تحقیق در مورد زندگی شهید همت + وصیت نامه و خصوصیات اخلاقی

تحقیق در مورد زندگی شهید همت

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

محمدابراهیم همت، یکی از فرماندهان شجاع و به‌یادماندنی دفاع مقدس است که در شهرستان شهرضا به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی او در خانواده‌ای متدین و ساده‌زیست سپری شد. از همان سنین کم، علاقه‌ی زیادی به یادگیری و مطالعه داشت و در کنار درس، به فعالیت‌های مذهبی و کمک به دیگران می‌پرداخت.

با اوج‌گیری انقلاب اسلامی، او نیز مانند بسیاری از جوانان غیور ایران، به صفوف مبارزان پیوست و با تمام توان برای پیروزی انقلاب کوشید. وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد، بی‌درنگ به جبهه‌ها شتافت و مسئولیت‌های مهمی را بر عهده گرفت.

او از جمله کسانی بود که در تشکیل لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) نقش بسیار مهمی داشت. رشادت‌های او در عملیات‌های مختلف، از جمله فتح‌المبین، بیت‌المقدس و خیبر، برای همیشه در تاریخ دفاع مقدس می‌درخشد. شهید همت همیشه در خط مقدم نبرد حاضر بود و با ایمان راسخ و روحیه‌ای استوار، به همرزمانش روحیه و قدرت می‌بخشید.

سرانجام در اسفندماه سال ۱۳۶۲، در جریان عملیات خیبر در منطقه‌ی هویزه، پس از سال‌ها مجاهدت و ایثار، به شهادت رسید و به ملکوت اعلی پیوست.

یاد و خاطره‌ی این سردار بزرگوار، همچون چراغی فروزان، برای همیشه در دل‌های مردم ایران زنده خواهد ماند.

تحقیق در مورد زندگی شهید همت

زندگینامه شهید محمد ابراهیم همت

محمد ابراهیم همت در دوازدهم فروردین‌ماه سال ۱۳۳۴ در شهرستان شهرضا از توابع استان اصفهان متولد شد. او بعدها به فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) رسید. در ادامه، مروری بر زندگی این شهید بزرگوار خواهیم داشت.

در خانواده‌ای ساده‌زیست و مقیّد به آموزه‌های دینی بزرگ شد. در سایهٔ مهربانی‌ها و تربیت پدر و مادری پاک‌سرشت، دوران کودکی را سپری کرد و سپس راهی مدرسه شد. در دوران تحصیل، هوش و استعداد قابل توجهی از خود نشان داد و دورهٔ دبستان و دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت.

در زمان تعطیلی مدرسه، به‌ویژه در تابستان‌ها، با کار و تلاش بسیار، هزینه‌های شخصی خود را تأمین می‌کرد و تا حد امکان به خانوادهٔ پرزحمت خود نیز کمک می‌رساند.

علاقهٔ فراوان او به قرآن، باعث می‌شد با اصرار از مادرش بخواهد که خواندن قرآن را به او بیاموزد و در حفظ کردن سوره‌ها یاری‌اش کند. این اشتیاق به حدی بود که تا شروع دورهٔ دبیرستان، توانست قرآن را به خوبی بخواند و تعدادی از سوره‌های کوتاه را نیز به حافظه بسپارد.

او در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت و با نمرات خوب در دانشسرای اصفهان پذیرفته شد. پس از فارغ‌التحصیلی، به خدمت سربازی اعزام شد و به گفتهٔ خودش، آن دو سال، سخت‌ترین دورهٔ زندگی‌اش بود. در لشکر توپخانه اصفهان، مسئولیت آشپزخانه به عهدهٔ او گذاشته شد.

بعد از پایان سربازی، به زادگاهش بازگشت و شغل معلمی را انتخاب کرد. در مدارس روستاها مشغول تدریس شد و با عشق به آموزش کودکان این سرزمین پرداخت. در همین دوره، با برخی از روحانیون مبارز و انقلابی ارتباط برقرار کرد و از این طریق، بیش از پیش با افکار و شخصیت حضرت امام (ره) آشنا شد.

