تحقیق در مورد زندگی میرمصطفی عالی نسب

زندگی میرمصطفی عالی نسب

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

میرمصطفی عالی‌نسب، تاجر و سیاستمداری بود که زندگی‌اش سرشار از فراز و نشیب‌های فراوان بود. او در خانواده‌ای بازرگان متولد شد و از جوانی وارد دنیای تجارت شد. او به دلیل پشتکار و صداقت در کار، به سرعت در میان تجار معروف شد و موفقیت‌های زیادی به دست آورد.

در کنار تجارت، او به عرصه سیاست نیز قدم گذاشت و به عنوان نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. در این مسیر، او همواره بر خدمت‌رسانی به مردم و تلاش برای بهبود شرایط اقتصادی کشور تأکید داشت.

زندگی او همچنین با چالش‌های بزرگی روبرو شد. او مدتی را در زندان گذراند، اما حتی در آن شرایط سخت نیز روحیه خود را نباخت و به اصول و باورهایش پایبند ماند. سرانجام، میرمصطفی عالی‌نسب در سن هفتاد و دو سالگی دار فانی را وداع گفت و میراثی از تلاش و پایمردی از خود به جای گذاشت.

زندگی میرمصطفی عالی نسب

میرمصطفی عالی‌نسب، یک اقتصاددان و فعال صنعتی ایرانی، در سال ۱۲۹۸ در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. خانواده او اصالتاً اهل تبریز بودند. از او به عنوان مؤثرترین فرد در شورای اقتصاد در سال‌های آغازین پس از انقلاب یاد می‌شود.

او در دوران زمامداری دولت‌های رجایی، مهدوی کنی، باهنر و موسوی، به عنوان مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر فعالیت می‌کرد. همچنین عضو شورای اقتصاد و شورای پول و اعتبار بود. وی نخستین رئیس شورای عالی صادرات غیرنفتی، مسؤول راه‌اندازی مجتمع مس سرچشمه و مجتمع فولاد اهواز، و همچنین اولین مدیرعامل شرکت ایران ناسیونال (که اکنون با نام ایران خودرو شناخته می‌شود) پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود. علاوه بر این، او نخستین کسی بود که در ایران اقدام به تولید سماور، چراغ خوراک‌پزی و بخاری دستی کرد.

زندگی نامه میرمصطفی عالی نسب

آقای عالی‌نسب نخستین درس‌های اقتصاد، حسابداری و بازرگانی را در «مرکز وابسته بازرگانی آلمان» فرا گرفت. پس از شهریور ۱۳۲۰، او به‌طور مستقل در تبریز و بعد در تهران به فعالیت اقتصادی پرداخت. کار او در ابتدا فروش چراغ‌های والور ساخت انگلیس بود؛ تا این‌که در سال ۱۳۲۹ به پیشنهاد دکتر محمد مصدق، برای مصرف فرآورده‌های نفتی در داخل کشور و کاهش وابستگی به فروش نفت خام، شرکت «صنایع نفت و گازسوز عالی‌نسب» را بنیان گذاشت. در این دوره نخستین سماورها، چراغ‌های پخت‌وپز و بخاری‌های نفتی از جمله بخاری مشهور «علاءالدین» تولید شد. همچنین او به عنوان مشاور مصدق، پیشنهاد چاپ «اوراق قرضه ملی» را ارائه کرد.

پس از کودتای ۲۸ مرداد، به دلیل همکاری با دولت مصدق و حضور در گروه مشاوران او، عالی‌نسب از سوی حکومت جدید چندان مورد توجه نبود؛ اما گاهی در محافل اقتصادی مانند بانک مرکزی از نظراتش استفاده می‌شد. او با برخی مراجع تقلید شیعه مانند بروجردی و میلانی نیز رابطه نزدیکی داشت. به گفته فرشاد مؤمنی، این دو مرجع در مسائل اقتصادی هیچ تصمیمی بدون مشورت با عالی‌نسب نمی‌گرفتند و حتی یک بار آیت‌الله میلانی بر اساس مخالفت او، نظر شرعی خود درباره سرقفلی و سفته را تغییر داد.

با پیروزی انقلاب، عالی‌نسب دوباره به حلقه قدرت نزدیک شد و مسئولیت‌های مهمی بر عهده گرفت. از جمله فعالیت‌های او در این دوره می‌توان به این موارد اشاره کرد: عضویت در شورای طرح‌های انقلاب (در چارچوب شورای انقلاب)، شورای اقتصاد، شورای پول و اعتبار، بنیان‌گذاری و ریاست شورای صادرات غیرنفتی، عضویت در هیئت مؤسس سازمان صنایع ملی، مشاور اقتصادی نخست�وزیر و رئیس‌جمهور، راه‌اندازی دوباره مجتمع مس سرچشمه و مجتمع فولاد اهواز و مدیریت کارخانه ایران ناسیونال (ایران خودرو) در سال‌های ۵۸ و ۵۹.

عالی‌نسب در دولت میرحسین موسوی نقش کلیدی در تعیین سیاست‌های اقتصادی دولت داشت و مورد اعتماد کامل موسوی بود. موسوی بارها گفته است: «اگر عالی‌نسب نبود، ایران در زمان جنگ از نظر اقتصادی شکست می‌خورد و سقوط می‌کرد.»

پس از پایان دولت موسوی و با آغاز دوره ریاست‌جمهوری هاشمی و اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی، عالی‌نسب از سمت‌های رسمی کنار کشید و دیگر مسئولیتی نپذیرفت. او از نیکوکاران بزرگ بود و چند بیمارستان تأمین اجتماعی به نام او ساخته شده که یکی از آن‌ها بیمارستان عالی‌نسب تبریز است. او در هفتم تیرماه ۱۳۸۴ درگذشت.

فعالیت‌های عالی نسب

آقای عالی‌نسب با پول خودش یک کارخانه به نام «صنایع نفت سوز و گاز سوز عالی‌نسب» ساخت. این کارخانه، اولین تولید بزرگ ایرانی بعد از ملی شدن نفت بود و نشان می‌داد که دولت و مردم با هم همکاری می‌کنند.

این کار آنقدر مهم بود که دکتر محمد مصدق دستور داد دو عدد از سماورهای ساخت این کارخانه، به طور دائم و به نشانه احترام، در ورودی کاخ نخست‌وزیری آن زمان (که امروز کاخ گلستان نام دارد) قرار داده شود. گفته می‌شود مصدق یکی از این سماورها را در اتاق کار خود گذاشته بود و برای مهمانانش با آن سماور چای تعارف می‌کرد. علاوه بر این، او یک کارخانه کارتن‌سازی به نام میهن نیز راه‌اندازی کرد تا محصولات مختلف در کشور بتوانند بسته‌بندی مناسب داشته باشند.

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *