در این مطلب میخواهیم به زبان ساده با هنر زیبای قالیبافی و وسایلی که برای آن نیاز است آشنا شویم.
قالیبافی یک هنر سنتی و زیباست که در آن با استفاده از نخهای رنگارنگ، فرشهای نقشدار و بادوام بافته میشود. این کار نیاز به مهارت، حوصله و دقت زیادی دارد.
برای شروع بافتن یک فرش، ابتدا باید دار قالی را آماده کرد. دار، چهارچوبی است که تارهای فرش روی آن کشیده میشود و مانند اسکلت فرش عمل میکند. سپس با استفاده از یک وسیله به نام *قلاب* یا *سیخ*، نخهای پشمی یا ابریشمی رنگ شده را به دور تارها گره میزنند.
ابزارهای اصلی قالیبافی عبارتند از:
* **دار قالی:** که میتواند به صورت افقی روی زمین یا عمودی روی دیوار قرار گیرد.
* **قلاب:** برای گره زدن نخهای رنگی روی تارها استفاده میشود.
* **دفتین یا کرکیت:** یک شانه فلزی سنگین است که برای کوبیدن و محکم کردن گرهها به کار میرود تا فرش بافت فشرده و محکمی داشته باشد.
* **قیچی:** برای یکسانسازی و چیدن سر نخهای اضافی.
* **نخ پود:** نخهایی هستند که پس از هر ردیف بافت، از لابهلای تارها رد میشوند تا استحکام فرش بیشتر شود.
هر فرش با توجه به طرح، رنگ و نوع گرهای که میخورد، نام و ویژگیهای خاص خودش را پیدا میکند. این هنر ارزشمند، علاوه بر زیبایی، نشاندهنده فرهنگ و patience مردم هر منطقه است.

آشنایی با قالی بافی
فرش دستباف، یک زیرانداز پرزدار است که با استفاده از یک دستگاه به نام «دار» بافته میشود. هنر قالیبافی در واقع، همان بافت فرش پرزدار روی یک دار ایستاده یا گاهی خوابیده است که با مواد طبیعی مانند پشم و ابریشم انجام میگیرد. حتماً تا به حال نام قالی را شنیدهاید، ولی شاید فکر کنید که با فرش معمولی تفاوت دارد. بنابراین قبل از پرداختن به قالیبافی، بهتر است ابتدا با مفهوم کلی «فرش» آشنا شویم.
به هر وسیلهای که بتوان آن را روی زمین پهن کرد، فرش گفته میشود؛ مانند جاجیم، گلیم، زیلو، قالی و قالیچه. اما آنچه امروزه معمولاً به عنوان فرش میشناسیم، در واقع همان قالی است. ویژگیای که قالی را از دیگر انواع فرش متمایز میکند، پرزهای بلند و گرههایی است که در بافت آن به کار رفته است.
واژهٔ قالی از جنبههای مختلفی بررسی شده است. این کلمه ریشه در عبارت ترکی «قالین» دارد که با توجه به منطقه، معانی مختلفی پیدا میکند:
• مهریه، کابین یا جهیزیای که داماد به عروس خود هدیه (آرماغان) میداد.
• ضخیم، مقاوم و پایدار
آنچه به قالی ارزش و اهمیت میبخشد، مواد اولیهٔ طبیعی مانند الیاف پنبه، پشم، ابریشم و کتان، و همچنین هماهنگی میان رنگها، نقشها و شیوهٔ بافت آن است. قالی از تعداد زیادی گره تشکیل شده که به صورت ردیفهای موازی روی تارهای چله زده میشوند. هرچه تعداد این گرهها در بافت بیشتر باشد، کیفیت و استحکام فرش نیز بالاتر خواهد بود.
تاریخچه هنر قالی بافی
در مورد شروع تاریخچه فرش، اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما با توجه به کشفیات و آثار باستانی، مشخص شده که هنرهایی مانند بافت سبد، نمد، زیلو، حصیر و گلیم، همگی مقدمهای برای به وجود آمدن هنر قالیبافی بودهاند.
