرصت بیشتری برای مطالعه و یادگیری داریم. پس باید با برنامهریزی درست، از این فرصتها به بهترین شکل استفاده کنیم.
بهار نیز مانند دیگر فصلها به پایان میرسد و تابستان گرم، پاییز رنگارنگ و زمستان سرد از راه میرسند. اما دوباره بهار بازمیگردد و این چرخه طبیعت به ما یادآوری میکند که هیچ چیز برای همیشه باقی نمیماند. پس باید از هر فرصتی در زندگی استفاده کنیم و لحظهها را قدر بدانیم.
انشا اختصاصی – نویسنده: فاطمه عبدالرحیمی
بیشتر بخوانید: انشا درباره عید نوروز

موضوع انشا فصل بهار
بهار، بیگمان یکی از فصلهای دوستداشتنی و زیبای سال است. این فصل شامل سه ماه میشود: فروردین، اردیبهشت و خرداد. در نیمه اول سال، هر ماه ۳۱ روز دارد و بهار با فروردین شروع میشود. فروردین برای ما نماد شادی و شروع دوباره زندگی است؛ به ویژه که ما ایرانیها آداب و رسوم ویژهای در این ماه داریم.
در برخی کشورهای فارسیزبان نیز بهار، آغاز سال نو در تقویم است؛ اما ایرانیان این آیین را با شکوه بیشتری برگزار میکنند. جشن کهن سال نو، نوروز نامیده میشود. پیش از نوروز، ما خانهتکانی میکنیم و خانهها را تمیز و آراسته میسازیم. لباس نو میخریم و سفره هفتسین میگسترانیم. چیدن هفتسین در فرهنگ ما نشانه درخواست روزی، برکت و شادی در سال جدید است. با تحویل سال، به دیدن فامیل میرویم. بزرگترها به کودکان عیدی میدهند و همه جا پر از شادی، خنده و دیدارهای دوستانه است.
با فرارسیدن بهار، گویی طبیعت نیز جشن میگیرد. درختانی که در خواب زمستانی بودند، شکوفه میدهند و بیدار میشوند. پرندگانی که از سرمای زمستان کوچ کرده بودند، بازمیگردند و آوازشان در فضا میپیچد. خورشید در آسمان میدرخشد و گرمای خود را به زمینی که دوباره زنده شده میبخشد. همین زیباییها سبب شده که ایرانیان در روز سیزده فروردین، که روز طبیعت نام دارد، به همراه خانواده و دوستان به دل طبیعت بروند و روزی شاد و به یادماندنی را سپری کنند.
در بهار، زندگی دوباره به زمین بازمیگردد. اگر در ماه اردیبهشت سفر کنید، در هر جا نشانههایی از سرسبزی و رویش را خواهید دید. در این ماه، درختان کاملاً پوشیده از برگ شدهاند و هر کوچه و خیابانی را زیبا کردهاند. شکوفههای درختان میوه از شاخهها سر برمیآورند و عطرشان در هوا پراکنده میشود. هوا گرمتر میشود، اما نسیم بهاری این گرما را دلپذیر و مطبوع میکند.
در ماه خرداد، هوا به تدریج رو به گرمی تابستان میرود؛ اما هنوز هم میتوان از هوای خنک سحرگاه لذت برد و برای ورزش به بیرون رفت. خرداد برای ما دانشآموزان، زمان امتحانات پایان سال نیز هست و همین موضوع باعث میشود بیشتر تلاش کنیم تا با موفقیت در امتحانات، تابستانی شاد را برای خود بسازیم. پس از یک سال درس و تلاش، هیچ چیز لذتبخشتر از گرفتن نمرههای خوب در پایان بهار نیست.
بهار در هر لحظه، سرشار از زیبایی و انرژی است و ما باید خدا را برای این فصل دلانگیز شکر کنیم، چرا که شکر نعمت، نعمت را زیاد میکند و به ما برکت و فراوانی میبخشد.
انشا فصل بهار اختصاصی _ نویسنده: فاطمه عبدالرحیمی

انشا درباره زیبایی های بهار
بهار، بیگمان زیباترین و شادابترین فصل سال است. با آمدن بهار، همه چیز دگرگون میشود و طبیعت دوباره جان میگیرد. در این فصل، روزها بلندتر میشوند، هوا پاک و دلچسب میگردد و همه جا پر از رنگهای زیبا و عطرهای خوش میشود. برای من، بهار تنها شروع یک فصل نیست، بلکه نشانهای از تازه شدن و امیدواری است.
نخستین چیزی که در بهار مرا مجذوب خود میکند، گلهایی هستند که همه جا شکوفا میشوند. وقتی به پارک یا باغ قدم میگذارم، رنگهای گوناگون گلهایی مانند بنفشه، لاله، نرگس و شکوفههای درختان، چشمها را خیره میکنند. این گلها به زندگی رنگ میبخشند و شادی و سرزندگی را در دلها زنده میکنند. درختان نیز در این فصل جوانه میزنند و برگهای سبز و تازه خود را نمایان میسازند. این دگرگونیها در طبیعت، نشانه زندگی دوباره است که در بهار آغاز میشود.
در کنار گلها و درختان، پرندگان نیز در بهار آواز سر میدهند. آواز خوش آنها، بهویژه در بامدادهای بهاری، از دلانگیزترین نواهایی است که میتوان شنید. این آوازها به انسان آرامش و شادی میبخشند و زیباییهای طبیعت را به یادمان میآورند. بسیاری از پرندگان در این فصل لانه میسازند و تولد جوجههای جدید را جشن میگیرند.
هوای بهار بسیار مطبوع و دوستداشتنی است؛ نه گرمای آزاردهنده دارد و نه سرمای طاقتفرسا. وقتی صبحها از خانه بیرون میروم، نسیم خنکی میوزد که بوی گلها و خاک تازه را با خود به همراه میآورد. هوا آنقدر دلپذیر است که آدم دوست دارد ساعتی در فضای آزاد بماند و از زیباییهای طبیعت لذت ببرد. این هوا مردم را به گردش در طبیعت و استفاده از فضای باز تشویق میکند. این تغییرات در هوا، روحیه ما را شاداب میکند و انرژی تازهای برای انجام کارهایمان به ما میدهد.
علاوه بر اینها، در بهار مردم جشنها و مراسم گوناگونی مانند نوروز را برگزار میکنند. در این جشنها، خانهها تمیز میشوند، سفره هفتسین پهن میگردد و همه به دیدن دوستان و خویشاوندان میروند. این مراسم باعث استواری پیوندهای خانوادگی میشود و احساس شادی و همبستگی را در میان همه زنده میکند.
فصل بهار برای من فصل نو شدن و دگرگونی است. در این فصل، طبیعت به ما یادآوری میکند که هیچ چیز در جهان پایدار نمیماند. هر پایان، آغازی تازه است. بهار به ما میآموزد که در برابر هر تغییر و تحولی خوشبین باشیم و آن را فرصتی برای رشد و پیشرفت بدانیم. به همین دلیل، بهار نه تنها برای طبیعت، بلکه برای من نیز فصل امید و آغاز دوباره است.
انشا درباره یک روز زیبای پاییزی
انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی