روزی را دوست دارم که دوباره اتفاق بیفتد، روزی که پر از آرامش و شادی باشد. صبح آن روز با نور ملایم خورشید از پشت پنجره شروع می‌شود و صدای پرندگان به جای زنگ ساعت مرا بیدار می‌کند.
همه چیز در آن روز ساده و زیباست. فرصتی دارم تا با عزیزانم وقت بگذرانم، با آنها بخندم و از لحظه‌ها لذت ببرم. در آن روز هیچ عجله‌ای نیست و استرس کارهای ناتمام وجود ندارد. حتی کارهای کوچک، مانند نوشیدن یک فنجان چای در کنار پنجره یا پیاده‌روی در هوای تازه، برایم ویژه و به یاد ماندنی می‌شوند.
آن روز به من یادآوری می‌کند که زندگی از همین لحظه‌های کوچک و زیبا ساخته شده است. دوست دارم چنین روزی تکرار شود تا دوباره طعم شیرین آرامش و خوشبختی را حس کنم.
در این نوشته، یک انشای ادبی و دلنشین با موضوع “روزی که دوست دارم دوباره اتفاق بیفتد” تقدیم شما می‌شود. در ادامه با ما همراه باشید.
موضوع انشا روزی را که دوست دارم تکرار شود
برخی از لحظه‌های زندگی، واقعاً ویژه و تکرارنشدنی هستند. دوست دارم آنها را محکم در آغوش بگیرم و رهایشان نکنم. اما می‌بینم که روزها پشت سر هم می‌گذرند و من گاهی با بی‌تفاوتی از کنارشان رد می‌شوم؛ غافل از اینکه شاید روزی فرا برسد که همین روزهای ساده، جای خالی بزرگی در زندگی‌ام بشوند و دلتنگشان شوم.
بعضی روزها انگار فقط برای شاد کردن من ساخته شده‌اند. روزهای خوبی که دوست دارم دوباره برگردند و تکرار شوند؛ مثل روزهای سفرهای خانوادگی، یا زمانی که شادی را در چشمان پدر و مادرم می‌بینم و… من واقعاً دلم می‌خواهد روزهای شاد، دوباره تکرار شوند.
بهترین روزهایی که آرزو می‌کنم کاش برمی‌گشتند، روزهای پر از شور و هیجان دوران کودکی است؛ روزهایی که بی‌دلیل می‌خندیدم و با کوچکترین چیز، دنیا برایم قشنگ می‌شد. آن زمان، دنیا در نگاه من خیلی بزرگتر و زیباتر از چیزی بود که فکرش را می‌کردم.
هر کسی در گوشه‌ای از خاطراتش، روزهایی دارد که دوست دارد دوباره زنده شوند. مثلاً یک فرد سالمند، آرزو می‌کند روزهای نوجوانی‌اش برگردند. برای همین است که بیشتر وقت‌ها در فکر روزهای گذشته غرق می‌شود.
یا یک کودک که دوست دارد روزی را که بیشترین تفریح و خوشی را داشته، دوباره تجربه کند؛ مثل روزی که با خانواده به شهربازی رفته است. یا کسی که دلش می‌خواهد دوباره در کنار پدر و مادرش باشد و گرمای حضورشان را احساس کند.
همهٔ ما دلمان می‌خواهد روزهای خوب زندگی‌مان تکرار شوند. کاش این روزهای زیبا، همیشگی بودند و هرگز تمام نمی‌شدند…
– دوستان و دانش‌آموزان عزیز، اگر انشایی با این موضوع نوشته‌اید، می‌توانید از طریق بخش نظرات برای ما بفرستید تا با نام خودتان در سایت مدیر تولز قرار گیرد. موفق باشید.
موضوعات پیشنهادی انشاهای دانش‌آموزی
نگارش هفتم _ اختصاصی – مدیر تولز