حضرت سلیمان (ع)، یکی از پیامبران بزرگ بنیاسرائیل و پسر داوود نبی (ع) بودند. ایشان علاوه بر مقام نبوت، پادشاهی بسیار قدرتمند و ثروتمند بودند که خداوند موهبتهای ویژهای به او عطا کرده بود.
یکی از نعمتهای خاص حضرت سلیمان، توانایی درک زبان حیوانات و سخن گفتن با آنها بود. پرندگان و حیوانات در لشکر منظم او حاضر میشدند و تحت فرمان او بودند. همچنین، باد مسخر او بود و به فرمانش حرکت میکرد و اجنّ نیز برایش کار میکردند.
معروفترین داستان در مورد حکمت و عدالت ایشان، ماجرای داوری بین دو زن است که بر سر یک نوزاد اختلاف داشتند. سلیمان (ع) با پیشنهاد تقسیم کودک به دو نیمه، مادر واقعی را که حاضر به آسیب دیدن کودک نبود، شناسایی کرد و حق را به او بازگرداند.
یکی دیگر از داستانهای مهم، ملاقات او با ملکه سبأ (بلقیس) بود. حضرت سلیمان با معجزه، تخت پادشاهی او را در یک چشم برهم زدن از فاصله بسیار دور نزد خود آورد و ملکه با مشاهده این نشانههای الهی، به خداوند یکتا ایمان آورد.
حضرت سلیمان (ع) نمونهای از بندهای شکرگزار بود که هرگز نعمتهای خدا را فراموش نکرد و همواره در برابر قدرت بینهایت پروردگارش، فروتنی میکرد.

حضرت سلیمان (ع) از پیامبران بزرگ و برجسته در دین اسلام است که هم رهبری یک حکومت گسترده را بر عهده داشت و هم از سوی خداوند به پیامبری برگزیده شده بود. در این نوشته، مروری کوتاه بر زندگی ایشان خواهیم داشت، معجزههایشان را مرور میکنیم و به این پرسش پاسخ میدهیم که آیا این سخن که ایشان به بهشت نرفتند درست است یا نه.
داستان زندگی حضرت سلیمان (علیهالسلام)
حضرت سلیمان (علیهالسلام) یکی از پیامبران بنیاسرائیل بود که در سرزمین شام و در شهر بیتالمقدس زندگی و حکومت میکرد. او پسر حضرت داوود (علیهالسلام) بود و نسبش با یازده نسل به حضرت یعقوب (علیهالسلام) میرسید. این پیامبر از بندگان شایسته و مورد علاقه خداوند بود، تا جایی که نام مبارکش هفده بار در قرآن کریم ذکر شده است. در سورههایی مانند بقره، نساء، انعام، انبیاء، نمل، سبا و ص از ایشان یاد شده است.
خداوند نعمتهای فراوانی به حضرت سلیمان (علیهالسلام) عطا کرده بود. یکی از این نعمتها، حکومت بسیار بزرگ و بینظیر او بود. فرمانروایی او از غرب تا شرق جهان گسترده بود و نه تنها بر انسانها، بلکه بر آسمان، رعد و برق، جنها، پرندگان، چرندگان و همه حیوانات نیز حکم میراند. او زبان همه موجودات زنده را میفهمید و میتوانست با آنان سخن بگوید و دستور دهد.
در کتاب تورات، خداوند به حضرت داوود (علیهالسلام) وعده داده است:
«وقتی تو بمیری و به اجدادت ملحق شوی، من یکی از پسرانت را وارث تاج و تخت تو میسازم و حکومت او را تثبیت میکنم. او همان کسی است که خانهای برای من خواهد ساخت»
در دوران حضرت سلیمان (علیهالسلام) این خانه ساخته شد. پس از ویرانی آن معبد، مکانی مقدس در همانجا بنا شد که امروز مسلمانان آن را «مسجدالاقصی» مینامند.
