خلاصه خبر
بینگ (موتور جستجوی مایکروسافت) در یک پست وبلاگی جدید، نحوه تأثیر جستجوی هوش مصنوعی (AI Search) بر رفتار مصرفکنندگان و معیارهای موفقیت کسبوکارها را تشریح کرده است. این پست توضیح میدهد که بخش تحقیق و بررسی در سفر خرید مشتری، به محیط گفتوگومحور جستجوی هوش مصنوعی منتقل شده است. در نتیجه، تعاملات پیش از کلیک (مانند نمایش در پاسخهای هوش مصنوعی، استنادها و تأثیرگذاری) اهمیت بیشتری نسبت به معیارهای سنتی مانند نرخ کلیک پیدا کردهاند.
بینگ تأکید میکند که کسبوکارها و ناشران باید برای حفظ ارتباط خود، بر تولید محتوای باکیفیت و ردیابی سیگنالهای جدیدی مانند «استنادها»، «تعداد نمایش» و «جایگاه در پاسخهای هوش مصنوعی» تمرکز کنند. این شرکت ابزارهایی مانند Bing Webmaster Tools و Microsoft Clarity را برای درک بهتر این تعاملات پیشنهاد میدهد. این تغییر، یک چالش اساسی برای ناشران محتوای اطلاعاتی و استراتژیهای سنتی سئو محسوب میشود.

تحلیل پیمان امیدی، متخصص سئو و دیجیتال مارکتینگ


پیمان امیدی ℹ️
متخصص سئو و دیجیتال مارکتینگ
مدیر سئو در بزرگ ترین و پرترافیک ترین وب سایت های ایرانی از جمله :
hashtino.ir و aylinweb.com و modirtolls.com و و modirmentor.com و emmiz.ir و adinoshop.ir و ithome.ir و …صدها سایت دیگر
مشاور سئو بزرگ ترین برندهای ایرانی.
تحلیل این پست نشان میدهد که جستجوی هوش مصنوعی در حال تغییر پارادایم اصلی بازاریابی دیجیتال و سئو است. تمرکز از معیارهای مبتنی بر کلیک (مانند ترافیک ارگانیک) به سمت معیارهای مبتنی بر تأثیر و دید (Visibility) در مرحله تحقیق مشتری منتقل شده است. این یک نقطه عطف است زیرا نشان میدهد ارزش یک محتوا، پیش از آنکه کاربر حتی به وبسایت مراجعه کند، در محیط هوش مصنوعی سنجیده میشود.
نقاط قوت این دیدگاه: بینگ بهطور شفاف تغییر رفتار کاربر را تشخیص داده و راهکار عملی (ردیابی سه سیگنال جدید) ارائه میدهد. این رویکرد، برندها را به فکر ساختن اعتبار و اقتدار واقعی در حوزه خود، به جای بازی با الگوریتمهای سنتی، وامیدارد. تأکید بر «تعامل عمیق» و «بازگشت خواننده» برای ناشران، یک استراتژی پایدار و کاربرمحور است.
نقاط ضعف یا چالشها: بزرگترین چالش، کاهش شدید ترافیک مستقیم (کلیک) برای سایتهای اطلاعاتی و آموزشی است که مدل درآمدی آنها به تبلیغات مبتنی بر بازدید وابسته است. همچنین، سنجش دقیق «تأثیر» یک استناد یا نمایش در پاسخ هوش مصنوعی، بسیار دشوارتر از سنجش یک کلیک است. این تغییر ممکن است باعث تمرکز بیش از حد بر تعداد استنادها، به جای کیفیت واقعی محتوا، شود.
فرصتها: برندها میتوانند با تولید محتوای جامع و پاسخدهنده به سؤالات و مقایسههای مختلف، شانس خود را برای نمایش در پاسخهای هوش مصنوعی افزایش دهند. این امر نیازمند درک عمیقتر از قصد کاربر و سفر خرید اوست. ایجاد رابطه با سایتهای مرجع و بررسی، اکنون اهمیت استراتژیک بیشتری پیدا کرده است.
تهدیدها: برای بسیاری از ناشران کوچک و مستقل، تطبیق با این تغییر پرهزینه و زمانبر خواهد بود. همچنین، تسلط پلتفرمهای بزرگ (مانند بینگ و گوگل) بر محیط جستجوی هوش مصنوعی، ممکن است دسترسی مستقیم به مخاطب را برای تولیدکنندگان محتوا محدودتر کند و آنها را بیش از پیش وابسته به این پلتفرمها نماید.
کاربردها برای مخاطبان مختلف
برای صاحبان کسبوکار و برندها: باید استراتژی محتوای خود را از بهینهسازی برای کلمات کلیدی، به بهینهسازی برای «سؤالات»، «مقایسهها» و «نیازهای اطلاعاتی» مشتری در مرحله تحقیق تغییر دهند. تمرکز بر حضور در سایتهای مرجع و بررسی، و ایجاد اعتبار برند ضروری است. ردیابی سیگنالهای جدید (استناد، نمایش) در ابزارهای وبمستر باید در اولویت قرار گیرد.
برای متخصصان سئو و دیجیتال مارکتینگ: لازم است گزارشدهی و تحلیل عملکرد را بهروز کنند. به جای تمرکز صرف بر رتبه و ترافیک، باید معیارهای تعامل پیش از کلیک و تأثیر محتوا در شکلگیری تصمیم کاربر را بسنجند. مشاوره به مشتریان باید حول محور ساخت اقتدار موضوعی (Topic Authority) و تولید محتوای جامع باشد.
برای ناشران و سایتهای اطلاعاتی: مدل درآمدی ممکن است نیاز به بازنگری داشته باشد. تمرکز باید بر جذب مخاطب وفادار، افزایش عمق مطالعه، ثبتنام در خبرنامه و بازگشت کاربر باشد. تولید محتوای باکیفیت، جذاب و منحصربهفرد که هوش مصنوعی بهسختی میتواند آن را بازتولید کند (مانند تحلیلهای عمیق، مصاحبهها، گزارشهای میدانی) کلید ماندگاری است.
برای تولیدکنندگان محتوا: باید محتوایی تولید کنند که نه تنها اطلاعات را منتقل میکند، بلکه مخاطب را درگیر کرده، شگفتزده میکند و حس اعتماد ایجاد مینماید. این همان نقطه قوت انسان در مقابل هوش مصنوعی است که در متن به آن اشاره شده است.