اگر فصلهای سال جای خود را با هم عوض میشدند، دنیای ما چه شکلی میشد؟ تصور کنید زمستان با گرمای خود به جای تابستان میآمد و تابستان با سرما و برف جای زمستان را میگرفت. چه اتفاقهای عجیبی رخ میداد!
در چنین دنیایی، ممکن بود در اسفندماه، به جای دیدن شکوفههای زیبای بهار، با برف و کولر سر کنیم. تابستان که میرسید، مجبور بودیم لباسهای گرم بپوشیم و درختان به جای سبزی، برگهای زرد و نارنجی داشته باشند.
این جابجایی فصلها روی زندگی همه موجودات اثر میگذاشت. پرندهها زمان مهاجرت خود را گم میکردند. کشاورزان نمیدانستند چه زمانی باید کشت و کار کنند. حیوانات در خواب زمستانی، با گرمای ناگهانی از خواب بیدار میشدند و سردرگم میماندند.
ما انسانها هم با مشکلات زیادی روبرو میشدیم. برنامه مدرسهها، جشنها و حتی تعطیلات به هم میریخت. دیگر نمیدانستیم چه زمانی به مسافرت برویم یا چه لباسی بپوشیم.
اما شاید این تغییر یک خوبی هم داشت: به ما یادآوری میکرد که نظم و ترتیب طبیعت چقدر مهم است. وقتی چیزی سر جای خودش نباشد، همه چیز به هم میریزد. پس باید قدر این نظم زیبا را بدانیم و از هر فصلی لذت ببریم.

اگر فصلهای سال جای خود را با یکدیگر عوض میکردند، چه اتفاقی میافتاد؟
تصور کنید زمستان، با برفهای سفید و هوای سردش، به جای پاییز میآمد. درختان به جای ریزش برگهای زرد و نارنجی، زیر بار برف خم میشدند و رودها یخ میبستند. بعد از زمستان، نوبت تابستان میرسید؛ خورشید داغ، روزهای بلند و فرصتهایی برای شنا و بازی در فضای باز.
به دنبال تابستان، بهار با گلهای رنگارنگ و نسیم ملایمش از راه میرسید و طبیعت را دوباره زنده میکرد. و در پایان، پاییز با برگهای طلایی و باد خنکاش، سال را به پایان میبرد.
این جابجایی فصلها نه تنها طبیعت، بلکه زندگی ما را نیز دگرگون میکرد. شاید لباسهایمان، کارهای روزمره و حتی خاطراتمان به کلی متفاوت میشد.
این انشا به شیوهای ادبی و توصیفی نوشته شده تا به شما در تقویت مهارت نوشتاری و آشنایی با نگارش خلاق کمک کند. با ما همراه باشید.
موضوع انشا اگر فصل ها جا به جا می شدند
جهان ما از یک نظم شگفتانگیز و دقیق پیروی میکند. همه رویدادها بر پایه قوانین مشخصی رخ میدهند. فصلها نیز با ترتیبی منظم پشت سر هم میآیند. سال در ایران با گرمای تابستان آغاز میشود و به تدریج به سرمای زمستان میرسد و این چرخه همیشه تکرار میشود.
بهار وقتی میآید، هنوز کمی از سرمای زمستان را با خود دارد؛ اما در ادامه، روزهای گرم و مطبوعی را برایمان به ارمغان میآورد. تابستان، که داغترین فصل است، با خورشید دوست شده و گرمایش را همهجا پخش میکند. بعد از آن، پاییز و زمستان از راه میرسند. کمکم هوا سرد میشود تا جایی که برف و یخبندان شروع میشود. همه ما با این ترتیب آشنا هستیم و میدانیم که وقتی هوا سرد شد، باید لباسهای گرم بپوشیم و لباسهای نازک تابستان را کنار بگذاریم.
زندگی انسانها هم بر اساس همین نظم پیش میرود و این قاعده هیچ وقت به هم نمیخورد. اگر فصلها جابجا شوند، در ابتدا همه سردرگم میشوند. مردم فراموش میکنند که بعد از زمستان چه فصلی میآید و آیا تابستان قبل از بهار است یا بعد از آن. شاید سالها طول بکشد تا همه به این تغییرات عادت کنند. در این فاصله، ممکن است بعضی افراد با لباس نامناسب از خانه بیرون بروند. برخی هوس میوههایی بکنند که در آن فصل وجود ندارد. زمان تعطیلات تابستانی و عید نوروز دانشآموزان به هم میریزد. تصور کنید در یک روز تابستانی با گرمای ۴۰ درجه مجبور باشید برای خرید عید از خانه بیرون بروید. در این صورت، وقتی به خانه برمیگردید، کاملاً خسته و بیحال خواهید بود. خوبی برگزاری عید در بهار این است که خریدهای سال نو در هوای خنک زمستان انجام میشود. به هم خوردن نظم فصلها، هماهنگی زیبای طبیعت را از بین میبرد. هر پدیدهای در این جهان با حکمت و دلیل آفریده شده و خداوند بر همه چیز دانا و آگاه است.
انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی