در کنسرتهای موسیقی کلاسیک، اولین کسی که در مرکز توجه قرار میگیرد، رهبر ارکستر است. او با حرکت دستانش، دهها نوازنده را هماهنگ میکند تا صدایی که به گوش ما میرسد، یکدست، زیبا و بدون اشکال باشد.
حتماً دیدهاید که رهبر معمولاً یک چوب کوچک و نازک در دست دارد. آیا تا به حال فکر کردهاید اسم این چوب چیست؟ چه کاربردی دارد و داستان پیدایش چه بوده؟
اگر دوست دارید پاسخ این سوالات را بدانید، در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا با این چوب کوچک و تأثیرگذار در دنیای موسیقی بیشتر آشنا شوید.
چوب رهبر ارکستر چه نام دارد وکاربردش چیست؟
در زبان انگلیسی به چوبی که رهبر ارکستر استفاده میکند، باتُن (baton) میگویند. این چوب معمولاً بین انگشت شست و دو انگشت اول دست قرار میگیرد. بیشتر رهبران ارکستر آن را با دست راست خود نگه میدارند و حتی رهبرانی که چپدست هستند هم معمولاً تشویق میشوند تا با دست راست رهبری کنند.
کار اصلی این چوب، واضحتر کردن حرکات دست رهبر است. وقتی رهبر از باتُن استفاده میکند، نوازندگان بهتر میتوانند حرکات او را ببینند و درک کنند. برای مثال، انتقال ضربها و ریتم با کمک این چوب بسیار دقیقتر و قابل فهمتر میشود.
البته باید گفت که بعضی از رهبران مشهور جهان مثل لئوپولد استوکوفسکی، کورت ماسور و پیر بولز ترجیح میدادند بدون چوب و تنها با دستان خود ارکستر را هدایت کنند. بنابراین میتوان گفت که استفاده از چوب رهبری بیشتر یک سلیقه شخصی است و اجباری برای آن وجود ندارد.
ساختار و جنس این چوب چگونه است؟
چوبهای رهبری که امروزه استفاده میشوند، اغلب از مواد سبکی مانند فایبرگلاس و فیبر کربن ساخته میشوند. این چوب سبک به یک دسته متصل است که معمولاً شبیه لامپ است و از چوب پنبه، چوب درختانی مانند بلوط و گردو، چوب گل سرخ یا حتی فلز آلومینیوم تولید میشود.
رهبران ارکستر حرفهای گاهی اوقات ترجیح میدهند چوب مخصوص به خود را داشته باشند و آن را بر اساس سلیقه و نیاز شخصیشان سفارش میدهند. اندازه معمول و رایج این چوبها در حالت استاندارد، بین ۲۵ تا ۶۶ سانتیمتر است.
تاریخچه استفاده از چوب رهبری ارکستر
پیش از آنکه چوب مخصوص رهبری ارکستر اختراع شود، معمولاً نوازنده هارپسیکورد یا نوازنده نخست ویولن، مسئولیت هدایت گروه را بر عهده داشت. در آن دوران، رهبران اغلب از آرشهٔ ویولن یا یک کاغذ لوله شده برای نشان دادن ضربها و راهنمایی نوازندگان استفاده میکردند.
در هشتم ژانویه سال ۱۶۸۷، ژان باپتیست لولی در حال رهبری یک قطعه موسیقی بود. در آن زمان، مرسوم بود که رهبران با یک عصای بلند، ضربها را نشان دهند و آن را به زمین بکوبند. متأسفانه لولی در حین اجرا، عصا را به اشتباه به انگشت پای خود کوبید. این ضربه باعث ایجاد آبسه و سپس قانقاریا در پایش شد.
او حاضر نشد که انگشت آسیبدیدهاش را قطع کند، در نتیجه عفونت به تدریج در بدنش گسترش یافت و در نهایت در ۲۲ مارس همان سال، جان خود را از دست داد.
بر اساس روایتها، جوزف هایدن در سال ۱۷۹۸ در یکی از اجراهایش از یک چوب برای هماهنگ کردن حرکات دستهایش بهره برد. پس از آن، استفاده از این چوب رهبری به تدریج رواج یافت و در فاصله سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۸۴۰ به یک روش معمول تبدیل شد.