2 انشا در مورد اگر من شهردار بودم

انشا در مورد اگر من شهردار بودم

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

اگر من به جای شهردار شهرمان بودم، اولین کاری که می‌کردم این بود که به حرف‌های مردم گوش می‌دادم. می‌خواستم بدانم چه چیزهایی آن‌ها را ناراحت می‌کند و چه آرزوهایی برای شهرشان دارند.

به نظرم یک شهر خوب، شهری است که در آن همه چیز تمیز و مرتب باشد. پس من پارک‌ها و خیابان‌ها را پاکیزه نگه می‌داشتم و سطل‌های زباله بیشتری همه‌جا می‌گذاشتم. دوست داشتم در هر کوچه و خیابانی درخت و گل بکارم تا شهرمان سرسبز و قشنگ شود.

برای بچه‌ها هم برنامه‌های خاصی داشتم. می‌خواستم زمین‌های بازی بیشتری بسازم تا آن‌ها در فضایی امن و شاد ورزش کنند و با هم بازی کنند. برای بزرگترها هم کلاس‌های ورزشی رایگان در پارک‌ها ترتیب می‌دادم تا همه بتوانند سالم و تندرست بمانند.

به فکر کسانی که در شهر کار می‌کنند هم بودم. دوست داشتم برای رفت‌وآمد آن‌ها اتوبوس‌های بهتری فراهم کنم و مسیرهای دوچرخه‌سواری امنی درست کنم تا رفت‌وآمد در شهر راحت‌تر شود.

همچنین می‌خواستم برای همه مردم، به ویژه جوانان، کتابخانه‌های زیبا و مجهزی بسازم تا بتوانند کتاب بخوانند و چیزهای تازه یاد بگیرند.

در پایان، اگر من شهردار بودم، سعی می‌کردم شهرمان را به جایی تبدیل کنم که همه در آن احساس خوشبختی کنند، جایی که هر کس بداند برای من مهم است و صدایش شنیده می‌شود.

انشا در مورد اگر من شهردار بودم

اگر من فرماندار شهر بودم، آرزوهای زیادی در دل داشتم تا شهرمان را به جایی بهتر و زیباتر تبدیل کنم. دوست داشتم شهری بسازم که در آن، آسمان آبی همیشه نمایان باشد و بوی گل‌ها در همه‌جا پیچیده باشد.

اگر من شهردار بودم، نخستین کارم این بود که پارک‌ها و فضای سبز را گسترش دهم. در هر محله، باغی سرسبز می‌ساختم تا کودکان در آن با شادی بازی کنند و بزرگترها در سایه‌سار درختان، لحظاتی آرام را سپری کنند. نیمکت‌های رنگارنگ، زمین‌های ورزشی و آلاچیق‌های کوچک در گوشه و کنار پارک قرار می‌گرفت تا هر کسی بتواند از بودن در آن لذت ببرد.

همچنین، به فکر کتابخانه‌های عمومی بودم. کتابخانه‌هایی با طراحی زیبا و محیطی دلباز، پر از کتاب‌های رنگارنگ و جذاب برای همه سنین. دوست داشتم شهروندان، به ویژه کودکان و نوجوانان، عشق به مطالعه را در فضایی دلنشین تجربه کنند.

برای پاکیزگی شهر نیز برنامه‌های ویژه‌ای داشتم. سطل‌های زباله به شکل حیوانات و طرح‌های کودکانه در خیابان‌ها قرار می‌گرفت تا همه، به ویژه کوچکترها، با علاقه بیشتری به تمیز نگه داشتن محیط کمک کنند.

اگر من شهردار بودم، به فرهنگ و هنر نیز توجه ویژه‌ای می‌کردم. نمایشگاه‌های نقاشی کودکان در میدان اصلی شهر برپا می‌شد و گروه‌های موسیقی محلی در جشنواره‌های فصلی می‌خواندند تا شادی و نشاط در شهر جاری شود.

در پایان، آرزو داشتم شهری داشته باشیم که در آن، همه با هم دوست و همسایه باشند، به یکدیگر احترام بگذارند و در ساختن شهری زیبا و پویا مشارکت کنند. شهری که هر کس در آن، احساس غرور و تعلق کند.

موضوع انشا اگر من شهردار بودم

اگر من به عنوان شهردار انتخاب می‌شدم، اول از همه تیم کاری‌ام را از میان افراد باسواد، باانگیزه و باتجربه انتخاب می‌کردم؛ افرادی که مشکلات مردم را درک کنند و искренانه بخواهند خدمت‌رسانی کنند.
سعی می‌کردم در کنار نیروهای باتجربه، از جوانان پرانرژی نیز استفاده کنم تا هم فرصت اشتغال برای آنان فراهم شود و هم از دانش و راهنمایی پیشکسوتان بهره ببریم.
سپس با تقسیم‌بندی دقیق مناطق شهر و تعیین مسئول برای هر قسمت، مطمئن می‌شدم که خدمات به صورت عادلانه در همه محله‌ها توزیع شود.

اولویت اصلی من در شهرداری، توجه به زندگی افراد کم‌درآمد و کودکان کار بود.
برای نمونه، با ایجاد شرایط مناسب برای مشاغل خانگی و برپایی بازارچه‌هایی برای فروش محصولات آنان، به بهبود وضعیت معیشتی خانواده‌ها کمک می‌کردم.
همچنین برخورد جدی با بهره‌کشی از کودکان و تخصیص بودجه کافی برای آموزش آنان و والدینشان، از برنامه‌های مهم من بود.

بهسازی معابر و پیاده‌روها با در نظر گرفتن امکانات ویژه برای افراد دارای معلولیت، از دیگر کارهایم به شمار می‌رفت.
جمله‌ی بسیار زیبایی وجود دارد که می‌گوید: معلولیت نباید محدودیت باشد.
من هم سعی می‌کردم با فراهم کردن تاکسی‌های مخصوص، پل‌های متحرک در ایستگاه‌های اتوبوس و افزایش رمپ‌های برقی در سطح شهر، زندگی را برای این عزیزان آسان‌تر کنم.

برای کاهش ترافیک، به ساخت پل‌ها و بزرگراه‌های استاندارد با کمک مهندسان و معماران خبره اقدام می‌کردم.
علاوه بر این، بیمارستان‌های مجهز و دولتی در مناطق مختلف می‌ساختم و پوشش بیمه‌های درمانی را گسترش می‌دادم تا مردم بدون نگرانی از هزینه‌های درمان، تنها بر بهبود سلامت خود تمرکز کنند.
افزایش فضای سبز محلّی و کاشت درختان نیز جزو برنامه‌هایم بود تا هم هوای شهر بهتر شود و هم ساکنان هر منطقه به راحتی بتوانند از این فضاها استفاده کنند.

موضوع اعتیاد نیز برای من بسیار مهم بود.
با ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب و امکانات تفریحی و ورزشی در سطح شهر، سعی می‌کردم جوانان را از گرایش به مواد مخدر دور نگه دارم.

پیشنهادی: انشای خواندنی در مورد اگر من …
انشا اختصاصی _ نویسنده: صفیه عبدالرحیمی

انشا درباره اگر من شهردار بودم

شهرداری، شغلی بسیار مهم و پرمسئولیت است و هر کسی توانایی انجام درست این کار را ندارد. یک شهردار باید بر اساس نیازهای مردم برنامه‌ریزی کند، کارهای مفید انجام دهد و در شرایط سخت، بهترین و درست‌ترین راه‌ها را انتخاب کند.

اگر من شهردار بودم، به پارک‌ها و فضای سبز شهر بیشتر رسیدگی می‌کردم. پارک‌ها را پر از گل‌های رنگارنگ و خوشبو مثل بابونه، رز، زنبق و لاله می‌کردم تا شهر، منظره‌ای زیبا و فراموش‌نشدنی پیدا کند.
در این فضاها، نیمکت‌ها و میزهای تمیز و محکمی قرار می‌دادم تا افراد سالخورده بتوانند با آرامش استراحت کنند. همچنین، سطل‌های زباله را در جای‌جای پارک می‌گذاشتم تا کسی زباله‌ای روی زمین نیندازد. سعی می‌کردم بناهای تاریخی و موزه‌های زیبا را بازسازی کنم و تعداد چنین مکان‌هایی را در شهر بیشتر کنم. مکان‌های تفریحی رایگانی مثل باغ‌های بزرگ، موزه‌های علمی، باغ پرندگان و نمایشگاه‌هایی از تاریخ ایران ایجاد می‌کردم. همچنین مرکز شهر را با مجسمه‌های زیبا، درختان و گل‌های تازه و خیابان‌های آسفالت‌شده مرتب، جذاب می‌ساختم. در مرکز شهر، بازارهای بزرگ و مجلل و یک شهربازی سرگرم‌کننده برای مردم می‌ساختم.

اگر من شهردار بودم، تمام تلاشم را می‌کردم که خیابان‌های شهر خراب و ناهموار نباشند و آسفالت‌ها همیشه صاف و تمیز باشند. قانونی against ریختن زباله وضع می‌کردم؛ به این صورت که اگر کسی در خیابان، پارک یا هر جای عمومی زباله بریزد، از خدمات عمومی محروم می‌شود و جریمه خواهد شد، چون با این کار، شهر ما تمیز و زیبا می‌ماند.

اگر من شهردار بودم، در همه‌ی نقاط شهر دوربین نصب می‌کردم تا اگر اتفاق ناخوشایندی مانند دزدی یا بی‌احترامی رخ داد، مردم به راحتی بتوانند با ارائه مدرک، مشکل خود را در دادگاه مطرح کنند.

اگر من شهردار بودم، به کسانی که قصد دارند در جنگل خانه یا ویلا بسازند و باعث نابودی درختان می‌شوند، مجوز ساخت نمی‌دادم، چون اگر این کار ادامه پیدا کند، در آینده‌ای نزدیک دیگر جنگلی برای ما باقی نمی‌ماند.

همه‌ی این کارها بر عهده‌ی شهردار است و به نظر من، مسئولیت بزرگی است. او باید به فکر آسایش مردم شهر باشد و کارهایش را با نیت خیر انجام دهد. اگر شما به جای شهردار بودید، چه برنامه‌ای داشتید؟

انشا اختصاصی _ نویسنده: فاطمه شهری

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *