یحیی زرپنجه یکی از سرشناسترین چهرهای موسیقی ایران است. او در خانوادهای بزرگ شد که همه به موسیقی عشق میورزیدند و همین علاقه، از دوران کودکی در وجود او شکل گرفت. در ادامه این نوشته، با ما همراه باشید تا بیشتر با زندگی و هنر این استاد موسیقی ایرانی آشنا شوید.
یحیی زرپنجه
یحیی زرپنجه، موسیقیدان و نوازندهی ایرانی، در یک خانواده یهودی در تهران به دنیا آمد. پدرش «آقا ربیع» خواننده و نوازندهی دایره و دف بود و برادرش «موسی زرپنجه» نیز تار مینواخت. یحیی در سنین کم نواختن تار را نزد برادرش آموخت و سپس نزد استادان بزرگی مثل «آقا حسینقلی» و «درویشخان» به یادگیری ادامه داد. او از شاگردان ممتاز درویشخان به شمار میرفت و حتی موفق به دریافت نشان تبرزین طلا شد.
از او چند صفحهی موسیقی به جا مانده که «پیشدرآمد اصفهان» ساخته مرتضیخان نیداوود یکی از آنهاست. یحیی نزد مرتضیخان نیداوود، که از شاگردان برجستهی درویشخان بود، نیز آموزش دید و مدتی هم نزد علیاکبرخان شهنازی تار آموخت. او در جوانی بدنورز و ورزشکار بود.
به گفته استاد عبدالله دوامی، خواننده و تصنیفساز معروف، یحیی هر روز صبح ورزش باستانی انجام میداد و پس از آن، تمام روز را به تمرین تار اختصاص میداد. همچنین کنسرتها و برنامههای خیریهای برای کمک به نیازمندان در شهرهایی مانند شیراز، اصفهان و رشت برگزار کرد.
یحیی زرپنجه از نظر توانایی فنی، قدرت بدنی و تسلط در نوازندگی، از برترینهای تاریخ تارنوازی ایران محسوب میشود.
شاگردان یحیی زرپنجه
از شاگردانی که نزد یحیی خان درس موسیقی آموختهاند، میتوان به استاد یوسف فروتن، استاد سعید هرمزی، استاد محمد حسن عذاری و استاد نصراالله زرین پنجه اشاره کرد. همچنین در میان خوانندگانی که کار هنری خود را با یحیی خان آغاز کردند، علاوه بر افرادی که برای اولین بار در صفحات گرامافون با ساز او آواز خواندند، میتوان از یونس (یونا) دردشتی نام برد. او خوانندهای یهودی و اصالتاً اصفهانی بود که یحیی خان در حدود سال ۱۳۰۵ شمسی کنسرتهایی را به همراه او در گراند هتل تهران برگزار کرد.
گفته میشود که سیمهای ساز و پوست تار یحیی خان، محکمتر و ضخیمتر از تارهای معمولی بود و او با چنین سازی تمرین میکرد. عقیده داشت که نواختن با این ساز سخت، باعث میشود تا وقتی با تارهای معمولی مینوازد، اجرایش روانتر و آسانتر باشد.
هنرنمایی با تار بد صدا
یک روز، یک موسیقیدان دیگر، وقتی نوای تار یحیی را شنید، آنقدر از زیبایی صدا شگفتزده شد که با اصرار ساز خودش را با ساز یحیی عوض کرد. وقتی آن ساز را به خانه برد و نواخت، از ناهماهنگی و صدای ناخوشایندش تعجب کرد. بعدها فهمید که این مهارت و قدرت دستان یحیی است که از هر تاری چنین نواهای دلنشینی بیرون میکشد. یحیی بعدها گفته بود: «آن مرد دیگر تار مرا پس نداد که از آن خوشتر مینواخت، و من هم تارم را پس نگرفتم؛ چون دیدم با آن ساز چقدر زیباتر مینوازد.»
توانایی در دستگاه شور
بر اساس روایتی که از «مرحوم فرهاد دلشادفر» نقل شده، او دستگاه شور را از همه دستگاههای دیگر بهتر مینواخت. دلیلش این بود که نواختن این دستگاه را مستقیماً نزد استادش، درویش خان، آموخته بود. اما علاوه بر این، چون موسیقی شغل اصلی او و خانوادهاش به شمار میرفت، همیشه در جمع موسیقیدانان آن زمان حاضر میشد. این مجالس و همنشینیهای پیاپی باعث میشد که او با انواع سبکها و روشهای مختلف تارنوازی آشنا شود و همهی آنها را به خوبی بشناسد.
وفات
در نهایت، یحیی خان در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، در حالی که تنها ۳۵ سال داشت، از دنیا رفت. مرگ او دلایل مختلفی داشت: یک شکست عاطفی که به زندگی خانوادگی و سلامت روانش آسیب جدی زد، و همچنین یک بیماری عفونی که به آن مبتلا شده بود. در آن زمان، امکانات پزشکی در ایران بسیار محدود بود و او نتوانست درمان و مراقبت لازم را دریافت کند. سرانجام، در میان جمع کوچکی از دوستان و نزدیکانش به خاک سپرده شد.