حسین خرازی در سال ۱۳۳۶ در خانوادهای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد. او از همان دوران نوجوانی به مسائل دینی و مبارزه با ظلم علاقهمند بود. با اوجگیری انقلاب اسلامی، به صفوف مبارزان پیوست و در راهپیماییها و درگیریهای منجر به پیروزی انقلاب حضوری فعال داشت.
پس از انقلاب، هنگامی که جنگ تحمیلی علیه ایران آغاز شد، حسین بدون درنگ داوطلب دفاع از میهن شد. او در تشکیل سپاه پاسداران در اصفهان نقش داشت و سپس به جبهههای نبرد اعزام گردید. شجاعت، ایمان قوی و توان فرماندهی او باعث شد تا به سرعت مراحل ترقی را طی کند و به سمت فرماندهی یکی از یگانهای مهم منصوب شود.
او در بسیاری از عملیاتهای بزرگ، مانند فتح المبین، بیت المقدس و رمضان، حضور داشت و رشادتهای زیادی از خود نشان داد. همواره پیشگام بود و با وجود مجروح شدن در چندین نبرد، هرگز از پای ننشست و دوباره به خط مقدم بازمیگشت.
سرانجام در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۶۱، در جریان عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه، پس از نبردی دلاورانه، به شهادت رسید.
حسین خرازی امروزه به عنوان یکی از فرماندهان شاخص و اسطورههای دفاع مقدس شناخته میشود. داستان ایثار و رشادتهای او الهامبخش بسیاری از مردم، به ویژه نسل جوان است.

زندگینامه شهید حسین خرازی دهکردی
حسین خرازی در اول شهریور سال ۱۳۳۶ در اصفهان به دنیا آمد. او بعدها فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین(ع) در دوران جنگ ایران و عراق شد. در ادامه، مروری بر زندگی این فرمانده خواهیم داشت.
حسین خرازی در یک خانواده مذهبی و باایمان در محله کوی کلم اصفهان متولد شد و از کودکی، بچهای باادب و باهوش بود. چون پدرش همیشه در مراسم مذهبی و نماز جماعت شرکت میکرد، حسین نیز از بچگی با این فضاها آشنا شد.
پدر و مادرش به تربیت او بسیار اهمیت میدادند و به همین خاطر، او را در مدرسهای ثبت نام کردند که معلمانش به مسائل دینی و اخلاقی دانشآموزان توجه داشتند. پس از آموزش درسهای مقدماتی در خانه، در سال ۱۳۵۵ از دبیرستان نمونه اصفهان دیپلم گرفت و در دانشگاه شیراز پذیرفته شد، اما به دلیل مشکلات مالی نتوانست تحصیلات دانشگاهی را ادامه دهد.
خرازی در همان سال به سربازی رفت و در پادگان قوچان خدمت کرد. سپس برای یک مأموریت ششماهه به عمان اعزام شد تا در برابر گروهی به نام جبهه آزادیبخش ظفار بایستد. با اوج گرفتن انقلاب اسلامی، او به جمع مبارزان و انقلابیون پیوست.
فعالیت ها و مسئولیت های شهید خرازی
فعالیتهای او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به این شرح است:
– عضو شدن در کمیته دفاع شهری اصفهان
– حضور فعال و مؤثر در آرامکردن بحران گنبد و ترکمنصحرا در اوایل سال ۱۳۵۸
– تشکیل گردان ضربت در کردستان در ماههای پایانی سال ۱۳۵۸ برای برقراری امنیت در آن منطقه
– نقش مهم و مؤثر در آزادسازی شهرهای دیواندره، سقز، بانه، مریوان و سردشت از دست گروههای مسلح
جنگ ها و مبارزه ها
پس از شروع جنگ عراق علیه ایران در سال ۱۳۵۹، او با همراهی نیروهایش در کنار رودخانه کارون، اولین خط دفاعی در آن منطقه را ایجاد کرد که به “خط شیر” معروف شد. این کار هوشمندانه و موفقیتآمیز باعث شد که از اواسط بهمن ۱۳۵۹، مسئولیت هدایت عملیاتهای نظامی در استان خوزستان به او سپرده شود.
او در عملیات فرمانده کل قوا در ۲۱ خرداد ۱۳۶۰، با شکستن خطوط دفاعی دشمن و پیشروی سه کیلومتری در مواضع ارتش عراق، آنها را مجبور کرد حدود هفت کیلومتر به عقب برگردند. همچنین در عملیات ثامنالائمه و شکست محاصره آبادان در ۵ مهر ۱۳۶۰ و نیز در عملیاتهای آزادسازی بعدی مانند طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس حضور فعال داشت.
پس از عملیات طریقالقدس، او تیپ امام حسین(ع) را تشکیل داد و فرماندهی آن را بر عهده گرفت. این تیپ در عملیات فتحالمبین، پس از شناسایی مناطق گستردهای که در اشغال دشمن بود، وارد میدان شد؛ اما با افزایش فشار نیروهای عراقی، در محاصره افتاد و او در این درگیری مجروح شد.
بعد از عملیات فتحالمبین، تیپ امام حسین(ع) به لشکر ارتقا یافت و او همچنان فرمانده آن باقی ماند. او در جایگاه فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین، در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد و چندین بار مجروح شد. در جریان عملیات خیبر، یکی از دستان خود را از دست داد.
نحوه شهادت شهید خرازی دهکردی
این شهید بزرگوار با وجود داشتن تنها یک دست، با انرژی و کوشش بسیار، هرگز خود را ناتوان احساس نمیکرد و برای پشتیبانی از رزمندگان در خط مقدم جبهه، از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد.
او در بسیاری از عملیاتها مجروح شد، اما برای اینکه روحیه همرزمانش ضعیف نشود، قبول نمیکرد به عقب برگردد.
در عملیات کربلای ۵، وقتی در آتش سنگین توپخانه دشمن، ارسال غذا برای رزمندگان با مشکل مواجه شده بود، شخصاً مسئولیت این کار را بر عهده گرفت. در همین حین، خمپارهای نزدیک او منفجر شد و روح بلندش به ملکوت اعلی پر کشید و این سردار بزرگوار در روز هشتم اسفندماه ۱۳۶۵ به آرامش ابدی رسید.
او سرداری شجاع بود که همیشه در عملیاتها پیشگام میشد و اغلب خودش به شناسایی میرفت. هر تصمیمی که میگرفت، تنها برای خدا و خشنودی او بود.
او یار راستین امام زمان بود و عاشق جبهه و جبههنشینان. وقتی به خط مقدم میرسید، گویی دوباره زنده میشد؛ شادمان میشد و چهرهاش این شادی را نشان میداد.
شهید خرازی پرورده مکتب حسین(ع) بود و نمونه کامل پایبندی به اصول و مقاومت در راه ارزشها و آرمانها. دلش از چشمه زلال اسلام و از نیت پاک، چنان سیراب شده بود که حتی کوچکترین اندیشه قدرتطلبی و سیاستبازی به ذهنش راه نمییافت.
این شهید بزرگوار با روحیه بلند و اراده استواری که داشت، هرگز اجازه نداد تاریکی خودخواهی بر وجودش سایه بیندازد. او در لباس سبز سپاه و در فضای معنوی مسجد، خود را برای رسیدن به خدا آماده کرد، در عرفات جبهه حاضر شد و در منای شلمچه و قربانگاه عشق، جان خود را به خداوند سپرد.
• رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا در مورد این شهید بزرگوار میفرمایند:
او سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود که با ذخیره ای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانه روزی برای خدا و نبرد بی امان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز کرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست.
وصیت نامه شهید حسین خرازی
وصیت اول:
از همه درخواست میکنم که از ولایت فقیه حمایت کنند. راهی که شهدای ما رفتند، راه درست است. اول از همه میخواهم مردم مرا ببخشند و در روز قیامت شفاعتم را بکنند. از خداوند میخواهم که بتوانم راه آنان را ادامه دهم. آنان با بودن و زندگی کردن به ما فداکاری آموختند.
با جهادشان به ما استقامت یاد دادند و با رفتنشان عشق ورزیدن را به ما آموختند. از مسئولان محبوب و مردم متعهد میخواهم در برابر کسانی که نتوانستند با افکار خود، مردم را از انقلاب جدا کنند و اکنون در کشور به مبارزهای دیگر با ترویج فساد، بیبندوباری و بیحجابی روی آوردهاند، بایستید و با تمام قوا مانع این فسادها شوید.
وصیت دوم:
استغفرالله، خدایا امان از تاریکی و تنگی و فشار قبر و سوال نکیر و منکر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دلم شکسته و پریشانم. تنها تو را صاحب پیروزی میدانم و فقط بر تو توکل دارم. خدایا تا زمان عملیات، زمان زیادی نمانده. خدایا به گفته امام خمینی [ره] تو فرمانده کل قوایی، خودت رزمندگان را پیروز کن و شر همیشگی کافران را از سر مسلمانان دور کن.
خدایا! از مال دنیا جز بدهی و گناه چیزی ندارم. خدایا! توبه مرا خودت بپذیر و مرا از فیض بزرگ شهادت بهرهمند کن و از تو آمرزش و بخشش میخواهم… میدانم در مورد بیتالمال خیلی خوب عمل نکردم و شاید زیادهروی کردهام. خلاصه برایم رد مظالم انجام دهید و برایم طلب آمرزش کنید.
و السلام
حسین خرازی – 1/10/1365