انشا درباره رنگ مورد علاقه من

انشا درباره رنگ مورد علاقه من

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

انشا درباره رنگ مورد علاقه‌ام

اگر از من بپرسند محبوب‌ترین رنگ در میان همه رنگ‌های زیبای دنیا کدام است، بدون درنگ می‌گویم: “آبی!”

رنگ آبی برای من فقط یک رنگ نیست؛ گویی یک دنیای آرامش‌بخش است. هر وقت به آسمان آبی و بی‌کران نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم دلم باز می‌شود و آرام می‌گیرم. این رنگ، مرا به یاد پهنه بی‌انتهای دریا می‌اندازد که موج‌هایش با نجوا به ساحل می‌رسند. حتی وقتی به کوهستان نگاه می‌کنم، رنگ آبی کوه‌های دور دست، حس کنجکاوی و سفر را در من بیدار می‌کند.

آبی، رنگ مهربانی و وفاداری نیز هست. به همین خاطر است که می‌گویند “چشم یار” آبی است. این رنگ، نماد اعتماد و آرامش است و وقتی کسی را در لباس آبی می‌بینم، ناخودآگاه به او احساس اطمینان می‌کنم.

در زندگی روزمره هم این رنگ همیشه همراه من است. لباس فرم مدرسه ما آبی است و من با پوشیدن آن احساس غرور و جدیت می‌کنم. خودکار و دفترهایم هم بیشتر آبی هستند، چون حس می‌کنم با این رنگ، بهتر می‌توانم درس بخوانم و تمرکز کنم.

به نظر من، آبی رنگی است که هم شاد است و هم عمیق. هم می‌تواند هیجان یک روز آفتابی را نشان دهد و هم آرامش یک شب مهتابی را. این است که من عاشق رنگ آبی هستم. این رنگ، بهترین دوست من در میان همه رنگ‌هاست.

انشا درباره رنگ مورد علاقه من

انشایی ادبی درباره رنگ محبوب من

این نوشته با نثری توصیفی و ادبی برای دانش آموزان عزیز تهیه شده است تا با شیوه نگارش خلاقانه و تقویت مهارت‌های نویسندگی آشنا شوند. در ادامه این متن با ما همراه باشید.

موضوع انشا رنگ مورد علاقه من

هر فردی در زندگی به یک رنگ علاقه‌ی ویژه‌ای دارد. رنگ‌ها تنها سایه‌هایی از نور نیستند، بلکه هر کدام حسی را در وجود ما بیدار می‌کنند و خاطره‌هایی از روزهای خاص را زنده می‌نمایند. رنگ مورد علاقه‌ی من از همیشه، آبی بوده است. این رنگ برای من تنها یک گزینه نیست؛ آبی نماد آرامش، رویاپردازی و بی‌مرزی است.

از وقتی کودک بودم، نگاه کردن به آسمان حس عجیب و زیبایی به من می‌داد. آسمان همیشه پهناور و بی‌پایان دیده می‌شد، گویی هیچ حد و مرزی ندارد و می‌تواند آدم را به دنیاهای ناشناخته ببرد. شب‌ها هم که کنار دریا می‌رفتم و به موج‌های آبی نگاه می‌کردم، آرامش عمیقی در دلم جاری می‌شد. شاید همین تجربه‌ها باعث شد که آبی را از همه‌ی رنگ‌ها بیشتر دوست داشته باشم.

آبی برای من رنگ آسودگی و صلح درونی است. وقتی لباس یا وسیله‌ای به این رنگ می‌پوشم، حال دلم بهتر می‌شود. حتی وقتی در اتاقی با دیوارهای آبی هستم، راحت‌تر می‌توانم تمرکز کنم. شاید به همین خاطر است که در بسیاری از بیمارستان‌ها و کتابخانه‌ها از این رنگ استفاده می‌کنند؛ چون به انسان احساس تعادل و امنیت می‌دهد.

اما آبی فقط رنگ سکون نیست؛ نماد آزادی و رویاهای بزرگ هم هست. وقتی به دریا چشم می‌دوزم، احساس می‌کنم می‌توانم تا دوردست‌ها بروم و سرزمین‌های نادیده را کشف کنم. آسمان آبی نیز برایم سرشار از امید و فرصت‌های تازه است، گویی راه‌های بسیاری در برابر من گشوده است.

گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر آبی در طبیعت نبود، دنیا چه حال و هوایی داشت. آسمان بدون این رنگ، دیگر آن زیبایی را نداشت، دریا دیگر آن آرامش را منتقل نمی‌کرد و جهان کمی سرد و خالی به نظر می‌رسید. این فکر باعث می‌شود قدر این رنگ زیبا را بیشتر بدانم و از حضور آن در زندگی‌ام شکرگزار باشم.

انشا در مورد رنگ قرمز
انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *