قطعاً همه ما در زندگی با این پرسش مهم روبرو شدهایم که علم بهتر است یا ثروت؟ هر کدام از ما ممکن است پاسخی بر اساس تجربیات خود داشته باشیم. برخی ثروت را انتخاب میکنند چون میتواند زندگی را راحتتر کند و آرزوهای مادی را برآورده سازد. اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم که علم ارزشی فراتر از پول و دارایی دارد.
علم مانند چراغی است که تاریکیهای نادانی را روشن میکند. کسی که دانش دارد، میتواند راه درست را پیدا کند و نه تنها زندگی خود، بلکه دنیای اطرافش را نیز بهبود بخشد. دانشمندان و مخترعان با استفاده از علم خود، داروهای نجاتبخش میسازند، فناوریهای جدید خلق میکنند و به پیشرفت جامعه کمک میکنند. اینها چیزهایی هستند که با پول نمیتوان خرید.
البته ثروت هم مزایای خودش را دارد. پول میتواند امکانات خوبی مانند خانه مناسب، تحصیل باکیفیت و سفر فراهم کند. اما اگر ثروت با دانش همراه نباشد، ممکن است به سرعت از بین برود یا حتی باعث مشکلاتی شود.
در پایان میتوان گفت که علم و ثروت هر دو مهم هستند، اما علم پایدارتر و ارزشمندتر است. چون ثروت ممکن است تمام شود، اما علم همیشه میماند و حتی با تقسیم کردنش با دیگران، بیشتر میشود.

علم و ثروت، هر دو از نعمتهای بزرگ خداوند هستند که زندگی ما را غنی میسازند. اما همواره این پرسش مطرح میشود که کدام یک برتر و ارزشمندتر است؟
ثروت، نیازهای مادی انسان را برطرف میسازد. داشتن خانهای مناسب، غذای کافی و امکانات رفاهی، آرامش خاطری را برای فرد و خانوادهاش به ارمغان میآورد. اما آیا این آرامش، همیشگی و پایدار است؟ ثروت میآید و میرود؛ ممکن است روزی دارا باشی و روز دیگر همه چیزت را از دست بدهی.
در سوی دیگر، علم قرار دارد. گنجی است که هیچگاه کاهش نمییابد و دزد نمیتواند آن را برباید. دانش، روشناییبخش راه زندگی است و به انسان توانایی میبخشد تا مشکلات را حل کند و راه درست را از نادرست تشخیص دهد. فرد دانشمند، حتی اگر ثروت زیادی نداشته باشد، میتواند با خِرَد خود، زندگی شرافتمندانهای بسازد و به دیگران نیز یاری رساند.
به راستی که علم، زیربنای ثروت است. بسیاری از ثروتهای بزرگ در دنیا، با بهرهگیری از دانش و نوآوری به دست آمدهاند. یک پزشک با دانش خود جان انسانها را نجات میدهد و یک مهندس با مهارتش پلی میسازد که مردم از آن استفاده میکنند. این خدمات، خود گنجی بیپایان است.
در پایان میتوان گفت که اگرچه ثروت برای زندگی لازم است، اما علم ارزشی والاتر و ماندگارتر دارد. زیرا ثروت، وسیلهای برای رفاه است، اما علم، خود هدفی متعالی و کلیدی برای رشد فرد و جامعه است. بیاییم در کنار تأمین نیازهای مادی، برای افزایش دانش و آگاهی خود نیز بکوشیم.
انشا علم بهتر است یا ثروت؟ به صورت توصیفی
تقریباً همهی ما از دوران مدرسه، موضوع انشای “علم بهتر است یا ثروت؟” را به خاطر داریم. در آن زمان، پاسخ تقریباً همه این بود که علم از ثروت بهتر است. اما با گذشت سالها و دیدن ثروتمندانی که تحصیلات چندانی نداشتند، نگاه مردم کمکم تغییر کرد و این تغییر، روی بچهها هم اثر گذاشت. برای همین بود که ایدهی تازهای در انشاها پدید آمد: دیگر وقتی میپرسیدید علم بهتر است یا ثروت، پاسخ میدادند: “علم در کنار ثروت بهتر است.”
سالها باز هم به سرعت گذشت. بچهها در مغازهها تصویری را میدیدند که بر اساس داستان “مولیر و خسیس” کشیده شده بود. در این نقاشی، مرد فقیر لاغر و ضعیف بود و مرد ثروتمند، چاق و مملو از سکه.
طبیعی است که هیچکس دوست نداشت جای مرد لاغر و بیپول باشد. فقط برای اینکه دلشویی به دیگران بدهند، ادعا میکردند از مرد پولدار بدشان میآید. اما اگر به عمق دلشان نگاه میکردید، حتی برای یک روز هم حاضر نبودند جای آن فرد بیپول باشند.
حالا که در عصر فناوری زندگی میکنیم، باید یک نکته را به خوبی درک کنیم تا از بحث بیپایان علم و ثروت جلوگیری شود: جامعهای ثروتمند است که مردمش هر روز صبح با فکر تازهای برای پیشرفت از خواب بیدار شوند. این فکر نو، همان “علم” است. علم پیچیدگی ندارد؛ همین که دیگران بتوانند از اندیشههای تو سود ببرند، تو ثروت آفریدهای.
اما هم علم به مدیریت نیاز دارد و هم ثروت. علمی که بدون برنامه پیش برود، به یک رویای شکستخورده تبدیل میشود. وقتی علم شکست بخورد، شبیه همان پیرمرد لاغری میشود که سرش را از غم پایین انداخته. آن وقت دیگران از اطراف جهان میآیند و ثروتش را میبرند؛ درست مثل مرد چاق داستان “خسیس و مولیر”.
اما من مطمئنم این روزها که کشور ما برای علم ارزش زیادی قائل است، در آینده دانشمندان بزرگی خواهیم داشت که با تحقق بخشیدن به رویاهای علمی خود، کشور را به قلههای علم و ثروت میرسانند. پس بگذارید من هم همراه کسانی باشم که میگویند علم، باعث ثروت میشود.
پیشنهاد: انشا درباره ثروت و فقر
دوستان عزیز، اگر انشایی با این موضوع نوشتهاید، میتوانید از طریق بخش نظرات برای ما ارسال کنید.
اختصاصی مدیر تولز – نویسنده: اصغر فکور