5 انشا درمورد نوجوانی | مهارت نوشتاری

انشا درمورد نوجوانی

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

دوره نوجوانی، فصل زیبا و گاهی پیچیدهٔ زندگی است. این دوره، پلی است بین دنیای کودکی و بزرگسالی. در این زمان، بدن و ذهن ما دگرگون می‌شود و گاهی احساساتمان مانند یک کشتی در وسط طوفان است که به این سو و آن سو می‌رود.

نوجوانی زمان کشف است. ما در این سال‌ها کمکم استعدادها، علاقه‌ها و آرزوهای خود را پیدا می‌کنیم. دوستی‌ها در این دوره رنگ و بوی دیگری می‌گیرند و عمیق‌تر می‌شوند. ما یاد می‌گیریم که چه کسی هستیم و می‌خواهیم در آینده چه مسیری را در زندگی پیش بگیریم.

با این حال، این راه همیشه هموار نیست. گاهی فشار درس و انتظارات خانواده و جامعه، و گاهی سردرگمی در هویت، این دوران را برایمان چالش‌برانگیز می‌کند. اما همین تجربه‌ها است که ما را قوی‌تر و برای مواجهه با دنیای بزرگسالی آماده‌تر می‌کند.

نوجوانی مانند بهار زندگی است؛ فصل شکوفایی و رشد. اگر از این روزها به خوبی استفاده کنیم و با مشورت با بزرگان، راه خود را پیدا کنیم، بی‌شک آینده‌ای درخشان و موفق در انتظارمان خواهد بود. این فصل طلایی، تنها یک بار در زندگی هر کس می‌آید، پس باید قدر آن را بدانیم و از آن نهایت استفاده را ببریم.

انشا درمورد نوجوانی

نوجوانی، بهار زندگانی و فصل شکفتن است. این دوره، همچون سپیده‌دمی زیبا میان کودکی و جوانی قرار دارد و دنیایی از رؤیا و انرژی را در خود جای داده است. این متن ادبی و توصیفی، برای دانش‌آموزان عزیز تهیه شده است تا با شیوه‌ی نگارش خلاقانه و تقویت مهارت نوشتاری بیشتر آشنا شوند. با ما همراه باشید.

انشا درباره نوجوانی

با نام خدا نوشتن این انشا را آغاز می‌کنم. موضوع انشا، دوران نوجوانی است.

نوجوانی، مانند بهار زندگی است که سریع و پرانرژی می‌گذرد، مثل اسبی تیزپا که با سرعت در حرکت است. یک نوجوان باید این اسب را در مسیر درست هدایت کند تا از راه راست منحرف نشود و با افراد ناباب همراه نگردد. چرا که امام صادق (ع) می‌فرمایند:
نوجوانان را قبل از آنکه دشمنان اعتقادی به سراغ انها بروند حدیث بیاموزید.

دوران نوجوانی، اساس و بنیان آیندهٔ هر فرد است. آینده‌ای روشن و موفق در گرو این است که از همین امروز و در این دوره، تلاش و کوشش کنیم.

انشا درباره نوجوانی پایه نهم

دوران نوجوانی، زمان شکل‌گیری شخصیت و در واقع، تولدی دوباره برای هر فرد است. نوجوانی مانند پرنده‌ای است که بر لبه بام زندگی نشسته و خیلی زود از آن پرواز می‌کند. به همین دلیل، باید این فرصت ارزشمند را قدر بدانیم و بابت این نعمت بزرگ سپاسگزار باشیم. در همین زمینه، جمله‌ای از دایموند وجود دارد که می‌گوید: با زر می توان خیلی از کارها را انجام داد ولی جوانی را نمی توان با پول خرید.

خوشبختی، عزت، بزرگی، موفقیت و بهره‌مندی از عاقبتی نیکو، همه میوه‌های درختی هستند که در دوران نوجوانی ریشه می‌دواند و به دست خانواده‌ی ما آبیاری می‌شود.

انشا در مورد نوجوانی

اگر زندگی را به سه بخش اصلی تقسیم کنیم: یک روز به دنیا می‌آییم، یک روز از دنیا می‌رویم و یک روز هم در حال زندگی کردن هستیم. روز تولد و روز مرگ، معمولاً خارج از اختیار ما هستند؛ چون نه زمان آمدنمان را خودمان انتخاب می‌کنیم و نه زمان رفتنمان. اما آن بخشی که در آن زندگی می‌کنیم، به نظر من بهترین قسمت است و فکر می‌کنم زیباترین بخش آن، دوره نوجوانی باشد.

