سیزده بدر، یکی از روزهای زیبا و به یاد ماندنی نوروز است. در این روز، مردم ایران خانه های خود را ترک می کنند و به دل طبیعت می روند. آنها این روز را در کنار خانواده و دوستان خود در دامن کوه، کنار رودخانه، در جنگل یا در پارک های شهر سپری می کنند.
هدف از این کار، خداحافظی با تعطیلات نوروز و آماده شدن برای بازگشت به کار و زندگی عادی است. مردم معتقدند که رفتن به طبیعت در این روز، شادی و سلامتی را برای سال جدید به همراه می آورد.
در گذشته، مردم عقیده داشتند که باید در این روز “دروغ سیزده” را به طبیعت بسپارند تا از شرّ آن در امان بمانند. امروزه نیز این رسم به شکل های مختلفی انجام می شود؛ مانند گره زدن سبزه به نیت باز شدن بخت، یا انداختن سبزه به آب رودخانه به نشانه فرستادن بیماری و بدی ها از خانه.
سیزده بدر، روز شادی، بازی، خوردن غذاهای خوشمزه در فضای باز و نفس کشیدن در هوای پاک بهاری است. کودکان در دشت ها می دوند و بازی می کنند، بزرگترها به گفتگو می پردازند و همه از بودن در کنار یکدیگر لذت می برند.
این روز، نماد پیوند عمیق مردم ایران با طبیعت است و به ما یادآوری می کند که باید از محیط زیست خود محافظت کنیم و آن را پاک و زیبا نگه داریم. پس از پایان این روز شاد، همه با خاطراتی خوش و دل پر از امید به خانه بازمی گردند و سال نو را با انرژی بیشتری آغاز می کنند.

سیزده بدر، جشنی بهاری و روزی برای آشتی با طبیعت است. این نوشته به شیوهای ادبی و تصویری برای دانشآموزان فراهم شده تا با روش نوشتن و توانایی بیان نوشتاری بیشتر آشنا شوند. در ادامه با ما همراه باشید.
موضوع انشا: 13بدر
تعطیلات عید با همه شادیهایش تمام میشود و آخرین روز آن، سیزدهم فروردین، یعنی همان سیزدهبدر است. این روز، آخرین فرصت برای خوشگذرانی است و باید از هر لحظهاش نهایت استفاده را ببریم.
سیزدهبدر را روز طبیعت هم مینامند، روزی که هزاران نفر به دامان طبیعت میروند تا اوقات خوبی را سپری کنند. البته باید مراقب باشیم که شادی و تفریح ما باعث آسیب به محیط زیست و زیباییهای آن نشود.
در این روز معمولاً انرژی و هیجان بیشتری داریم، چون میدانیم فردا روز شروع کار و درس است. ما در سیزدهبدر زود از خواب بیدار میشویم، وسایل را جمع میکنیم و به سوی پارک حرکت میکنیم. معمولاً زیر سایه یک درخت بزرگ جای مناسبی پیدا میکنیم و بساطمان را پهن میکنیم.
در فصل بهار، درختان سبز و پر از شکوفه هستند و هوای مطبوع بهاری، حس و حال خاصی دارد. بودن در پارک و تماشای سرسبزی آن، آرامش فوقالعادهای به آدم میدهد. ما زیراندازمان را پهن کردیم و همه چیز را چیدیم. هر کسی به کاری مشغول بود. بعد با هم والیبال بازی کردیم. در میان بازی، چند نفر از خانوادههای دیگر هم به ما پیوستند و بازی پرحرارتی به راه افتاد.
وقت نماز که شد، به نمازخانه پارک رفتیم و نمازمان را خواندیم. بعد از آن، ناهار را آماده کردیم. بوی کباب و دود آن در همه جای پارک پیچیده بود. کمی بعد باران بهاری شروع به باریدن کرد. ما که از اول روی چمن نشسته بودیم، از ترس خیس شدن وسایلمان به آلاچیقها پناه بردیم. آنجا هم فضای خوبی داشت و خیلی به ما خوش گذشت.
بازی و گفتوگو و تخمه شکستنهایمان تا نزدیک غروب ادامه داشت. غروب سیزدهبدر حال و هوای خاصی دارد، مثل غروب آخرین روز تابستان! فردای آن روز، مدرسه و کار منتظرمان هستند، حتی اگر ما چندان مشتاق نباشیم! در هر حال، تعطیلات عید به پایان رسید و ما هم از آن نهایت لذت را بردیم.
عید است و زمین تـازه مسلمان شده است
از بـرکت عشـــق، دلـم گلستان شده است
گـر سیـزده عیـد گـره زنی سبــزی را
بخــت تــــو بلنــد و درد درمان شده است
پیشنهادی: شعر سیزده بدر از شهریار
انشا سیزده بدر / مدیر تولز