داستان ملکه سبا
یکی از رویدادهای مهم در زندگی حضرت سلیمان (علیهالسلام)، ماجرای ملکه سبا است. همانطور که پیش از این گفته شد، این پیامبر میتوانست با پرندگان صحبت کند. روزی هدهد در جمع حاضر نبود و حضرت سلیمان در جستجوی او بود. وقتی هدهد بازگشت، خبر داد که سرزمینی تازه یافته که مردمش ثروت زیادی دارند و یک زن به نام بلقیس بر آنها حکمرانی میکند. سلیمان نبی (علیهالسلام) هدهد را نزد ملکه سبا فرستاد تا او را به دیدار خود دعوت کند. ملکه این درخواست را پذیرفت و با هدایای ارزشمند به سوی پیامبر راه افتاد. چون ملکه بلقیس و قوم او خدای یکتا را نمیپرستیدند، حضرت سلیمان (علیهالسلام) آنان را به پرستش خداوند یگانه دعوت کرد. ملکه نیز با مشاهده معجزههای آن پیامبر، به او ایمان آورد و یکتاپرست شد.
معجزات حضرت سلیمان (علیهالسلام)
خداوند به حضرت سلیمان تواناییهایی بخشیده بود که به هیچ پیامبر دیگری ـ نه پیش از او و نه پس از او ـ داده نشده بود.
یکی از شگفتیهای زندگی ایشان، قدرت سخن گفتن با پرندگان و حیوانات بود.
علاوه بر این، سلیمان (علیهالسلام) میتوانست جنها و شیاطین را تحت فرمان خود درآورد و از آنان برای ساخت معبدها و کاخهای بزرگ استفاده کند.
یکی دیگر از معجزات مهم او، تسلط بر پدیدههای طبیعی مانند باد، باران و رعد و برق بود. او از این تواناییها در اداره حکومت و رویارویی با دشمنان بهره میبرد و به همین دلیل، فرمانروایی توانا و دانا به شمار میرفت.
سلیمان (علیهالسلام) این قدرتها را تنها برای اطاعت از خدا و خدمت به مردم به کار میگرفت.
او بناهای باشکوهی برای گسترش دین و برقراری عدالت ساخت و در دوران پادشاهیاش همواره حکمرانی خردمند و عادل بود که برای آسایش مردمش میکوشید.
با وجود همه این موهبتها و تواناییها، سلیمان (علیهالسلام) زندگی بسیار فروتنانه و پرهیزگارانهای داشت.
او ایمانی استوار به خداوند داشت و تمام تلاش خود را برای ترویج یکتاپرستی به کار بست و در تمام عمر، نمونهای از فروتنی و بردباری بود.
چرا حضرت سلیمان (علیهالسلام) به بهشت نرفت؟
این باور کاملاً نادرست است. زیرا حضرت سلیمان (علیهالسلام) از پیامبران بزرگوار و نزدیک به خدا بود که تا آخرین لحظهی عمرش با ایمان و برای خدمت به خدا و مردم تلاش کرد. اما در روایات اسلامی آمده است که ایشان آخرین پیامبری خواهند بود که وارد بهشت میشوند. در ادامه دلیل این موضوع را میخوانیم:
حضرت سلیمان (علیهالسلام) پیامبری بود با حکومتی بسیار بزرگ و قدرتی فوقالعاده. ایشان فرشی جادویی داشت که از ابریشم و طلا بافته شده بود و به وسیلهی آن میتوانست با سرعت بسیار به هرکجا که میخواست سفر کند. ثروت و گنجهای ایشان آنقدر زیاد بود که کسی نمیتوانست آن را بشمارد. لشکر عظیم او شامل انسانها، پریان، پرندگان و دیگر حیوانات بود که مساحتی به طول صد فرسنگ را پوشش میداد. در آشپزخانهی او هر روز هزاران غذا پخته میشد تا نیازمندان و گرسنگان را سیر کند.
با وجود همهی این ثروت و قدرت، این پیامبر بزرگ هیچگاه فریب دنیا را نخورد و همواره خشنودی خدا را بر هر چیزی ترجیح میداد. اینکه ایشان آخرین پیامبری هستند که به بهشت وارد میشوند، به دلیل داراییهای بسیار زیادشان است. در روز قیامت، حتی کوچکترین چیز نیز بدون حساب باقی نمیماند و تمام اموال و نعمتهای حضرت سلیمان (علیهالسلام) باید به دقت بررسی شود. به همین خاطر، به دلیل زمان طولانی که برای محاسبهی این ثروت نیاز است، ایشان آخرین پیامبری خواهند بود که به بهشت میروند.
زندگینامه حضرت نوح ع