معنی ضرب المثل ” آب که یکجا ماند، می گندد “

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

وقتی آب برای مدت طولانی در یک جا بماند و جریان نداشته باشد، شروع به گندیدن و بدبو شدن می‌کند.
این اتفاق در مورد زندگی انسان هم صادق است.
اگر آدمی در زندگی پیشرفت نکند، دانش جدید یاد نگیرد و درجا بزند، کمک‌ماند افکار و رفتارش کهنه و ناپسند می‌شود.
این ضرب‌المثل به ما یادآوری می‌کند که همیشه باید در حرکت باشیم، چیزهای تازه بیاموزیم و از ایستایی دوری کنیم.

معنی ضرب المثل آب که یکجا ماند، می گندد

در ادامه به سراغ معنای یکی از ضرب‌المثل‌های معروف ایرانی می‌رویم: «آب که یکجا ماند، می‌گندد» از کتاب نگارش پایه دهم.
در این بخش، معنی، مفهوم و توضیح این ضرب‌المثل را با هم مرور می‌کنیم.
همراه مدیر تولز بمانید.

معانی ضرب المثل آب که یکجا ماند، می گندد

1- آب اگر در یک جا بماند و حرکت نکند، تبدیل به مرداب می‌شود. انسان هم همین طور است؛ اگر مدام در تلاش و جنب‌وجوش نباشد، کم‌کم فرسوده و نابود می‌شود.
2- وقتی آدم‌ها بی‌حرکت و ساکن بمانند، به فساد و تباهی کشیده می‌شوند.
3- این ضرب‌المثل وقتی به کار می‌رود که کسی به خاطر تنبلی و بی‌کاری، به راه‌های نادرست کشیده شود.
4- ریشه این ضرب‌المثل این است که انسان را به آب تشبیه کرده‌اند. آب اگر ساکن بماند، مرداب می‌شود و زشت و بدبو می‌گردد؛ اما وقتی جریان دارد، مانند رودی زیبا و پرانرژی است. انسان هم اگر تلاش نکند و کار مفیدی انجام ندهد، زندگی‌اش به فساد و نابودی می‌گراید.

ایموجی این ضرب المثل 💦⛲🤮

وقتی آب برای مدت طولانی در یک جا بماند و جریان نداشته باشد، شروع به گندیدن می‌کند. همان‌طور که در زبان انگلیسی گفته می‌شود: “Standing pools gather filth”.

مثل نویسی آب که یکجا ماند، می گندد یعنی چه؟

در میان جنگلی پر درخت و کوه‌های بلند، رودخانه‌ای زلال و پاک جریان داشت که در آن سنگ‌های ریز و ماهی‌های رنگارنگ زندگی می‌کردند. هر روز، ماهی‌ها همراه رود به گشت‌وگذار می‌رفتند و از زیبایی‌های اطراف لذت می‌بردند. رودخانه آزادانه به هر سو که می‌خواست حرکت می‌کرد و آنقدر شفاف بود که همه چیز درونش پیدا بود.

با گذشت سال‌ها، یک روز رودخانه احساس خستگی و بی‌حوصلگی کرد. حرکتش کند شده بود و دیگر آن شور و تحرک گذشته را نداشت. وقتی ماهی‌ها دلیل این تغییر را پرسیدند، رودخانه گفت: «از این که همیشه در حرکت باشم خسته شده‌ام. دیگر دوست ندارم مدام به این سو و آن سو بروم. می‌خواهم از این به بعد فقط استراحت کنم.»

از فردای آن روز، رودخانه دیگر جریان نداشت و به یک آبگیر آرام پناه برد. دیگر خبری از قلقلک دادن ماهی‌ها و بازی با سنگ‌ها نبود. سنگ‌هایی که هر روز در مسیر رودخانه قرار داشتند و با او همراهی می‌کردند، حالا تنها مانده بودند.

در روزهای اول، رودخانه از استراحت کردن راضی بود؛ اما کم‌کم از شفافیت و تازگی آن کاسته شد. دیگر آن رودخانه زنده و درخشان نبود. پس از مدتی، شفافیتش را به کلی از دست داد و به مردابی راکد و تیره تبدیل شد که بوی بد و تاریکی تنها یادگارانش بودند.

پیام داستان: فعالیت‌های روزانه مانند درس خواندن، کار کردن، ورزش و تفریح، هرچند گاهی سخت به نظر می‌رسند، اما باعث رشد و زنده‌ماندن ما می‌شوند. زندگی در حرکت و تلاش معنا پیدا می‌کند، و اگر از پویایی بازبایستیم، رکود و نابودی در انتظارمان خواهد بود.
همان‌طور که گفته می‌شود: آب که یکجا ماند، می‌گندد!

ضرب‌المثل‌های ایرانی بیشتری بخوانید
ضرب‌المثل‌های فارسی با آب
اختصاصی – مدیر تولز

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *