تاریخچه  سیاه بازی

تاریخچه سیاه بازی

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

همانطور که پیش از این گفته شد، سیاه‌بازی یا روحوضی (که به آن تخت‌حوضی هم می‌گویند) گونه‌ای از نمایش شاد و خنده‌دار ایرانی است که همراه با رقص و آهنگ اجرا می‌شود. در این نمایش، شخصیت اصلی که چهره‌ای تیره‌رنگ دارد، نقش‌آفرینی می‌کند. این شیوه نمایش، همراه با موسیقی، پیشینه‌ای خواندنی و جالب دارد. در ادامه این نوشته از مدیر تولز، بیشتر با تاریخچه سیاه‌بازی آشنا خواهید شد.

تاریخچه  سیاه بازی:

در دوره قاجار، به ویژه در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه، گروه‌های نمایشی سازمان‌یافته‌ترین شکل خود را داشتند. هر گروه افرادی داشت که به محض شنیدن خبر مراسمی مانند ختنه‌سوران، عروسی یا تولد، بدون خبر قبلی به آن مکان می‌رفتند و با اجازه صاحب خانه، برنامه‌های هنری خود را اجرا می‌کردند.

در آن دوران، قهوه‌خانه‌ها محل اصلی گردهمایی این گروه‌های نمایشی به شمار می‌رفتند و می‌توان قهوه‌خانه را پیش‌درآمد سالن‌های نمایش بعدی دانست. با گذشت زمان، این گونه مراسم که اوج آن در دوران ناصرالدین شاه — به دلیل علاقه زیاد او به سرگرمی و هنرهای نمایشی بود — از داخل خانه‌ها و حریم خصوصی به دربار و سپس به فضاهای عمومی راه یافت. این جابجایی، زمینه‌ساز پیدایش شکل‌های بعدی نمایش، مانند نقّالی و تخت‌حوضی شد.

تاریخچه سیاه بازی

دسته‌بندی گروه‌های روحوضی

در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه، گروه‌های نمایش روحوضی دسته‌بندی شدند و رهبر هر گروه را «سردسته» می‌نامیدند. پس از چند سال، چند گروه مشهور شکل گرفت که محل اصلی گردهمایی آن‌ها، باغ ایلچی در انتهای بازار عباس‌آباد و نیز قهوه‌خانه‌ای به نام مشهدی صفر در محله سرپولک خیابان سیروس بود.

اوج و رونق نمایش‌های روحوضی در دوره‌ای بود که سردسته نامداری به نام سیداحمد مؤید، که به «باشی» شهرت داشت، سرپرستی این گروه‌ها را بر عهده گرفت. او در سال ۱۳۰۰ خورشیدی به کمک دیگران یک گروه نمایشی تشکیل داد. آن‌ها با هزینه شخصی خود، در خانه‌هایشان با قرار دادن تخته‌های بزرگ روی حوض و پوشاندن آن‌ها با قالی و گلیم، یک صحنه نمایش درست می‌کردند و در آن به اجرای نمایش می‌پرداختند.

تعداد نمایش‌ها و داستان‌های اجرا شده آن قدر زیاد بود که همه بازیگران، نقش‌های خود را از حفظ بودند و دیگر نیازی به تمرین مجدد نداشتند؛ آن‌ها تنها به حافظه و یادداشته‌های خود تکیه می‌کردند.

نمایش روحوضی در دوره پهلوی اول همچنان زنده و برقرار ماند. اما در زمان پهلوی دوم و تا دهه ۱۳۴۰ خورشیدی، به تدریج از زندگی مردم ایران کنار رفت و محو شد.

جذابیت هنر جدیدی به نام سینما در آن سال‌ها، تغییر ساختار اجتماعی ارباب و رعیتی در ایران، دگرگونی در معماری خانه‌ها و گسترش زندگی آپارتمان‌نشینی، همه‌گیر شدن دیگر شکل‌های هنری و پیدایش راه‌های نوین برای بیان احساسات و عقاید سیاسی، همه این عوامل دست به دست هم دادند تا این گونه زیبا و خاص از هنر نمایش، به کلی از میان برود.

موسیقی برنامه‌های روحوضی

به نظر می‌آید این سبک موسیقی ریشه در همان موسیقی مطربی دوران قاجار دارد. فرق موسیقی مطربی آن زمان با موسیقی روحوضی، عمدتاً در تعداد سازهایی است که در گروه نواخته می‌شود. در گذشته معمولاً فقط یک سنتور، یک تار و یک دایره زنگی وجود داشت، اما از حدود سال ۱۳۰۰ به تدریج تغییر کرد و سازهای دیگری مانند قره‌نی، ویولن و عود نیز به آن اضافه شدند و تقریباً ترکیب سازها کامل‌تر شد.

مطرب

واژه مطرب در اصل، از دوره مشروطه به تدریج معنایی منفی پیدا کرد. دلیل این موضوع آن است که افرادی که به عنوان موسیقی‌دانان ویژه یا برجسته شناخته می‌شدند، کم‌کم خود را از کسانی که به صورت گروهی فعالیت می‌کردند جدا کردند. کار و پیشه این گروه‌ها بیشتر با جشن‌های شادمانی مرتبط بود و معمولاً با نمایشگران، تقلیدچیان و شوخ‌طبعان همکاری داشتند.

این موسیقی‌دانان خاص یا برتر، رفته‌رفته خود را از این طبقه جدا کردند و لقب مطرب را به آنان واگذار نمودند. از آن پس، خود را موسیقی‌دان، نوازنده، آهنگساز و هنرمند نامیدند. با این حال، نباید فراموش کرد که امروزه نیز کسانی که مطرب خوانده می‌شوند، معمولاً نمی‌پذیرند که به آنان مطرب گفته شود و مدتی است که ترجیح می‌دهند هنرمند خطاب شوند.

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *