مراسم ، ادبیات و فرهنگ بومی و قومی مردم کرمانشاه

کرمانشاه (که به زبان کردی کرماشان نامیده میشود) نهمین شهر پرجمعیت ایران و مرکز استان کرمانشاه است. این کلانشهر با جمعیتی نزدیک به ۹۰۰ هزار نفر و وسعتی حدود ۹۳ کیلومتر مربع، بزرگترین و مهمترین شهر کردنشین در ناحیه مرکزی غرب کشور به شمار میآید.
کرمانشاه از نظر تاریخی و فرهنگی جایگاه ویژهای دارد. قدمت این شهر به قرن چهارم میلادی بازمیگردد و از آن زمان تا هنگام حمله اعراب به ایران، به عنوان پایتخت دوم پادشاهی ساسانیان اهمیت زیادی داشت. در سده یازدهم میلادی و در دوره سلجوقیان، کرمانشاه به عنوان شهر اصلی منطقه کردستان انتخاب شد.
در دورههای تاریخی پس از آن، این شهر که گاهی قرمسین نامیده میشد، به عنوان یکی از بخشهای مهم منطقه عراق عجم شناخته میشد. این نام برای تمایز این ناحیه از عراق عرب به کار میرفت و تقریباً با قلمرو تاریخی ماد باستان همخوانی داشت.
این شهر پس از حدود یازده قرن از حمله اعراب، در زمان حکومت قاجار دوباره رونق گرفت و گسترش یافت. موقعیت ویژه کرمانشاه در تقاطع مسیرهای شمال به جنوب و شرق به غرب، و همچنین نزدیکی آن به کشور عراق و قرارگیری در مسیر شهرهای زیارتی مانند کربلا و بغداد، بر اهمیت آن افزوده است. کرمانشاه در رویدادهای مهمی مانند جنبش مشروطه نقش داشت و در هر دو جنگ جهانی اول و دوم به اشغال نیروهای خارجی درآمد که پس از پایان جنگها پایان یافت. همچنین این شهر در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق آسیبهای فراوانی دید.
کرمانشاه از شمال به کوه فرخشاد، از شمال غربی به کوه طاقبستان و از جنوب به سفیدکوه محدود میشود. این شهر از دیرباز یکی از راههای اصلی ارتباط شرق به غرب و قدیمیترین مسیر connecting ایران به بینالنهرین بوده است.
آب و هوای کرمانشاه معتدل و کوهستانی است. در سده چهارم میلادی، این منطقه که در آن زمان روستایی با آب و هوای مطبوع بود، به عنوان اقامتگاه دوم پادشاهان ساسانی انتخاب شد. در آن دوران، باغهای وسیعی در این ناحیه احداث شد که برای مدتهای طولانی محل تفریح و استراحت پادشاهان ساسانی بود.
کرمانشاه قطب مهم کشاورزی ایران محسوب میشود و بخش عمدهای از درآمد اقتصادی آن از این راه تأمین میگردد. همچنین در سه ماه اول سال ۱۳۸۸، سهم صادرات مواد غذایی، مصالح ساختمانی و صنایع دستی کرمانشاه به تنهایی ۹ درصد از کل صادرات کشور را شامل شده است.
پیشینه تاریخی کرمانشاه
کرمانشاه در دل کوههای بلند زاگرس جای گرفته و به خاطر آب و هوا و طبیعت کوهستانی و همچنین پناهگاهها و غارهای طبیعیاش، از دیرباز مورد توجه انسانهای عصر سنگ بوده است. این منطقه از نظر آثار به جا مانده از زندگی پیش از تاریخ، یکی از ارزشمندترین و مهمترین مناطق در ایران و حتی غرب آسیا به شمار میرود.
کهنترین نشانههای زندگی انسان در کرمانشاه، به دوران دیرینهسنگی بازمیگردد. در این منطقه، چند تبر سنگی با دسته ساده در ناحیه گاکیه و غرب هرسین پیدا شده که دستکم حدود ۲۰۰ هزار سال قدمت دارند. همچنین، در غارهای کرمانشاه آثار مهمی از دورههای میانسنگی و نوسنگی به دست آمده که نشان از زندگی پررنگ انسان در آن دوران دارد.
مردم کرمانشاه در روزگار باستان، پیشگامان بسیاری از کارهای بزرگ در تاریخ بودهاند. برای مثال، حدود ۹ هزار سال پیش، با تغییرات آب و هوایی و گرم شدن زمین، آنها نخستین کسانی بودند که غارها را ترک کردند و زندگی یکجانشینی را آغاز نمودند. آنها اولین کسانی بودند که خشت خام را ساختند و از آن برای ساختن خانه و نیز در صنعت استفاده کردند. همچنین، کهنترین روستای خاورمیانه در دوره نوسنگی، بین سالهای ۹۸۰۰ تا ۷۴۰۰ پیش از میلاد، در این منطقه پدید آمد. مردمان کرمانشاه در آن زمان با ساختن سفال، نخستین گامها را به سوی صنعت برداشتند و به همین دلیل، امروزه آثار فراوانی از آن دوران پیش از تاریخ در این منطقه یافت میشود.
جغرافیای کرمانشاه
شهر کرمانشاه از سمت شمال به کوه فرخشاد، از شمال غربی به کوه طاقبستان و از جنوب به سفیدکوه میرسد. این شهر در مرکز استان کرمانشاه واقع شده و موقعیت جغرافیایی آن ۴۷ درجه و ۴ دقیقه شرقی و ۱۹ درجه و ۳۴ دقیقه شمالی است. مساحت این استان ۲۴ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۲۰۰ متر میباشد.
کرمانشاه یکی از راههای اصلی ارتباطی بین شرق و غرب بوده و از دیرباز مسیر اصلی زائران عتبات عالیات به شمار میرفته است. این موقعیت باعث شده تأثیرات فرهنگی و معنوی عمیقی در این منطقه به جای بماند. این شهر درست در دروازههای زاگرس قرار گرفته است. رشتهکوه زاگرس که فلات ایران را از سرزمینهای همسایه جدا میکند، در محدوده کرمانشاه به دشتهای گسترده، کوههای جدا از هم و درههای پهناوری تبدیل میشود. این گذرگاهها از زمانهای قدیم برای رسیدن به میانرودان مورد استفاده قرار میگرفتهاند.
فاصله زمینی شهر کرمانشاه در شرایط مناسب جادهای تا بغداد ۳۹۰ کیلومتر، تا تهران از مسیر اتوبان ساوه ۵۹۰ کیلومتر و از اتوبان قم ۵۱۰ کیلومتر است. همچنین فاصله آن تا مرز خسروی (مرز ایران و عراق) حدود ۲۰۰ کیلومتر و فاصله هوایی آن تا تهران ۴۱۳ کیلومتر میباشد.
آداب و رسوم کرمانشاه
**مراسمها**
**برپایی چادر دراویش:** تا حدود بیست سال پیش در شهر کرمانشاه، افراد سرشناس و متمول، نشانه مخصوصی به نام «دو شاخ کل» را روی سردر خانههای خود نصب میکردند. دراویش، قبل از عید و در روزهای تعطیل، چادرهای خود را در مقابل این خانهها برپا میکردند و تا زمانی که صاحب خانه به آنها چیزی نمیداد، چادر خود را جمع نمیکردند. دراویش یک بوق مخصوص داشتند که از یک شاخ بلند ساخته میشد و به «شاخ نفیر» معروف بود. مردم باور داشتند که به صدا درآمدن این بوق در جلوی خانه هر کس، نشانه بدیمنی است. به همین خاطر سعی میکردند، مخصوصاً در ایام عید، با روی خوش و با دادن چیزی، دراویش را از در خانه خود راهی کنند تا آنها بوق خود را به صدا درنیاورند.
**تخممرغ بازی (خا بازی):** از دیگر رسمهای رایج قبل از عید و حتی پس از آن، پختن تخممرغ و رنگ کردن آنهاست. تخممرغهای رنگ شده را در یک سبد بزرگ میگذارند و به مکانی عمومی مانند سر گذر میبرند. بچههای محل دور فروشنده جمع میشوند و شروع به بازی با تخممرغها میکنند. نام یکی از این بازیها «قطار» است: دو رقیب، هر کدام ده یا بیست تخممرغ را به صورت ردیفی کنار هم میچینند. سپس هر یک از آنها یکی از تخممرغهای ردیف خود را برمیدارد و با نوک آن به ته تخممرغ حریف ضربه میزند. هر تخممرغی که ترک بردارد یا بشکند، بازنده است و صاحب آن، باید پول همه تخممرغهای بازی را به فروشنده بپردازد. کسی که تخممرغش سالم بماند، برنده است.
**شالاندازی (شال درکی):** یکی از رسمهای بسیار جالب شب عید، شالاندازی نام دارد. در این شب، جوانان پس از روشن کردن آتش بر پشت بام خانهها، شال یا دستمال خود را از سوراخهای کوچک سقف اتاقها به داخل خانه آویزان میکنند و از صاحب خانه عیدی میخواهند. هنگام این کار به صاحب خانه میگویند: «پر شالمان را نسوزانی» (یعنی آن را خالی برنگردانی) یا این که این شعر را میخوانند:
«اسا خوی و چکشی / خدا کری نکشی»
یعنی: ای صاحب خانه، خدا پسرت را زنده نگه دارد، به ما عیدی بده.
صاحب خانه نیز داخل شال چیزهایی مانند گردو، بادام، شیرینی، نخود و کشمش یا تخممرغ پخته میریزد و میگوید: «هل کیش» یعنی: بالا بکش.
به این ترتیب، جوان شالانداز با خوشحالی از آن جا میرود. آنها معمولاً صورت خود را میپوشانند تا شناخته نشوند. گاهی هم برای شوخی و شادی بیشتر، صاحب خانه ممکن است یک تکه زغال گداخته داخل شال بگذارد.
بازی های سنتی مردمان کرمانشاه
بازی توپان به یک فضای بزرگ و آزاد نیاز دارد و معمولاً در روزهای آفتابی بهار و زمستان انجام میشود. بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند و تعداد افراد هر گروه میتواند دلخواه باشد. در این بازی، دو محل مشخص به نام «داو» (داو بالا و داو پایین) تعیین میشود.
گروهی که در مرحله قرعهکشی (تریاهشک) برنده میشود، در محل داو بالا قرار میگیرد. افراد این گروه به نوبت با چوب به توپ ضربه میزنند و سعی میکنند آن را با بیشترین نیرو به سمت بالا و به طرف افراد گروه مقابل پرتاب کنند. توپ باید حداقل به محل داو دوم برسد، در غیر این صورت بازیکنی که ضربه زده است، باید در داو دوم بماند و به او «مرده» میگویند تا وقتی که نفر بعدی توپ را بزند.
بازیکنی که توپ را زده است، باید در فاصله بین دو داو، خودش را به داو بالا برساند. در همین حال، افراد گروه پایین سعی میکنند توپ را بگیرند و با آن به بازیکنان گروه مقابل که در حال دویدن هستند، بزنند. اگر بتوانند یکی از آنها را قبل از رسیدن به داو بالا، با توپ بزنند، بین دو گروه درگیری ایجاد میشود. شرط برنده شدن این است که یک گروه بتواند با زدن آخرین ضربه به حریف، همه بازیکنان خودش را در داو بالا جمع کند. یک راه دیگر برای برنده شدن گروه پایین، گرفتن توپ در هوا است؛ یعنی وقتی توپ توسط گروه بالا به سمت آنها پرتاب میشود، اگر بتوانند قبل از برخورد توپ به زمین، آن را در هوا بگیرند، جای دو گروه با هم عوض میشود.
بازی گرزان: در این بازی، یک دایره روی زمین کشیده میشود و چند نفر با قرعه در داخل دایره میایستند. دو نفر دیگر هم بیرون دایره قرار میگیرند و یک چوب به عنوان گرز در دست دارند. آنها سعی میکنند افرادی که داخل دایره هستند را با چوب بزنند. افراد داخل دایره هم فقط با پا از خود دفاع میکنند. هیچ یک از بازیکنان نباید پایش از مرز دایره خارج شود. اگر کسی بتواند حریف را بزند و در عین حال پایش از دایره بیرون نرفته باشد، برنده میشود و جای خود را با بازنده عوض میکند.
بازی کِلاورفِنَکی (کلاهقاپی): در این بازی، بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند. یک گروه کلاه یا دستمالی روی سر میگذارند و روی زمین کنار هم مینشینند. گروه دیگر به صورت ایستاده دور آنها حلقه میزنند. با شروع بازی، گروه ایستاده به نشستهها حمله میکند و سعی میکند کلاه یا دستمال آنها را بردارد.
گروه نشسته باید از کلاه خود دفاع کند و نگذارد کسی آن را بردارد. اگر بازیکنی از گروه ایستاده بتواند کلاهی را بردارد، داخل آن یک سنگ میگذارد و آن را به سمت گروه نشسته پرتاب میکند. اگر صاحب کلاه بتواند کلاهش را در هوا بگیرد، برنده است؛ در غیر این صورت، باید دوباره کلاه را به سر بگذارد و بازی ادامه پیدا کند. هر گروهی که شش بار برنده شود، برنده نهایی بازی است.
غذاهای سنتی استان کرمانشاه
خورشت خلال بادام: این خورش با استفاده از گوشت گوساله، روغن، پیاز، زعفران، خلال بادام، نمک و لیمو عمانی درست میشود. وقتی گوشت کاملاً پخت، زرشک سیاه هم به آن اضافه میکنند.
دوینه یا ترخینه: این غذا بیشتر در فصل زمستان خورده میشود، ولی مواد آن در بهار و تابستان آماده میشود. برای درست کردن آن، اول گندم را تمیز میشویند و میپزند، سپس خشک میکنند. بعد آن را آسیاب کرده و به صورت بلغور درمیآورند. از قبل، دوغ را در مشک میریزند تا آب آن جدا شود. بعد بلغور را با دوغ مخلوط کرده و به شکل گلولههای کوچک درمیآورند و در آفتاب خشک میکنند. در زمستان از این گلولههای خشک شده هم به عنوان غذا همراه با روغن استفاده میکنند و هم با خیساندن آن در آب، دوغ آن را مینوشند. اگر کسی سرماخورده باشد، به او ترخینه میدهند.
خمارآشی: این غذا معمولاً در روستاهای این منطقه توسط افراد کمبضاعت تهیه میشود. برای پخت آن، دوغ کشک را غلیظ کرده و برنج خردشده را داخل آن میریزند.
دنده کباب: برای تهیه این کباب، دنده گوسفند را به تکههای تقریباً ۱۰ در ۱۵ سانتیمتری تقسیم میکنند. پیاز خردشده را در یک کاسه گود میریزند و سیر له شده، فلفل سیاه، سماق، رب گوجهفرنگی و روغن زیتون را به آن اضافه میکنند. بعد گوشت را به این مخلوط اضافه کرده و با دست خوب هم میزنند. سپس مواد را ۱۲ ساعت در یخچال میگذارند تا گوشت نرم و طعمدار شود. بعد از این مدت، گوشت را به سیخ کشیده و کباب میکنند.
پرشت: از گندم مخصوص، بلغور تهیه کرده و با آن نوعی آش درست میکنند. این آش به عنوان یک سوپ مقوی در زمان بیماری مصرف میشود.
جرگ و بز: در این غذا، اول جگر گوسفند را زیر آتش و خاکستر کباب میکنند. بعد آن را میکوبند و رگهای اضافی را جدا میکنند. سپس فلفل، نمک و زردچوبه به آن زده و داخل پرده چربی گوسفند میپیچند و دوباره کباب میکنند.
ذورده: گندم سبز را درو کرده و بعد آن را بو میدهند و بلغور میکنند. از این بلغور هم آش درست میکنند و هم پلو.
چنگال: نان ساجی را خرد کرده و در روغن حیوانی داغ تفت میدهند. بعد آن را از روغن خارج کرده و با شکر مخلوط میکنند.
سیب پلو: برنج را آبکش کرده و با سیبزمینی خردشده و شوید مخلوط میکنند. سپس همه را در دیگ میریزند تا دم بکشد.
زو و کره: زو یک گیاه خودروی بهاری است که شبیه کنگر است، ولی خار ندارد و بسیار مقوی است. این گیاه در حالت خام کمی تلخ است. برای از بین بردن تلخی آن، در ته یک دیگ مناسب، خاکستر نرمی به ضخامت یک بند انگشت میریزند و زوها را به صورت ایستاده داخل آن قرار میدهند، بدون اینکه آب اضافه کنند یا پوست آن را بکنند. دیگ را روی حرارت ملایم میگذارند تا زوها بپزند. بعد از پخت، آن را تمیز کرده، نمک میزنند و با کره له میکنند.
شلمین: این غذا که به آن شلم هم میگویند، بیشتر در زمستان خورده میشود، ولی مانند ترخینه در بهار یا تابستان آماده میشود. ابتدا برگ و سر شلغم را خرد کرده و در دیگ بزرگی میپزند. گندم را هم شسته و بلغور میکنند. بلغور را پخته و روی یک حصیر پهن میکنند تا آب آن برود. بعد یک گودال کوچک آماده کرده و بلغور پخته را با چنگال نرم کرده و در گودال میریزند. به ازای هر مقدار بلغور، یک کاسه آب و دانه شلغم را با یک کاسه آب انار مخلوط کرده و به آن اضافه میکنند. سپس به مدت دو هفته از آن مراقبت میکنند. وقتی مزه آن ترش شد، مانند ترخینه آن را خشک کرده و در زمستان مصرف میکنند.
لباس های محلی کرمانشاه
لباس زنان
سربند: سربند بانوان کرد در این منطقه بسیار پر و ضخیم است و از چندین دستمال کلاغی که ریشهدار هستند درست میشود. گاهی هم زنان کرد، مخصوصاً دختران و تازه عروسها، به جای سربند، کلاهک یا عرقچینی که با منجوق تزیین شده است روی سر میگذارند.
زیرپوش: زیرپیراهن زنان کرد این ناحیه، ساده و بلند است و قد آن تا پایین پا میرسد.
پیراهن: پیراهن آنها بلند و گشاد است و معمولاً از پارچههای نقشدار و گلدار دوخته میشود.
کلنجه: کلنجه یکی از لباسهای زیبای محلی است که زنان کرد این استان بسیار دوست دارند؛ چون علاوه بر رنگهای زیبا، با طراحی و تزیینات مخصوصی که دارد، به آنها این امکان را میدهد که از انواع زیورآلات استفاده کنند.
قبا: قبا هم مانند پیراهن، بلند و کامل است و تا پشت پا میآید. رویه آن معمولاً از مخمل رنگی درست میشود.
روپوش: این روپوش، چادری از جنس ابریشم سیاه است که معمولاً آن را به صورت دراز از پشت و روی گردن میاندازند و دو گوشه بالای آن را به جلو میآورند و روی سینه گره میزنند.
جافی: شلواری است شبیه به شلوار مردان. زنان کرد، به ویژه زنان ساکن روستا، هنگام کار این شلوار را میپوشند. در مواقع دیگر، آنها شلوار گشادی از جنس حریر به پا میکنند.
لباس مردان
عرقچین: عرقچین نوعی کلاه است که زنان کرد آن را با نخ یا ابریشم میبافند. بعضی از مردها عرقچین به سر میگذارند و بعضی دیگر از کلاههای نمدی پارچهای که به شکل مخروط است استفاده میکنند.
سربند: مردان کرد دور عرقچین یا کلاه مخروطی خود، چندین دستمال میپیچند. برخی از این دستمالها رنگهای شاد و طرحهای گلدار دارند.
پیراهن (فقیانه): پیراهنی است با آستینهای بلند که به آن فقیانه میگویند.
سخمه: این لباس را روی پیراهن میپوشند. جلوی آن کاملاً باز است و با دکمه بسته میشود.
قبا: یک پوشش بلند است که روی سخمه پوشیده میشود.
شال: شال کمر را از پارچههای نرم و محکم انتخاب میکنند و به دو شکل ساده یا به صورت قلابی در دو طرف میبندند.
سلته: یک نیمتنه است که آستین دارد. در داخل آن دو جیب دوخته میشود و مانند کت یا روپوش از آن استفاده میکنند.
جافی: شلواری راحت که امروزه در بیشتر مناطق ایران دیده میشود. این شلوار از پایین (مچ پا) تنگ است و هرچه به سمت بالا میرود، گشادتر میشود و با یک بند در کمر بسته میشود.
پاپوش: افراد سرشناس، ثروتمندان و سوارکاران ایل از گیوه ملکی با زیره گاومیشی استفاده میکنند و اگر بتوانند در تابستانها کلاش اورامی میپوشند.
کپنک: در فصل زمستان به جای پالتو از کپنک استفاده میشود. این لباس از نمد بسیار مرغوب و باکیفیت ساخته میشود.
جوراب: جوراب مردان کرد از پشمهای رنگارنگ بافته میشود.
ادبیات بومی کرمانشاه
زبان و گویش مردم کرمانشاه
مردم کرمانشاه به دو زبان اصلی کردی و فارسی صحبت میکنند. بسیاری از ساکنان این منطقه به زبان کردی با گویش کلهری گفتوگو میکنند. علاوه بر کلهری، گویشهای دیگر کردی مانند کردی کرمانشاهی، سنجابی، زنگنه و سورانی نیز در بین مردم رواج دارد. در کنار زبان کردی، برخی از افراد ساکن در کرمانشاه با لهجهٔ مخصوص فارسی کرمانشاهی صحبت میکنند. این لهجهٔ فارسی فقط ویژهٔ شهر کرمانشاه است و حدود دویست سال پیش، پس از آمدن مسافران و تاجرانی که برای زیارت یا کار به این شهر مهاجرت کردند، پدید آمده است. همچنین در بعضی از محلههای شهر، گویش لکی نیز در بین گروهی از مردم استفاده میشود.
پیشنهادی: در مورد طاق بستان کرمانشاه بیشتر بخوانید.