حضرت اسماعیل (ع) یکی از پیامبران بزرگ الهی و فرزند حضرت ابراهیم (ع) هستند. ایشان از شخصیتهای بسیار محترم در دین اسلام میباشند.
ماجرای اصلی زندگی ایشان، مربوط به آزمون بزرگ و فرمان الهی برای قربانی کردن توسط پدرشان است. وقتی حضرت ابراهیم (ع) این فرمان را در خواب دید، آن را با پسرش اسماعیل در میان گذاشت. حضرت اسماعیل با کمال ادب و بزرگی روح به پدرش گفت: “پدرجان، آنچه را که مأمور به انجام آن هستی، انجام بده. به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت.”
این نشاندهنده ایمان و تسلیم کامل هر دوی آنان در برابر خدای یکتا بود. هنگامی که هر دو برای انجام این فرمان آماده شدند و ابراهیم کارد را بر گلوی فرزندش گذاشت، خداوند به فرمان او شهادت داد و فداکاری بزرگش را پذیرفت. سپس فرمان داد که گوسفندی بزرگ را به جای اسماعیل قربانی کنند. این رویداد بزرگ، نمونه کاملی از تسلیم و بندگی در برابر پروردگار است.
حضرت اسماعیل (ع) همراه با پدرشان، خانه کعبه را در مکه مکرمه بنا نهادند و در آنجا برای عبادت خداوند دعوت میکردند. ایشان فردی راستگو و بسیار صبور بودند و همواره مردم را به سوی یکتاپرستی هدایت میکردند.

حضرت اسماعیل (ع) یکی از پیامبران خدا و پسر حضرت ابراهیم (ع) و هاجر است. زندگی او رویدادهای بزرگی را در بر میگیرد؛ مانند کوچ کردن به سرزمین خشک و بیآب مکه به همراه مادرش، جوشیدن چشمه زمزم از زیر پای او، پذیرفتن فرمان قربانی شدن به خاطر رویای پدرش و مشارکت در ساختن خانه کعبه.
پیامبر بزرگ اسلام از نوادگان برگزیده حضرت اسماعیل (ع) به شمار میرود.
در قرآن کریم، دوازده بار از حضرت اسماعیل (ع) نام برده شده که شامل داستان تولدش، دریافت وحی، کمک به ساخت کعبه، توصیف ویژگیهای اخلاقی برجستهاش و نیز ذکر نام او در کنار دیگر پیامبران به عنوان شکیبایان است.
نامگذاری حضرت اسماعیل (ع)
گفته میشود که کلمه «اسماعیل» در اصل از زبان سریانی گرفته شده و شکل اولیه آن «اشمائیل» بوده است. این نام از ترکیب دو بخش تشکیل شده: «یشمَع» که به معنای «بشنو و قبول کن» است و «ایل» که به معنای «خدا» میباشد.
حضرت ابراهیم (ع) با استفاده از همین دو کلمه، یعنی «اشمع» و «ایل»، از خداوند درخواست کرد: «پروردگارا، دعای مرا بشنو و بپذیر». هنگامی که خداوند فرزند پسر به او عطا کرد، ایشان از ترکیب همان دو واژه برای نامگذاری فرزندش استفاده نمود و او را «اسماعیل» نامید.
خلاصه داستان زندگی حضرت اسماعیل (ع)
ابراهیم (ع) و همسرش ساره، سالهای طولانی با یکدیگر زندگی کردند اما صاحب فرزندی نشدند. ساره که میدید همسرش آرزوی داشتن فرزند دارد، کنیز خود هاجر را به ازدواج او درآورد. از این ازدواج، پسری به دنیا آمد که نامش را اسماعیل گذاشتند.
چند سال بعد، ساره نیز در سن کهولت، صاحب پسری به نام اسحاق شد. با این حال، او نتوانست محبت ابراهیم (ع) به اسماعیل و هاجر را تحمل کند. بنابراین، از ابراهیم خواست تا آن دو را از منطقه زندگی خود در شام دور کند.
خداوند به ابراهیم (ع) وحی کرد که درخواست ساره را بپذیرد. پس ابراهیم (ع)، هاجر و اسماعیل را به سرزمین خشک و بیآب و علفی به نام مکه برد. او برای آبادانی و رونق آنجا دعا کرد و آن دو را به خدا سپرد، سپس به شام نزد ساره بازگشت.
وقتی آذوقه هاجر و کودک تمام شد، اسماعیل از تشنگی بیتاب شد. هاجر برای یافتن آب، هفت بار مسیر بین کوه صفا و مروه را دوید، اما آبی نیافت. ناگهان صدایی از جانب اسماعیل شنید و به سرعت به سوی او دوید. آنجا دید از زیر پای کودک، چشمهای جاری شده است. این چشمه بعدها «زمزم» نام گرفت.
قبیله جُرْهُم که در آن حوالی زندگی میکردند ـ یا به گفتهای در حال عبور از آن منطقه بودند ـ از وجود چشمه آب باخبر شدند. آنها با اجازه هاجر در آنجا ساکن شدند و به این ترتیب، سرزمین مکه آباد گشت و دعای ابراهیم (ع) مستجاب شد.
اسماعیل با قبیله جُرْهُم که عرب بودند، ارتباط برقرار کرد، زبان عربی را از آنان آموخت و با دختری از این قبیله به نام «جداء» ازدواج نمود. پس از مدتی، به دستور پدرش، او را طلاق داد و با دختر دیگری از همان قبیله که نامش در روایات مختلف به صورتهای سیده، رعله، امسلمی یا حتفاء ذکر شده، ازدواج کرد. خداوند به آنان فرزندانی بخشید.
به این ترتیب، حضرت اسماعیل (ع) به عنوان «پدر عربها» و یکی از اصلیترین اجداد اعراب شناخته میشود.
نام فرزندان حضرت اسماعیل (ع)
بر اساس نوشتههای تاریخی، حضرت اسماعیل (ع) چندین دختر و دوازده پسر داشت. از میان پسرانش، مدین، ادبیل و قیدار نامآورتر هستند.
مدین بعدها در سرزمینی به همین نام ساکن شد و پیامبری مانند شعیب (ع) از نسل او به دنیا آمد.
بنای خانه کعبه
در آیات ۱۲۵ تا ۱۲۷ سوره بقره، داستان ساخت خانه کعبه بیان شده است. به طور خلاصه، خداوند به حضرت ابراهیم (ع) دستور داد تا کعبه را در شهر مکه بنا کند. ابراهیم (ع) نیز به فرمان خدا عمل کرد و به سمت مکه حرکت نمود. پسرش اسماعیل (ع) در این کار بزرگ، یاور پدر شد و با همکاری یکدیگر، خانه کعبه را ساختند. این مکان پاک و مقدس، برای پرستش خداوند یکتا بنا شد و از هرگونه آلودگی شرک و بتپرستی به دور نگه داشته شد.
داستان قربانی شدن حضرت اسماعیل (ع)
در آیات ۱۰۰ تا ۱۰۷ سوره صافات، داستان آزمایش بزرگ حضرت ابراهیم(ع) بیان شده است. در این آزمایش، او مأمور میشود تا پسرش اسماعیل(ع) را قربانی کند. هر دو، با بزرگمنشی و تسلیم کامل در برابر فرمان خدا، این آزمایش سخت را میپذیرند. اما زمانی که ابراهیم(ع) نشان میدهد که آماده اجرای فرمان است، خداوند قربانی بزرگی را به جای اسماعیل(ع) میفرستد. این روایت، نمونهای کامل از تسلیم و ایمان عمیق در برابر خواست پروردگار است.
خلاصه داستان ذبح اسماعیل(ع)
پس از اتمام ساختمان کعبه، حضرت ابراهیم (ع) در رویایی صادقانه دید که باید فرزند عزیزش، اسماعیل (ع)، را قربانی کند. این رویا در واقع فرمان جدیدی از سوی خداوند بود که به ایشان ابلاغ شد.
وقتی حضرت اسماعیل (ع) از موضوع باخبر شد، با کمال آرامش و ایمان، خواست پروردگار را پذیرفت و همراه پدر به سوی کوه ثبیر رفت تا فرمان خدا را اجرا کنند. در این راه، شیطان سعی کرد با وسوسه، هر دوی آنها را از اطاعت خدا بازدارد، اما نتوانست در اراده استوارشان خللی ایجاد کند.
وقتی به محل مورد نظر رسیدند، حضرت ابراهیم (ع) آماده اجرای فرمان شد، ولی دلش کمی نگران بود. در این لحظه، حضرت اسماعیل (ع) با بیان رضایت کامل خود از فرمان الهی، دل پدر را آرام کرد. وقتی کارد بر گلوی اسماعیل (ع) گذاشته شد، ناگهان ندایی از جانب خدا شنیده شد که او را از این کار بازداشت.
به پاس ایمان و صبر این پدر و پسر، خداوند گوسفندی را برای قربانی کردن فرستاد تا به جای اسماعیل (ع) ذبح شود. پس از این رویداد، به حضرت اسماعیل (ع) «ذبیح الله» گفته میشود.
حضرت اسماعیل (ع) پیامبر الهی
در قرآن کریم از پیامبری حضرت اسماعیل (ع) یاد شده است. ایشان سالهای طولانی مردم را به پرستش خدای یکتا و دوری از شرک و پرستش بتها دعوت کردند. مردم را به داشتن اخلاق خوب، خواندن نماز و دادن زکات تشویق میکردند و از کارهای ناپسند بازمیداشتند؛ ولی تنها تعداد کمی از افراد، دعوت او را پذیرفتند و ایمان آوردند.
حضرت اسماعیل (ع) پیش از وفات سفارش کرد که دخترش به عقد فرزند حضرت اسحاق درآید و مسئولیت رهبری و هدایت مردم پس از خود را نیز به اسحاق سپرد. همچنین، او که سالها متولی و مراقب خانه کعبه بود، این وظیفه مهم را پس از خود به یکی از پسرانش به نام نابت واگذار کرد.
وفات هاجر و اسماعیل (ع)
هاجر زمانی که پسرش اسماعیل بیست سال داشت، از دنیا رفت و در کنار خانه کعبه، در محلی به نام حِجْر اسماعیل به خاک سپرده شد.
پس از او، حضرت اسماعیل نیز که بیش از ۱۳۰ سال فرمانهای خدا را با وفاداری انجام داده بود، درگذشت و در کنار مادرش در همان مکان به خاک سپرده شد.