فرشهای اولیه، طرحهایی ساده، شکسته و ذهنی داشتند و بیشتر برای استفاده روزمره بافته میشدند. پژوهشگران در گذشته فکر میکردند که مصر خاستگاه فرشبافی است؛ اما با کشف اولین فرش معروف به پازیریک در سال ۱۹۴۹ توسط پروفسور رودنکو در کوههای سیبری، این نظریه رد شد. این کشف نشان داد که خاستگاه اصلی قالیبافی، نه کنار رود نیل یا دجله و فرات، بلکه در آسیای مرکزی و در واقع در ایران بوده است.
به نظر میرسد نخستین بار، چادرنشینان از فرش برای پوشاندن کف خاکی چادرهای خود استفاده کردند. برخی پژوهشها نیز احتمال میدهند که فرش ممکن است توسط مصریها، چینیها یا دیگر قومها ابداع شده باشد.
باستانشناسان روسی به نامهای رودنکو و گربازنوف در سال ۱۹۴۹ در دره پازیریک و در ارتفاع حدود ۵۰۰۰ پایی کوههای آلتایی، فرشی را کشف کردند که نشان میداد قالیبافی در پنج قرن پیش از میلاد به اوج خود رسیده است. این فرش به فرش گرهدار معروف است. همچنین در متون قدیمی چینی، اولین سند مربوط به وجود فرش، مربوط به دوره سلسله ساسانیان یافت شده است.
تاریخچه قالی در دوران صفویه
با نگاه به آثار هنری به جا مانده از دوره صفویه، میتوان گفت که اوج و شکوفایی هنر در ایران، به ویژه در زمینههایی مانند کاشیکاری و قالیبافی، در این دوره تاریخی رخ داده است. برای نمونه، شاه طهماسب که خود به هنر علاقهمند بود و حتی در طراحی فرش دست داشت، هنرمندان بزرگ را در شهر تبریز گرد هم آورد و از آنان پشتیبانی گستردهای کرد. در زمان پادشاهی شاه عباس، این هنرها به بالاترین سطح کیفی خود رسید.
شاه عباس در اصفهان کارگاهی بزرگ راهاندازی کرد و در آن، فرشهای بسیار ارزشمند برای استفاده در دربار تولید میشد. پیشرفت قالیبافی در آن دوره چنان چشمگیر بود که به یکی از منابع مهم اقتصادی کشور تبدیل شد. به دستور او، کارگاههای دیگری نیز در شهرهایی مانند مشهد، کاشان، شیروان، قرهباغ، استرآباد و گیلان ایجاد شد. فرشهای نفیسی مانند فرش اردبیل و فرش چلسی، که امروزه زینتبخش موزههای معروف جهان هستند، از یادگارهای همان دوران طلایی هستند.
با این حال، قالیبافی که در سدههای دهم و یازده هجری به کمال رسیده بود، به تدریج رو به افول گذاشت و هرگز نتوانست دوباره به آن شکوه و عظمت گذشته بازگردد.
مواد اولیه قالی
الیاف پشم، کرک، نخ و ابریشم که با مواد طبیعی یا شیمیایی رنگآمیزی شدهاند، مواد اصلی تشکیلدهنده فرش هستند. رنگهای طبیعی که از گیاهان یا کانیها به دست میآیند – مانند روناس، اسپرک، نیل و موارد مشابه – به دلیل پایداری و ثبات بالایشان، نقش مهمی در اصالت، ماندگاری، کیفیت و ارزش فرش ایفا میکنند. رنگهای شیمیایی نیز از ترکیب مواد مختلف تولید میشوند و در واقع همان رنگهای جوهری هستند که به نام “آنیلین” شناخته میشوند.
انواع گرههای رایج در بافت فرش:
در بافت فرش، معمولاً از دو نوع گره به نامهای فارسی و ترکی استفاده میشود. در گره ترکی، نخ از روی دو تار عبور داده شده و از کنار آنها به پشت برده میشود، سپس از میان تارها به جلو بازگشته و محکم میشود.
این نوع گره در میان بافندگان ایلات ترکمن، آذربایجان و روستاهای اطراف همدان رواج دارد.
در گره فارسی، بافنده نخ را از کنار یک تار به پشت هدایت کرده و پس از گره زدن، آن را از میان دو تار به بیرون کشیده و محکم میکند.
پود گذاری
پرزهای فرش از گرههایی تشکیل میشوند که به دور تارها زده شده و سپس با تیغه قلاب بریده میشوند. پس از پایان هر ردیف، نخ پود از میان تارها عبور داده میشود. سپس با استفاده از شانه، این ردیف کاملاً کوبیده شده و قسمت پودگذاری شده قیچی میگردد. پس از آن، کار بافت دوباره به همان ترتیب قبلی ادامه پیدا میکند.
نقشه قالی
یک طرح است که طراحان آن را روی کاغذهای شطرنجی میکشند. گاهی هم از یک قالیِ تمامشده به عنوان الگو استفاده میکنند. از میان نقشهای معروف فرش میتوان به این موارد اشاره کرد: هراتی یا ماهی، بته، لچک و ترنج، شاه عباسی، جنگلی یا بید مجنون، جوشقانی، میناخانی و…
به طور کلی، نقشهای فرش به دو سبکِ اصلی تقسیم میشوند: نقوش شکسته و نقوش منحنی.
گلیم
گلیم یک نوع زیرانداز دستباف است که سطح آن بدون پرز میباشد. این محصول با درگیر کردن تار و پود نخهای پشمی، پنبهای یا کنفی به وجود میآید. روش کار معمولاً به این شکل است که نخ پنبهای به عنوان تار و نخهای رنگی پشمی به عنوان پود به کار میروند. در بافت گلیم معمولاً از نقشه استفاده نمیشود و طرحها بیشتر به صورت ذهنی و سینه به سینه ایجاد میگردند. هر ناحیه گلیمهای مخصوص به خود را دارد که با طرح و رنگآمیزی ویژهای شناخته میشوند و همین ویژگیها آنها را از دیگر بافتهها متمایز میکند.
قدمت و پیشینه گلیم حتی از قالی نیز بیشتر است. در حقیقت، قالی در نتیجه تکامل گلیم و پس از گذشت قرنها پدید آمده است. برای بافتن گلیم از دارهای عمودی و افقی استفاده میشود، اما در مقایسه با فرش، به ابزار و مواد اولیه کمتری نیاز دارد.
ابزار و وسایل قالی بافی
کتابهای درسی و کمکآموزشی
نمایش اسلایدهای همراه با تصویر
الیاف طبیعی مانند پشم، پنبه و ابریشم
الیاف ساختهشده توسط انسان
رنگهای بهدستآمده از منابع طبیعی
رنگهای تولیدشده از مواد شیمیایی
ترازوی دقیق و حساس
عکسهایی از مواد اولیه و اجزای تشکیلدهنده
جدولی که میزان مواد لازم برای هر اندازه از فرش را نشان میدهد
عکسهایی از طرحهای رایج و پرکاربرد فرش
طرح و الگوی کامل بافت فرش
دار یا چهارچوب مناسب برای بافتن فرش
نخ مخصوص برای بستن چله فرش
نوار اندازهگیری سانتیمتر
لباس کار مخصوص
ماسک محافظ دهان و بینی
کپسول مخصوص خاموشکردن آتش
جعبه کمکهای اولیه پزشکی
تصاویر آموزشی درباره رعایت نکات ایمنی و بهداشتی
مراحل بافت قالی
در آغاز، مرحلهای به نام چلهکشی انجام میشود. در این مرحله، نخهای پنبهای یا پشمی به صورت ردیفهای عمودی و از بالا به پایین کنار هم قرار میگیرند. به این نخهای عمودی «تار» گفته میشود.
پس از چلهکشی، نوبت به نقشه میرسد. بافنده نقشه فرش را جلوی خود میگذارد تا بر اساس آن، روش بافت را مشخص کند.
سپس با استفاده از پشم یا کرک رنگی، کار بافت شروع میشود. پس از بافتن هر ردیف، یک «گره» زده میشود و بعد از آن، یک بار «پود رو» و یک بار نیز «پود زیر» انجام میگیرد.
معمولاً بافت فرش از یک سمت شروع شده و به عرض آن ادامه پیدا میکند. به هر ردیف کامل از این بافت، یک «رج» گفته میشود. وقتی هر رج تمام میشود، روی تار و پودها گره زده شده و سپس با وسیلهای به نام دفه روی آن کوبیده میشود تا گرهها کاملاً محکم شوند. این روند تا پایان بافت کامل فرش ادامه دارد.
وقتی بافت فرش به اندازه حدود چهار انگشت پیش رفت، پرزهای اضافی آن با قیچی مخصوص کوتاه میشوند. این کار باعث میشود پرزهای بلند، مانع گرههای جدید نشوند و بافت به راحتی ادامه یابد.
اصطلاحات قالی بافی
در هنر زیبای فرشبافی، واژهها و اصطلاحهای ویژهای به کار میرود که هر کدام معنای خاص خود را دارند. در ادامه به برخی از این واژههای پرکاربرد اشاره میکنیم:
پشم
پشم نوعی پروتئین فرخورده و پیچدار است که روی بدن گوسفند رشد میکند. وقتی آن را آتش بزنیم، بویی شبیه به موی سوخته میدهد و اگر شعله را از آن دور کنیم، خاموش میشود. پس از سوختن، پودری نرم و خاکستری رنگ از آن به جا میماند.
کرک
الیاف نرم و ظریفی که میان موهای بز یا شتر وجود دارد، کرک نامیده میشود. اما در صنعت فرش، به الیاف پشمی نازک و بلند – مانند پشم گوسفندان نژاد مرینوس در استرالیا یا نژاد بلوچ – کرک گفته میشود.
پشم بهاره
این پشم در روزهای پایانی زمستان یا آغازین روزهای بهار، پیش از اولین باران بهاری از بدن گوسفندان چیده میشود. به دلیل نرمی و لطافت زیاد و همچنین بلند بودن الیاف آن و نیز به این علت که عاری از هرگونه خار و ماده زائد است، از پشمهایی که در فصل پاییز گرفته میشوند، کیفیت بالاتر و مرغوبیت بیشتری دارد.
خامه
در هنر قالیبافی، به نخ پشمای که برای پرزهای فرش به کار میرود و معمولاً به صورت دولا درست میشود، خامه میگویند.
متریک
متریک واحدی برای سنجش ضخامت نخ پشمی مورد استفاده در فرشبافی است. این عدد نشان میدهد که یک گرم از نخ پشمیِ تکلا، چند متر طول دارد. بنابراین، هرچه عدد متریک بزرگتر باشد، نخ پشمی تکلا نازکتر خواهد بود. معمولاً متریک نخهای پشمی بین ۳ تا ۱۰ متغیر است.
ابریشم
ابریشم رشتههای پروتئینی بسیار بلندی است که کرم ابریشم از بدن خود خارج میکند تا پیلهای برای محافظت از خود درست کند.
دنیر
دنیر واحدی برای سنجش ضخامت الیاف ابریشم است. این واحد نشان میدهد که هر ۹۰۰۰ متر از نخ ابریشم چند گرم وزن دارد. بر خلاف واحدهای متریک، در اینجا هر چه عدد دنیر بزرگتر باشد، نخ ابریشم ضخیمتر است. در بافت فرش معمولاً از نخهایی با دنیر ۶۰ تا ۱۶۰ استفاده میشود. نخهایی که دنیر آنها کمتر از ۶۰ است و باریکتر هستند، بیشتر در پارچهبافی کاربرد دارند.
پنبه
الیاف پنبه از گیاه پنبه گرفته میشود و در واقع نوعی الیاف طبیعی سلولزی است. وقتی این الیاف میسوزد، بویی شبیه به سوزاندن کاغذ میدهد. اگر آن را از آتش دور کنید، خاموش میشود و پس از سوختن، خاکستری سبک و نرم به جا میگذارد که حالتی پودری دارد.
نمره
نمره نخ پنبهای یکلا در فرشبافی به این صورت تعریف میشود: اگر در یک پوند (معادل ۴۵۳.۵۹ گرم) نخ پنبهای، ۸۴۰ کلاف داشته باشیم و طول هر کلاف ۹۱۴.۴۴ متر (معادل ۱۰۰۰ یارد) باشد، نمره نخ برابر با ۱ در نظر گرفته میشود. معمولاً نمرههای رایج برای نخ پنبهای مورد استفاده در قالیبافی اعداد ۵، ۱۰، ۲۰ و گاهی ۴۰ هستند.
تار (چله)
چلهها رشتههای نازکی هستند که چندلا شده و تابیده میشوند. این نخها معمولاً از پنبه درست میشوند و به صورت عمودی روی دار قالی قرار میگیرند. کار اصلی چلهها این است که گرههای فرش را محکم در خود نگه دارند.
برای فرشهای ریزبافت، از چلههای ابریشمی استفاده میشود تا فرش استحکام بیشتری داشته باشد. اما در فرشهایی که عشایر یا روستاییان میبافند، چلهها را از پشم انتخاب میکنند. دلیل این کار، مقاومت بالای پشم در برابر سرمای شدید و رطوبت است. همچنین پشم نرمی و انعطاف لازم را به فرش میدهد که در زندگی کوچنشینی اهمیت زیادی دارد.
گرهزدن
در فرشبافی، به عملی که در آن نخهای پشمی یا ابریشمی به دور تارهای فرش پیچیده و محکم میشود، گرهزنی گفته میشود.
ذرع
از گذشته برای اندازهگیری طول فرش واحد خاصی به کار میرفته است. این واحد در مناطق فارسیباف برابر با ۱۰۴ سانتیمتر، در مناطق کرمانیباف ۱۰۸ سانتیمتر و در مناطق آذریباف ۱۱۲ سانتیمتر محاسبه میشده است.
چارک
یک چهارمِ یک ذراع را چارک مینامند. در مناطقی که به زبان فارسی بافندگی میکنند، اندازهٔ چارک ۲۶ سانتیمتر است، اما در مناطق آذرینشین، این مقدار ۲۸ سانتیمتر محاسبه میشود.
گره ذرعی
یک ذرع، معادل ۱۶ قسمت از یک ذرع کامل یا یکچهارم یک چارک است. اندازهی آن در مناطق فارسیباف حدود ۵.۶ سانتیمتر و در مناطق آذریباف حدود ۷ سانتیمتر محاسبه میشود.
رج
در بافت فرش، به ردیفهای طولی و عرضی گرهها، «رج» گفته میشود.
رجشمار
تعداد رجهایی که در یک گره از فرش بافته میشود را رجشمار مینامند. اندازهی این گره بر اساس شیوهی بافت فرش، که میتواند به سبک آذری یا فارسی باشد، تعیین میگردد.
ریشه
ریشه، همان پایه و اساس هر چیزی است. در قالیبافی، این نقش را جفت چلهها بر عهده دارند؛ یک چله زیر و یک چله رو که در واقع ریشههای فرش محسوب میشوند. اگر این ریشهها را از ساختار فرش جدا کنیم، کل قالی از هم میپاشد و متلاشی میشود. این چلهها هستند که پس از سوار شدن بر دار، زمینه را برای بافت فراهم میکنند و اندازههای فرش و تعداد رجهای آن را مشخص میسازند.
طول پرز
بلندی و کوتاهی نخهای فرش را ارتفاع پرز مینامند.
چله کشی
به مرحلهای که در آن تارها را روی دار قالی نصب میکنند تا قالی بافته شود، چلهکشی میگویند. در این روش، تارها به صورت یکی در میان، زیر و رو قرار میگیرند. تارهای زیر در پشت فرش قرار میگیرند و با پرزهای فرش پوشانده میشوند. تارهای رو نیز در داخل بافت فرش جای میگیرند.
چلهکشی به سه شیوه انجام میشود: روش فارسی، روش آذری و روش تلفیقی.
کمانه
یک قطعه چوب یا لوله در بافت فرش استفاده میشود که جای چلهها را عوض میکند. این کار باعث میشود ردیفی از گرههای ضربدری در فاصله کمی از محل بافت اصلی به وجود بیاید.
سه لا گرد (سه لا سه گرد)
در شهرهایی مثل کاشان و اصفهان، برای محکمتر کردن نخهای چله، ابتدا نخهای نازک را به سه دسته تقسیم میکنند و آنها را در جهت حرکت عقربههای ساعت (S) میتابانند. سپس این سه دسته را روی هم قرار داده و برای اینکه تاب اولیه باز نشود، این بار در جهت خلاف عقربههای ساعت (Z) تاب میدهند. طبیعی است که هر چقدر تعداد لاها و تابهای نخ بیشتر باشد، استحکام آن نیز افزایش مییابد.
پود
پودها معمولاً از پنبه ساخته میشوند و به صورت افقی درون فرش بافته میشوند. کار اصلی آنها این است که تارهای فرش را در کنار هم نگه دارند. برای اینکه دیدن پودها راحتتر باشد و از جمع شدن و چروکیدگی جلوگیری شود، معمولاً آنها را رنگ میکنند. این رنگآمیزی اغلب با رنگ بانیل انجام میشود چون هم مقرون به صرفه است و هم آسان. پودها بر اساس جایگاه عبورشان از بالا یا پایین و همچنین بر اساس ضخامتشان، به دستههای مختلفی تقسیم میشوند.
پود زیر (پود ضخیم)
در این روش بافت، تارها تنها در یک جهت تابیده میشوند. هرچه تعداد رشتههای نخ کمتر و میزان تاب آن کمتر باشد، نتیجه کار بهتر خواهد بود. در این حالت، پود زیر، ضخیمتر در نظر گرفته میشود و به صورت مستقیم از میان تارهای فرش که به شکل ضربدری قرار گرفتهاند، عبور داده میشود.
پود رو ( پود نازک)
در این روش، برای بافت فرش باید از تعداد بیشتری لا و تاب در نخ استفاده کرد. این کار باعث میشود پود، با وجود نازک بودن، محکم و با دوام باشد. نحوه کار به این صورت است که پود نازک را از قسمت بالایی ضربدرها رد میکنند. سپس آن را به دور تارهای زیر و رو میپیچند و در نهایت، روی پود زیرین به شکل خطوط زیگزاگ قرار میدهند.
ابزار بافت
ابزارها و وسایلی که برای بافتن فرش به کار میروند، به این صورت هستند که مهمترین آنها شامل موارد زیر میشود:
دار
دستگاهی که برای بافتن فرش از آن استفاده میشود، به فارسی “دار” نام دارد. این دستگاه معمولاً از چوب یا فلز ساخته میشود. بخشهای اصلی آن شامل سردار، زیردار و راستروها میباشد.
حاشیه
معمولاً بخشهای کناری فرش که دور طرح اصلی را فراگرفتهاند، در دو اندازهی باریک و پهن دیده میشوند. وقتی یک نوار پهن در میان چند نوار باریک قرار میگیرد، باعث میشود تعداد کل این حاشیهها همیشه عددی فرد باشد.
زمینه
قسمتی از فرش که نقشهای اصلی و گلها روی آن قرار دارد، معمولاً به رنگهای قرمز لاکی، کرم و سرمهای طراحی میشود.
ترنج
قسمت میانی و اصلی فرش که اغلب به شکل دایره یا بیضی طراحی میشود، ترنج نام دارد.
سرترنج
در ابتدا و پایان نقشهی ترنج، معمولاً یک ترنج کامل به همراه بخشهای وابسته به آن طراحی میشود که در اصطلاح به این بخشها “سرترنج” گفته میشود.