سفر به شیراز، گنجینهای از خاطرات زیبا
تصور کنید به شهری سفر کردهاید که نفسهای تاریخ را میتوان در هوایش حس کرد. شیراز، این شهر شعر و ادب، با هوای لطیف و باغهای سرسبزش، مانند بهشتی در دل ایران است.
وقتی پا به این شهر میگذارید، اولین چیزی که توجه شما را جلب میکند، عطر بهارنارنج است. این عطر مطبوع، در بسیاری از خیابانها و کوچههای شهر پیچیده و فضایی رویایی ایجاد کرده است.
از جاذبههای مهم شیراز، حافظیه است. آرامگاه خواجه حافظ شیرازی، شاعر بزرگ ایرانی، محلی است پر از آرامش. مردم در کنار آرامگاه او، به خواندن شعر و تفأل به دیوانش میپردازند. این صحنهها، نشاندهنده عشق و احترام عمیق ایرانیان به ادبیات کهن خود است.
سعدیه، آرامگاه شیخ سعدی، دیگر شاعر پرآوازه ایران، نیز از مکانهای دیدنی شیراز است. معماری زیبا و حوض ماهیهای آن، هر بازدیدکنندهای را مسحور خود میکند.
باغ ارم، با درختان سر به فلک کشیده و گلهای رنگارنگش، نمونهای از هنر معماری ایرانی است. قدم زدن در این باغ، حال و هوای شما را دگرگون میکند و آرامش عمیقی به شما میبخشد.
شیراز فقط تاریخ و ادب نیست؛ غذاهای خوشمزه آن نیز شهرت بسیاری دارند. کباب شیرازی با عطر و طعم منحصر به فردش، تجربهای به یاد ماندنی برای هر مسافری است.
مردم شیراز، مهماننواز و خوشبرخورد هستند. برخورد گرم آنان، احساس غربت را از دل میزداید و خاطره سفر را در ذهن شما ماندگار میکند.
سفر به شیراز، تنها یک گشتوگذار معمولی نیست؛ سفری است به عمق تاریخ و فرهنگ ایران. این سفر، چیزهایی به شما میآموزد و خاطراتی در دل شما ثبت میکند که تا همیشه در یادتان خواهد ماند.

سفر به شیراز
این متن برای دانشآموزان نوشته شده تا با شیوهی نوشتن یک متن ادبی و توصیفی آشنا شوند. با ما همراه باشید.
شیراز، شهری با پیشینهی کهن، گنجینهای از دیدنیهای تاریخی و داستانهای شنیدنی را در خود جای داده است. سفر من به این شهر، یکی از زیباترین و ماندگارترین سفرهای زندگیام بود.
سال پیش در تعطیلات عید، همراه خانواده به شیراز رفتیم. صبح خیلی زود با خودروی خودمان راه افتادیم. پس از سفری طولانی، به شیراز رسیدیم. وقتی از زیر دروازه قرآن گذشتیم، همه ما مجذوب معماری زیبا و شکوهمند آن شدیم.
برای ماندن، به کاروانسرای سنتی شاهعباسی رفتیم. شام را در حیاط باز کاروانسرا خوردیم. استراحت در آن حیاط دلباز، همراه با بوی خوش یاسها و نسیم ملایم بهاری، خستگی را از تنمان به در کرد.
صبح روز بعد، پس از خوردن صبحانه که یک آش سبزی شیرازی خوشمزه بود، به سمت حافظیه و سعدیه حرکت کردیم و از آنجا عکسهای زیادی گرفتیم. من در حافظیه فال گرفتم که مفهوم آن بسیار زیبا و انرژیبخش بود. بعد به بازار وکیل سر زدیم و از دیدن انواع صنایع دستی زیبا لذت بردیم. در بازار با چند گردشگر کرهای آشنا شدیم و با کمک خواهرم که زبان کرهای یاد میگیرد، آنها را به یک فروشگاه بزرگ صنایع دستی راهنمایی کردیم.
برای روز دوم، برنامهریزی کرده بودیم که تخت جمشید و پاسارگاد را ببینیم، اما متأسفانه خودروی پدرم خراب شد و تا عصر مشغول تعمیر آن بودیم. به همین خاطر، به جای آن به آرامگاه شاه چراغ رفتیم. پس از زیارت، برای شام به محل اقامتمان برگشتیم. شاه چراغ برادر امام رضا (ع) و پسر امام موسی کاظم (ع) است و آرامگاه ایشان آرامش و انرژی بالایی داشت.
روز سوم به بازدید از باغ ارم و باغ عفیفآباد رفتیم و تقریباً نیمی از روز را در این دو باغ سپری کردیم. عطر گلهای بهاری، صدای آب فوارهها، قهقههی کودکان و شور و هیاهوی مردم، شادی و نشاط عجیبی در دلم ایجاد کرده بود که روحمان را تازه میکرد. این دو باغ چشماندازهای فوقالعادهای دارند و به نظر من دیدن آنها برای هر مسافری لازم است. بعد از ناهار، از حمام وکیل و مسجد وکیل بازدید کردیم. تماشای این بناهای تاریخی، علاوه بر حس غرور، اصالت و هویت ایرانی را در وجودم زنده کرد.
روز چهارم و آخرین روز سفر را به خرید سوغاتی برای فامیل و دوستان اختصاص دادیم. من برای دوستانم یک مجسمهی کوچک با طرح حافظیه خریدم که روی آن یک بیت شعر از حافظ نقش بسته بود. در آخر، فالوده شیرازی خوردیم که طعمش بینظیر بود و با هر فالودهی دیگری که قبلاً خورده بودم فرق داشت. بعد از ناهار که کلم پلوی شیرازی بود و هنوز مزهی آن زیر زبانم است، به سمت تهران حرکت کردیم.
ما از این سفر نهایت لذت را بردیم و خاطرهای فراموشنشدنی برایمان ساخت. اما به نظر من برای دیدن همهی جاذبههای تاریخی و مکانهای دیدنی شیراز، هفتهها وقت نیاز است.
موضوعات پیشنهادی انشاهای دانشآموزی
انشا اختصاصی – نویسنده: فاطمه شهری