چرا سمفونی از چهار موومان تشکیل شده است؟

چرا سمفونی چهار موومان دارد

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

همانطور که پیش‌تر توضیح دادیم، سمفونی به معنای همنوایی و هماهنگی صداهاست. در موسیقی کلاسیک، به قطعه‌ای گفته می‌شود که برای ارکستر ساخته شده و از بخش‌های جداگانه‌ای به نام موومان تشکیل می‌شود. ویژگی بارز یک سمفونی این است که معمولاً از چهار موومان (و در برخی موارد بیشتر) ساخته می‌شود. اما دلیل این ساختار چهاربخشی چیست؟ در ادامه، پاسخ این پرسش را در وبلاگ مدیر تولز خواهید خواند.

چرا سمفونی از چهار موومان تشکیل شده است؟

سمفونی‌های چهارموومانه معمولاً ساختار مشخص و از پیش تعریف‌شده‌ای دارند و بر اساس یک طرح منظم پیش می‌روند. البته سمفونی در طول تاریخ موسیقی ثابت نمانده و دچار تحولات زیادی در زمینه‌های مختلف مانند نوع سازها، درونمایه و ساختار شده است. با این حال، قالب چهاربخشی آن رایج‌تر است. اکنون نگاهی به این چهار موومان می‌اندازیم:

موومان اول : تمپوی تند ( فرم سونات )

موومان نخست یک سمفونی معمولاً بر پایه‌ی فرم سونات نوشته می‌شود. در این فرم، دو ملودی اصلی و متفاوت وجود دارد.
پیش از شروع قطعه، گاهی مقدمه‌ای کوتاه یا بلند پخش می‌شود؛ مانند چند آکورد یا بخشی ملودیک. البته ممکن است بعضی سمفونی‌ها بدون مقدمه و مستقیماً با همان نغمه‌ی اصلی آغاز شوند.
در ادامه، آهنگساز با هنرمندی تمام، این دو ملودی را در قالب الگوهایی پویا و تغییرپذیر در هم می‌تند و آن‌ها را گسترش می‌دهد. سپس در بخشی به نام «مرور»، دوباره آن دو ملودی اصلی تکرار می‌شوند و آهنگساز با مهارت، قطعه را به نتیجه‌ای غنی و پرمعنا می‌رساند. در پایان نیز ممکن است موومان با بخش پایانی کوتاهی به نام کودا به پایان برسد.

موومان دوم : تمپوی آهسته ( فرم سونات یا روندو یا تم و واریاسیون )

پس از پایان هر بخش از قطعه، سکوتی کوتاه به گوش می‌رسد و سپس بخش بعدی آغاز می‌شود. معمولاً بخش دوم یک سمفونی در تضاد با بخش نخست آن قرار می‌گیرد.
اگر بخش اول با حالتی پُرانرژی و قوی شروع شود، بخش دوم اغلب آرام و ملایم خواهد بود. اگر آهنگساز بخواهد دوباره از ساختار «سونات» استفاده کند، کار را با یک بخش آرام و کند هماهنگ می‌سازد.
گاهی نیز ممکن است آهنگساز برای بخش دوم از فرم «روندو» بهره ببرد. فرم روندو قالبی شبیه به شعر است که ویژگی اصلی آن تکرار یک بخش اصلی در فواصل منظم در طول قطعه است.
آهنگساز مجبور نیست فرم خاصی را برای سمفونی خود انتخاب کند؛ او در این زمینه آزاد است. انتخاب نوع ساختار سمفونی به موضوعی بستگی دارد که آهنگساز در ذهن دارد و می‌خواهد آن را بیان کند. اما در بیشتر موارد، بخش دوم در مقایسه با بخش اول، آرامتر و کندتر است.

چرا سمفونی چهار موومان دارد

چرا یک قطعه موسیقی سمفونی معمولاً از چهار بخش مجزا تشکیل شده است؟

سمفونی‌ها اغلب چهار قسمت دارند که هر کدام حال و هوای خاص خود را دارند. این ساختار کمک می‌کند تا داستان موسیقایی به شیوه‌ای منسجم و جذاب روایت شود.

قسمت اول معمولاً سریع و پرانرژی است و ایده‌های اصلی موسیقی را معرفی می‌کند. قسمت دوم آرام و احساسی است و فضایی برای تأمل ایجاد می‌کند. قسمت سوم، که اغلب به صورت رقصی شاد و سبک است، حال و هوایی سرزنده دارد. در نهایت، قسمت چهارم با سرعت و شور زیاد پایان‌بندی پرتحرک و هیجان‌انگیزی برای کل اثر فراهم می‌آورد.

این چهاربخشی بودن به آهنگساز اجازه می‌دهد تا احساسات و ایده‌های گوناگونی را در قالب یک اثر واحد و کامل بیان کند، درست مانند فصول مختلف یک سال یا فصل‌های یک کتاب جذاب.

موومان سوم : تمپوی تند و سه ضربی ( فرم منوئه یا سه قسمتی  یا اسکرتسو )

معمولاً سومین بخش یک سمفونی، سبک‌ترین و شادترین قسمت آن است. این بخش می‌تواند ظرافت و زیبایی یک «منوئه» را داشته باشد. در سمفونی‌ها، از فرم‌های رقص به بهترین شکل استفاده می‌شود.

«منوئه» در اصل یک رقص محلی فرانسوی بوده است. در ابتدا، این رقص با گام‌های آرام و منظم اجرا می‌شد، اما به مرور زمان حرکات آن پرشورتر و قوی‌تر شد و حالتی شاد و جسورانه پیدا کرد. بعدها در سمفونی‌های هایدن، دوباره به حالت اولیه و روستاییِ قدرتمند خود بازگشت.

بتهوون نیز از آهنگسازانی بود که قطعات منوئه متنوعی خلق کرد. او به جای حالت رسمی و باوقار منوئه، قطعاتی پرشورتر و هیجان‌انگیزتر جایگزین کرد. برخی از این قطعات را نیز «اسکرتزو» نامید. واژه «اسکرتزو» از کلمه ایتالیایی «اسکرتزاره» به معنای «شوخی کردن» گرفته شده است.

موومان چهارم : این موومان می‌تواند ترکیبی از سه قسمت قبلی باشد و به‌عنوان نقطۀ اوج سمفونی برای پایان در نظر گرفته شود.

در این بخش، آهنگساز می‌تواند آزادانه هر قالبی مانند روندو، سونات یا یک تم و واریاسیون را انتخاب کند. اما نغمه‌ای که می‌سازد باید طوری باشد که بتوان تغییرات و دگرگونی‌های زیادی روی آن پیاده کرد؛ یعنی ملودی باید انعطاف لازم را داشته باشد. به بیان دیگر، این قسمت آزمونی برای قدرت تخیل و مهارت آهنگساز محسوب می‌شود.
به عنوان نمونه، سمفونی چهارم برامس شامل سی‌ویک واریاسیون بر روی یک تم است. هر چهار موومان این اثر با یکدیگر پیوندی عمیق و یکپارچه دارند.
سمفونی معمولاً شامل توضیح و گسترش‌های طولانی و بسیار پیچیده است. برای آشنایی بهتر با آن و درک فرآیند تحولش در طول تاریخ، باید مطالعه‌ی فراوان داشت و به آثار بسیاری از استادان موسیقی گوش سپرد.

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *