اقیانوس، این جهان آبی پهناور، همیشه نماد شکوه و رازآلودگی بوده است. گاهی آرام و صلحطلب است و گاهی خروشان و پرخروش، گویی دنیایی است با دو روح متفاوت.
ساحل، تنها نقطه اتصال ما با این دنیای بیکران است. وقتی بر لبه شنهای طلایی میایستی و به این گستره بیپایان نگاه میکنی، وجودت در برابر عظمتش کوچک به نظر میرسد. اینجا، غروب خورشید، نقاشیای از رنگهای نارنجی و سرخ بر پهنه آب میکشد و گویی خورشید آرام آرام در دل آب ها غرق میشود.
زیر سطح این آبیِ آرام، دنیایی پرجنبوجوش و زنده در جریان است. ماهیهای رنگارنگ، مرجانهای شگفتانگیز و موجودات اسرارآمیز، هر یک قصهای منحصر به فرد دارند. این جهان زیرین، گنجینهای پنهان از شگفتیهاست که بشر تنها بخش کوچکی از آن را کشف کرده است.
صدای امواج، برای هر شنوندهای نوایی متفاوت دارد. برای برخی، ترانهای آرامشبخش است و برای برخی دیگر، ندایی برای ماجراجویی. این صدا، موسیقی همیشه جاری طبیعت است که از آغاز زمان تاکنون جریان دارد.
اقیانوس، جهانی است بیپایان که اسرارش را تنها با کسانی در میان میگذارد که با شگفتی و احترام به آغوشش پناه ببرند. او همیشه با آوای امواجش، قصههای کهن زمین را برایمان زمزمه میکند.

اقیانوس، این جهان گسترده و شگفتانگیز از آب، پهناور و بیکران است. تصور کن که در ساحل ایستادهای و به این دریای بیپایان نگاه میکنی. موجها با آهنگی آرام به ساحل میآیند و میروند و صدای آنها مانند نجوایی دلنشین است.
آب اقیانوس، گاهی آبی آرام و درخشان است و گاهی توفانی و خروشان. در اعماق آن، دنیایی پر از زندگی و اسرار نهفته است. ماهیهای رنگارنگ، گیاهان دریایی و موجودات شگفتانگیز در این قلمرو وسیع زندگی میکنند.
اقیانوس نماد عظمت و قدرت طبیعت است و انسان در برابر آن، خود را کوچک اما شگفتزده احساس میکند. این دریاى بیکران، همیشه الهامبخش رؤیاها و داستانهای بیپایان بوده است.
انشا اقیانوس پهناور
سیاره زمین از دو قسمت اصلی خشکی و آب تشکیل شده است. هنوز هم سخت است باور کنیم که این دو عنصر متفاوت، چطور در کنار هم قرار گرفتهاند و کار یکدیگر را خراب نمیکنند. جای تعجب دارد که چطور به حریم هم تجاوز نمیکنند! البته گاهی حوادثی پیش میآید که این نظم را بر هم میزند، اما در حالت عادی همه چیز مرتب و سر جای خودش است.
آبها هم مانند خشکیها، خانهٔ موجودات زنده هستند و چه دنیای متنوع و شگفتانگیزی دارند. دنیایی زیبا و رویایی در دل خود پنهان کردهاند. بسته به اندازهشان، شکلهای گوناگونی به خود میگیرند: رودخانه، دریاچه، دریا و اقیانوس.
شگفتانگیزترین بخش این مجموعه، اقیانوسها هستند. جهانی را در خود جای دادهاند. حتی گیاهان مخصوص به خودشان را دارند. صدفهایی که مرواریدهای چشمنوازی در دل خود پنهان کردهاند، انواع ماهیها، کوسهها و نهنگها.
همانطور که پرواز کردن یک رویا بود، شنا کردن در اعماق اقیانوسهای بزرگ و دیدن آنچه در ژرفای آب وجود دارد، نیز رویای دیرینهٔ انسان بوده است. همانطور که برای ساختن هواپیما تلاش شد، برای رفتن به عمق آبها هم کوششهای زیادی انجام گرفت. از ساختن قایقهای ساده شروع شد و به کشتیهای بزرگ و پیشرفته و سپس زیردریاییهایی رسید که تا اعماق آب فرومیروند. اما این هم برای انسان کافی نبود. آرزوهای انسان فراتر از این حرفها بود؛ میخواست آزادانه و از نزدیک، همه چیز را ببیند و لمس کند.
ورزشهای آبی زیادی هم به وجود آمد: شنا، قایقرانی و غواصی. غواصی تنها راهی بود که انسان توانست به آرزوی دیرینهاش برسد و با چشمان خود از نزدیک، دنیای زیر آب را ببیند.
چه موجودات زیبایی در دل اقیانوسهای پهناور زندگی میکنند! بقایای کشتیهای غرقشده، وسایل انسانهایی که در آب گم شدهاند، یا چیزهایی که عمداً یا تصادفاً به آب انداخته شدهاند… چه رازهایی در ژرفای آبها پنهان است.
کشمکش و شکار و فرار که میان جانوران خشکی وجود دارد، در اعماق آبها هم دیده میشود. با شنیدن نام اقیانوس، ناخودآگاه ذهن ما به دنیای خیال میرود. بیاختیار یاد کارتونهای دوران کودکی میافتیم: “نمو” آن ماهی قرمز بازیگوش، یا داستان پریهای دریایی، یا کوسههایی که همیشه نقشه میکشیدند ماهیها را بخورند و همیشه ناکام میماندند و ما را میخنداندند. جالب بود که آن کوسههای همیشه گرسنه، با آن که هیچ وقت ماهی نمیخوردند، باز هم زنده میماندند…!
انشا اختصاصی _ نویسنده: مهتا قیدی