زندگی در روستا، آرامشی است که در شهر نمیتوان یافت. وقتی به یک دهکده سبز قدم میگذاری، اولین چیزی که توجهت را جلب میکند، هوای پاک و آسمان آبی است. برخلاف شهرهای شلوغ، در روستا خبری از دود ماشینها و سر و صدای مداوم نیست. به جای آن، صدای شرشر آب رودخانه، آواز پرندگان و خشخش برگها در باد را میشنوی.
روستاییان با طبیعت پیوندی عمیق دارند. آنها از زمین کار میکشند و محصولات تازه و سالم به دست میآورند. زندگی آنها ساده و به دور از تجملات شهرنشینی است، اما پر از صفا و صمیمیت است. همسایهها مثل اعضای یک خانواده بزرگ هستند و در شادی و غم یکدیگر شریک میشوند.
کودکان روستا، در دامان طبیعت آزادانه رشد میکنند. آنها در میان باغها و مزرعهها بازی میکنند و با چیزهای سادهای مثل تاب خوردن روی درختان یا دویدن در کنار جویبار، خوشحال میشوند. این فضا به آنها آرامش و شادی واقعی میبخشد.
البته زندگی روستایی گاهی سخت میشود. ممکن است امکانات رفاهی به اندازه شهرها نباشد و دسترسی به برخی خدمات، مشکلتر باشد. اما مردم روستا با عشق به زندگیشان، بر این مشکلات غلبه میکنند و با رضایت در کنار یکدیگر زندگی میکنند.
در پایان، زندگی در روستا یادآور این نکته است که شادی حقیقی در ثروت و تجمل نیست، بلکه در آرامش، سلامتی و با هم بودن است. این زندگی ساده و بیآلایش، گنجی است که هر کسی طعم آن را نمیچشد.

روستا، جلوهای از زندگی ساده و بیآلایش است. در آنجا، آرامش با بوی خاک تازه و عطر گیاهان پیوند خورده و آواز پرندگان، نوای همیشگی صبحگاهان است. خانههای روستایی، اغلب با دیوارهای کاهگلی و حیاطهای بزرگ، تصویری از صفا و گرمی را به نمایش میگذارند. زندگی در روستا، با ریتمی آرام و طبیعتی بکر جریان دارد؛ جایی که مردم با دلهای پاک و دستان پرکارشان، روزگار میگذرانند. کشاورزی و دامداری، شغل اصلی مردمان این دیار است و هر فصل، رنگی تازه به زندگی آنان میبخشد. در روستا، فرصت برای اندیشیدن و لذت بردن از نعمتهای ساده خداوند فراوان است.
انشا درباره روستا و توصیف زندگی در آن
روستا مکانی آرام و پاک است که از شلوغی، استرس و آلودگی شهرها به دور میباشد. در آنجا صبحها با خواندن خروسها از خواب بیدار میشوی و در هوای تازه و خنک، کنار درختان سرسبز و پرمیوه، با دل آرام صبحانه میخوری.
در روستا، شادیها و ناراحتیها بین همه تقسیم میشود. مردم روستا با هم صمیمیترند و از حال یکدیگر باخبرند. کسانی که به دنبال زندگی بیدغدغه و به دور از شلوغی هستند، روستا را در ذهن خود مانند یک نقاشی زیبا تصور میکنند و به همین دلیل اغلب میگویند: چه زندگی خوبی داری ای روستایی!
آرامش، بخش اصلی زندگی در روستاست و این یکی از بزرگترین مزیتهای آن در مقایسه با شهر است. روستا انسان را از سر و صدا، هیاهو و آلودگی نجات میدهد. پس از غروب آفتاب و با فرارسیدن شب، صدای پارس سگها در آغاز شب و بانگ خروسها در طلوع آفتاب، آرامش عمیقی به ساکنان روستا میبخشد که همیشه با آنها میماند.
بازی کردن در روستا بسیار شاد و دلچسب است. آببازی در جویباری کوچک که ماهیهای قرمزرنگ در آن زندگی میکنند و با دیدن تکهای نان، به جنب و جوش میافتند! کودکان روستا نیز دلی پاک و زلال دارند، همانند هوای پاک روستایشان.
شبهای روستا آنقدر زیباست که دوست نداری چشمهایت را ببندی و بخوابی! چه آرامشبخش است که روی پشتبام خانهای گلی دراز بکشی و به ستارههای آسمان خیره شوی و با خدا راز و نیاز کنی. آنقدر مجذوب این صحنهها میشوی که نمیفهمی چطور شب به پایان رسیده و دوباره صبحی پر از عشق و امید به زندگی آغاز شده است.
آری، روستا زیباست، به شرطی که دلهای مردمانش همواره بیحاشیه و در کنار هم زندگی کنند.
شعر زیبا درباره روستا
خوشا به حالت ای روستایی
چه شاد و خرم، چه باصفایی
در شهر ما جز خودرو و آلودگی نیست
دلم از این شرایط خسته و ناراحت است
در شهر ما فقط سر و صدا و مشاجره به گوش میرسد
چه خوش به حالت که در آزادی زندگی میکنی
ای کاش من هم میتوانستم مانند پرندهها باشم
و با شادی و نشاط بال بگشایم
از شهر به سوی روستا پرواز کنم
جایی که طبیعت زیبا و هوای پاک دارد
*پیشنهاد: توصیف احساس بیدار شدن در یک صبح روستایی*
*شعر و نوشتههای ادبی در مورد زندگی روستایی*