می‌گویند نوجوانان پر از انرژی، امید و آرزوهای بزرگ هستند. اما به نظر من بعضی از این حرف‌ها فقط زیبا به نظر می‌رسند و جنبه شعار دارند. چون امروزه بسیاری از نوجوانان آن شور و اشتیاقی که توصیف می‌شود را ندارند. مثلاً خود ما، آنقدر درگیر مشکلات و دشواری‌های روزمره هستیم که حتی فرصت فکر کردن به آرزوها را هم پیدا نمی‌کنیم. شاید در گذشته نوجوانی شکل و حال و هوای دیگری داشت، اما مطمئناً آنها هم مشکلات خودشان را داشتند.

می‌گویند آدم گرسنه نه دین می‌شناسد و نه ایمان. به نظر من هم، نوجوانیِ شاد و بی‌دغدغه، بیشتر برای کسانی است که از رفاه برخوردارند. ما که وضع مالی خوبی نداریم، مجبوریم با کمترین امکانات، خوشی‌های کوچک برای خودمان بسازیم.

اما از آنجا که موضوع این انشا زیباست، می‌خواهم کمی هم رویایی و مثبت فکر کنم و بنویسم: «نوجوانی یکی از زیباترین دوره‌های زندگی هر انسان است.»

نوجوانی، دورانی است که شخصیت فرد شکل می‌گیرد و ویژگی‌های یک انسان کامل در او پدیدار می‌شود. می‌توان این دوره را پلی بین کودکی و جوانی دانست؛ دورانی که همراه با بلوغ است و گاهی باعث می‌شود نوجوان احساس بزرگی کند و دچار خودبینی شود.

ما نباید از این دوران استثنایی و ارزشمند غافل شویم و آن را بیهوده سپری کنیم، زیرا هرچه بگذرد، دیگر بازنمی‌گردد.

موضوع انشا دوره ی نوجوانی

وقتی کسی وارد دوره نوجوانی می‌شود، حس می‌کند دیگر بزرگ شده و باید کارهای مهمی انجام دهد. او دنیای اطرافش را با نگاهی تازه می‌بیند و اغلب احساس می‌کند با بقیه فرق دارد.

از زمانی که من نوجوان شده‌ام، اعتماد به نفسم خیلی بیشتر شده و بیشتر از قبل در رویاهایم غرق می‌شوم. این را مخصوصاً شب‌ها، قبل از خواب، بیشتر حس می‌کنم. در آن ساعات ساکت، ذهنم پرواز می‌کند و به آرزوهای دور و دراز فکر می‌کنم. حتی می‌دانم که بعضی از این رویاها خیلی بزرگ هستند، ولی باز هم دوست دارم به آن‌ها فکر کنم. مثلاً یکی از این آرزوها، درس خواندن در دانشگاه آکسفورد و سپس تدریس در دانشگاه شهید بهشتی تهران است.

خواهرم می‌گوید رویاپردازی و کمی زودرنجی از ویژگی‌های معمول این سن است و هر دو بعد از بلوغ کمتر می‌شوند. او معتقد است که کم شدن زودرنجی اتفاق خوبی است، ولی رویاپردازی همیشه بد نیست. اگر کسی بعد از فکر کردن به آرزوهای بزرگ، برای رسیدن به آن‌ها تلاش کند، می‌تواند باعث پیشرفت شود. من هم ارزش رویاهایم را می‌دانم و سعی می‌کنم برای رسیدن به آن‌ها قدم بردارم.

از وقتی نوجوان شده‌ام، علاوه روی رویاپردازی و کمی بداخلافی، تغییرات دیگری هم در خودم دیده‌ام. مثلاً حس می‌کنم نگاهم، صدام، طرز فکرم، سلیقه‌ام و حتی ظاهرم کمی تغییر کرده‌اند. نسبت به قبل، احساس قدرت و اعتماد به نفس بیشتری دارم و به ظاهرم بیشتر از قبل اهمیت می‌دهم.

اگرچه دوست دارم مستقل باشم، گاهی در این راه زیاده‌روی می‌کنم. مثلاً وقتی مادرم می‌گوید چه لباسی بپوشم یا نپوشم، خیلی ناراحت می‌شوم. در کل، دوره نوجوانی هم خوبی دارد و هم سختی. من سعی می‌کنم خوبی‌هایش را نگه دارم و بدی‌هایش را پشت سر بگذارم و با خودم به دوران جوانی نبرم.

انشا درباره نوجوان

برای این که مسیر آینده خود را پیدا کنیم، باید ریشه‌ها و گذشته خود را به خوبی بشناسیم. همچنین برای درک موقعیت کنونی‌مان، ناگزیریم به گذشته رجوع کنیم و آن را واکاوی کنیم.
در این جهان، همه چیز به هم پیوسته است؛ مانند زنجیری که حلقه‌هایش به هم متصل است. اگر حتی یک حلقه از این زنجیر گم شود، دیگر آن نظم و ترتیب پیشین برقرار نخواهد ماند و جهان نمی‌تواند بر اساس روال همیشگی، لحظه به لحظه زمان را سپری کند و برنامه‌های روزمره خود را پیش ببرد.
اگر سپیده دم نبود، چگونه دنیای تاریک و آرام شب به جهان روشن و پرتحرک روز تبدیل می‌شد؟
اگر فصل بهار نبود، چگونه خاک سرد و بی‌حال زمستان گرم می‌شد؟ چگونه برف‌ها از زمین خداحافظی می‌کردند؟ چگونه زمین دوباره آماده زندگی می‌شد تا جوانه‌های تازه را به جهان هستی معرفی کند؟ چگونه؟!
اگر قلب نبود، انسان چگونه می‌توانست با احساساتش با دیگران ارتباط برقرار کند و زندگی را ممکن سازد؟
اگر نوجوانی نبود، انسان چطور از دوران کودکی به جوانی می‌رسید؟ آیا با همان افکار کودکانه می‌شد جوانی کامل شد و در جامعه به مردم خدمت کرد؟
آیا انسان نباید از نظر احساسی به بلوغ برسد تا بتواند تصمیم‌های درستی بگیرد؟
دنیای واقعی با افکار یک کودک که در دنیای خیالی زندگی می‌کند، بسیار متفاوت است. پس آیا لازم نیست مرحله‌ای وجود داشته باشد که انسان را برای زندگی آینده آماده کند؟
بنابراین، نوجوانی مهم‌ترین دوره زندگی هر فرد است. اگر نوجوانی وجود نداشت، جوانی هم در کار نبود و در نتیجه، جهانی هم شکل نمی‌گرفت.
در حقیقت، نوجوانی مانند پلی است که دنیای شاد و بی‌دغدغه کودکی را به دنیای پرمشغله و پیچیده جوانی وصل می‌کند.

انشا در مورد نوجوانی و شکفتن

آری، دوران نوجوانی، زیبا و دلنشین است؛ مانند ماهِ درخشان، مانند گلی لطیف و مانند بارانی تازه.
این دوره برای همه می‌تواند زیبا باشد؛ یا بهتر است بگوییم، زیبا خواهد شد اگر ما این زیبایی را بپذیریم و آن را پرورش دهیم. مانند بذری که با آبِ راستی، نورِ محبت و خاکِ ایمان و باور، رشد می‌کند و بزرگ می‌شود.
بیایید این زیبایی را آنچنان پرورش دهیم که حتی وقتی بزرگ شدیم، از برکات آن بهره ببریم و به آن ببالیم و هرگز حسرت گذشته را نخوریم و نگوییم: “ای کاش می‌شد دوباره برگردیم.”
اما زمان، این واژهٔ پر از رمز و راز، برای نوجوانی رازی بزرگ است. رازی که مانند عبور ابرها، مانند پرواز پروانه‌ها و مانند رویش علف‌ها، تنها یک لحظه است؛ می‌آید و به سرعت می‌رود. با این حال، کسانی هستند که این لحظهٔ کوتاه را برای خودشان، به یک عمر شادی و نشاط تبدیل می‌کنند؛ عمری مانند طلوع دوبارهٔ خورشید، طلوعی چنان زیبا که گویی هرگز غروب نخواهد کرد.
پس به امید طلوعی بی‌غروب، بیایید جاودانه شویم و دوران نوجوانی خود را با زیبایی تمام نقاشی کنیم؛ با رنگ‌های راستی، مهربانی، بخشش و از خودگذشتگی، و با شوق و علاقه. سپس با قلمِ باور، این رنگ‌ها را بر بومِ ایمان نقش بزنیم و تصویری از آینده‌ی خود را با توکل بر آفرینندهٔ جهان بسازیم و از آن نهایت استفاده را ببریم.
به امید طلوعی بی‌غروب، بیایید سرزمین نوجوانی خود را با بهترین بذرها بارور کنیم و از آن درختانی پربار بسازیم تا نه تنها خودمان، که دیگران نیز از میوه‌های آن بهره‌مند شوند. چرا که امام علی علیه السلام نیز می‌فرماید: (دل نوجوان مانند زمین آماده است که هر بذری در آن افشانده شود می پذیرد.)
ای نوجوانان، سرزمین نوجوانی خود را نیکو بسازید و بر بوم این دوره از زندگی‌تان، نقشی زیبا بکشید، چرا که بزرگسالی نزدیک است. به امید پایانی زیبا و به‌یادماندنی…

موضوعات پیشنهادی انشاهای دانش آموزی
انشا در مورد نوجوانی سری دوم
منبع درس کده

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *