در طبیعت، موجودات زنده مختلف به شیوههای گوناگونی در ارتباط با یکدیگر زندگی میکنند. این روابط که به آن «همزیستی» گفته میشود، میتواند به شکلهای مختلفی باشد.
گاهی هر دو موجود از این رابطه سود میبرند. برای مثال، برخی پرندگان حشرات موذی را از روی بدن گاوها میخورند. در این حالت هم پرنده غذا به دست میآورد و هم گاو از شر حشرات خلاص میشود.
در برخی موارد، یکی از موجودات سود میبرد، اما به دیگری آسیبی نمیرسد. مثلاً گیاهی که روی درختان بزرگ رشد میکند، از آن به عنوان تکیهگاه استفاده میکند، اما به درخت ضرری نمیزند.
نوع دیگری از رابطه نیز وجود دارد که در آن یک موجود سود میبرد و موجود دیگر آسیب میبیند. مانند کرمهای روده که در بدن انسان یا حیوانات زندگی میکنند و مواد غذایی آنها را مصرف میکنند.
این روابط متنوع، تعادل طبیعت را حفظ میکنند و نشاندهنده پیچیدگی و زیبایی جهان زنده هستند.

در این سیاره زیبا، طبیعت پر است از جانداران گوناگون که در کنار هم زندگی میکنند. یک نظم و هماهنگی پنهان در میان آنها وجود دارد که کمک میکند تا همه بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. این جانداران به طور طبیعی و از روی غریزه میآموزند که چطور در کنار یکدیگر و در آرامش زندگی کنند. در این نوشته، سعی کردهایم تا با بررسی روابط بین موجودات زنده، درک بهتری از دنیای پیرامون خود پیدا کنیم.
همزیستی و اهمیت روابط بین موجودات زنده
به دلیل تعداد بسیار زیاد و پراکندگی جانداران روی کره زمین، آنها ناگزیر هستند در محیطهای مشترکی زندگی کنند. این اشتراک مکانی باعث میشود تا همه از منابع طبیعی و غذایی یکسانی بهره ببرند و با یکدیگر در ارتباط باشند. این تعامل و توانایی زندگی کردن در کنار هم، که به آن همزیستی میگویند، باعث حفظ تعادل در جمعیت جانوران، گیاهان و کل محیط زیست میشود. در حقیقت، همزیستی واژهای است برای توصیف هر نوع رابطه و کنش و واکنش بین دو موجود زنده. پیشرفت و ادامه حیات موجودات، به این روابط همزیستی وابسته است.
انواع روابط موجودات زنده با یکدیگر
همانطور که پیش از این اشاره شد، روابط همزیستی یکی از مهمترین نوع برهمکنشها بین موجودات زنده در یک محیط طبیعی به شمار میروند. این روابط معمولاً بر اساس سود و ضرری که برای هر یک از طرفین دارد، تعریف و دستهبندی میشوند. انواع اصلی این روابط عبارتاند از: همکاری متقابل، همسفرگی، رابطهٔ انگلی، شکارگری و رقابت.
همزیستی همیاری
در همزیستی از نوع همیاری، دو موجود زنده به طور کامل به یکدیگر وابسته هستند و هر دو از این رابطه سود میبرند. این نوع ارتباط، یک پیوند دوطرفه و سودمند برای هر دو طرف است. در این حالت، رشد و بقای هر دو گونه به حضور دیگری بستگی دارد.
مثال روشن این رابطه، گردهافشانی توسط زنبور عسل است. هنگامی که زنبور برای جمعآوری شهد به سراغ گل میرود، گردههای ریز گل به پاهای پرموی او میچسبند. وقتی زنبور به گل بعدی پرواز میکند، این گردهها به آن گل منتقل شده و عمل گردهافشانی انجام میشود. در این فرآیند، زنبور با دریافت شهد و گل با انتقال گرده، هر دو سود میبرند. این یک رابطه کاملاً ضروری و وابسته است و به عنوان کاملترین شکل همزیستی شناخته میشود.
همزیستی همسفرگی
در این نوع ارتباط، تنها یک موجود سود میبرد و موجود دیگر نه سودی میبرد و نه آسیبی میبیند. برای نمونه، برخی حشرات روی بدن یا بقایای جانداران دیگر زندگی میکنند، بدون اینکه به آنها آسیب بزنند.
گاهی نیز در این نوع رابطه، یکی از دو موجود ممکن است آسیب جدی ببیند یا حتی نابود شود، در حالی که دیگری تقریباً بدون تغییر باقی میماند. مثل علفی که زیر پای گاو له میشود. در واقع در این نوع رابطه یکطرفه، هیچیک از دو طرف سودی نمیبرند، اما یکی از آنها صدمه میبیند.
همزیستی صیادی
پیوند میان شکارگر و شکار، سادهترین و مستقیمترین نوع رابطه در طبیعت است. در یک جامعه زیستی، بعضی از جانداران با خوردن جانداران دیگر زنده میمانند. در این میان، شکارچی به زندگی خود ادامه میدهد و طعمه نابود میشود. برای نمونه، وقتی یک شیر، یک گوزن را شکار میکند، نمونهای روشن از این پیوند را مشاهده میکنیم.
همزیستی انگلی
کنهها نوعی انگل هستند که به شکل اجباری روی بدن موجودات دیگر زندگی میکنند. آنها با مکیدن خون میزبان خود تغذیه کرده و حتی گاهی بیماریهای عفونی را از یک موجود زنده به موجود دیگر منتقل میکنند. در این نوع رابطه، که به آن همزیستی انگلی میگویند، تنها انگل سود میبرد و میزبان آسیب میبیند.
تفاوت اصلی بین رابطهی انگلی و رابطهی شکار و صید در این است که انگل معمولاً در کوتاهمدت باعث مرگ میزبان نمیشود، چون برای زنده ماندن به آن وابسته است. اما در رابطهی شکارگری، شکارچی، طعمه را میکشد و از بین میبرد.
همزیستی رقابت
وقتی دو نوع موجود زنده برای چیزهای یکسانی مثل غذا، آب یا جا در یک محیط زندگی با هم رقابت کنند، به آن رابطه رقابتی میگویند. در این حالت، حضور هر کدام برای دیگری مشکلساز است و هر دو موجود ضرر میبینند. برای مثال، گاهی یک گونه غیربومی که به محیط جدیدی وارد میشود، برای منابع محدود آنجا با گونههای اصلی آن منطقه رقابت میکند. یک نمونه بارز این اتفاق، درخت گردوی سیاه است. این درخت وقتی به سن حدود ۱۵ تا ۲۵ سالگی میرسد، مادهای شیمیایی از خود آزاد میکند که رشد گیاهان اطراف را متوقف میسازد و به آنها آسیب میزند.
اگر بخواهیم مثالهای بیشتری از این روابط ببینیم، کافی است با چشمانی کنجکاو به طبیعت اطرافمان نگاه کنیم. هر چقدر بیشتر درباره زندگی موجودات زنده بدانیم، بهتر میتوانیم این ارتباطات پیچیده و تأثیرات متقابل آنها را درک کنیم.
این مسئله در زندگی همه جانوران نیز به وضوح دیده میشود.