این شناخت و ارتباط، باعث شد در محیط مدرسه و کلاس درس، دانش‌آموزان را با معارف اسلامی و اندیشه‌های انقلابی امام خمینی (ره) و یارانش آشنا کند. او همواره سعی می‌کرد دانش‌آموزان را به مطالعه و کسب آگاهی تشویق کند. این فعالیت‌ها سبب شد چندین بار از طرف ساواک به او تذکر و اخطار داده شود.

فعالیت های شهید همت پس از پیروزی انقلاب

پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه‌ساز تشکیل نهادهای انقلابی برای برقراری نظم و دفاع از شهروندان شد. در این میان، نقش او در راه‌اندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرضا بسیار مهم بود. او همراه با دو نفر از برادرانش و سه تن از دوستان نزدیک، اقدام به تشکیل سپاه شهرضا کرد.
به دلیل هوشمندی و اعتبار خانوادگی که در شهر داشتند، توانستند مکانی را به عنوان ستاد سپاه در اختیار بگیرند و مقدار زیادی سلاح از شهربانی شهر به آنجا منتقل کنند. همچنین، با کمک مردم، دیگر نیازهای خود را برطرف ساختند. به تدریج، افراد معتقد و انقلابی به عضویت سپاه درآمدند.
پس از آنکه سپاه شکل منظم‌تری به خود گرفت، او عهده‌دار مسئولیت روابط عمومی سپاه شد. به دلیل تلاش‌های بی‌وقفه این شهید بزرگوار و دیگر پاسداران در سال ۱۳۵۸، اشرار و افراد شروری که به مردم آزار می‌رساندند، دستگیر شده و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویل داده شدند. در نتیجه، شهر از وجود افراد شرور و قاچاقچی پاکسازی شد.
یکی از اقدامات مهم او در آن دوره، سامان‌دهی به فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی در منطقه بود که تاثیر زیادی در آگاهی بخشی به جوانان و تقویت روحیه انقلابی داشت. در پایان سال ۱۳۵۸، با توجه به ضرورت و تجربه ارزشمندی که در زمینه کارهای فرهنگی داشت، به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک در استان سیستان و بلوچستان رفت و در آنجا به فعالیت‌های گسترده فرهنگی پرداخت.

نقش شهید همت در دفاع مقدس

با آغاز جنگ تحمیلی توسط رژیم متجاوز عراق، شهید همت به میدان نبرد پیوست. او در طول سال‌های حضور در جبهه‌های جنگ، خدمات ارزشمندی ارائه داد و افتخارهای بزرگی آفرید. به دستور فرماندهی کل سپاه، او به همراه سردار رشید اسلام، حاج احمد متوسلیان، به جبهه جنوب اعزام شد تا تیپ محمدرسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلّم را تشکیل دهند.

در عملیات فتح‌المبین، بخشی از مسئولیت این عملیات بزرگ بر عهده این سردار شجاع بود. پیروزی در منطقه کوهستانی «شللاوریه» نتیجه فداکاری و تلاش او و همرزمانش بود.

شهید همت در عملیات پیروزمند بیت‌المقدس، در نقش معاون تیپ محمدرسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلّم، تلاش چشمگیری برای شکستن محاصره جاده شلمچه و آزادسازی خرمشهر انجام داد. بدون شک، او و یگان تحت فرمانش نقش مهمی در آزادسازی خرمشهر داشتند. با وجود اینکه منطقه نبرد، دشت بود، شهید همت با به کارگیری بهترین روش‌های نظامی، فرماندهی بسیار خوبی از خود نشان داد.

در سال ۱۳۶۱، با گسترش درگیری‌ها در جنوب لبنان و برای یاری رساندن به مردم مظلوم این کشور که مورد حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفته بودند، به آن منطقه رفت. پس از دو ماه، به میهن اسلامی بازگشت و دوباره به جبهه‌های نبرد پیوست.

با شروع عملیات رمضان در ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در منطقه شرق بصره، فرماندهی تیپ ۲۷ محمدرسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلّم را بر عهده گرفت. پس از ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهی آن خدمت کرد. او در عملیات‌های مسلم بن عقیل و محرم، که فرمانده قرارگاه ظفر بود، با شجاعت بسیار با دشمن جنگید.

در عملیات والفجر مقدماتی، مسئولیت سپاه یازدهم قدر را عهده‌دار شد که شامل لشکر ۲۷ حضرت محمدرسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلّم، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام بود. سرعت عمل و استواری رزمندگان لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او در عملیات والفجر ۴ و تصرف ارتفاعات کانیمانگا، از خاطره‌ها پاک نمی‌شود.

پایداری و مقاومت فراموش‌نشدنی این شهید بزرگوار و رزمندگان لشکر محمدرسول الله صلی‌الله علیه و آله و سلّم در عملیات خیبر، در منطقه طلائیه و همچنین تصرف و حفظ جزایر مجنون در برابر پاتک‌های شدید دشمن، از افتخارات تاریخ دفاع مقدس به شمار می‌رود.

استقامت آنان در این جزیره به حدی بود که حتی فرمانده سپاه سوم عراق گفته بود: «ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمباران شدید نمودیم که از جزایر مجنون جز تلی خاکستر چیز دیگری باقی نیست!»

اما شهید همت بدون ترس از دشمن و با وجود خستگی و بی‌خوابی‌های مداوم، به انجام وظیفه و اطاعت از فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر حفظ جزایر فکر می‌کرد و به برادران بسیجی می‌گفت:
« برادران، امروز مسأله ما، مسأله اسلام و حفظ و حراست ازحریم قرآن است. بدون تردید یا همه باید پرچم سرخ عاشورایی حسین علیه السلام را به دوش کشیم و قداست مکتبمان، مملکت و ناموسمان را پاسداری و حراست کنیم و با گوشت و خون به حفظ جزیره، همت نمائیم، یااینکه پرچم ذلت و تسلیم را درمقابل دشمنان خدا بالا ببریم و این ننگ و بدبختی را به دامن مطهر اعتقادمان روا داریم، که اطمینان دارم شما طالبان حریت و شرف هستید، نه ننگ وبدنامی».

شهید محمد ابراهیم همت در کدام عملیات شهید شد

در طول عملیات خیبر، شهید همت به همرزمانش گفت: «باید مقاومت کنیم و نگذاریم دشمن مناطقی را که آزاد کرده‌ایم، پس بگیرد. یا همگی در اینجا به شهادت می‌رسیم، یا جزیره مجنون را حفظ می‌کنیم.»

چگونگی شهادت شهید همت: رزمندگان لشکر با همه توان در برابر دشمن پایداری کردند. حاجی به جلو رفته بود تا شرایط خط مقدم را از نزدیک ببیند که یک گلوله توپ نزدیک او اصابت کرد و این فرمانده شجاع به همراه معاونش، شهید اکبر زجاجی، در هفدهم اسفندماه ۱۳۶۲ و در جریان عملیات خیبر، دعوت پروردگار را پاسخ گفتند و به ملاقات خدا شتافتند.

وصیت نامه شهید همت

وصیت‌نامه اول شهید همت:
تاریخ: ۱۹ دی ۱۳۵۹ – ساعت ۱۰:۱۰ شب

چند کلمه به عنوان وصیت می‌نویسم. این شب‌ها گاهی ستاره‌ای از آسمان کنده می‌شود، اما با این حال آسمان هنوز پر از ستاره است. مادر عزیزم، می‌دانی که چقدر دوستت دارم و خوب می‌دانی که پسرت چقدر عاشق شهادت و دل‌بسته شهیدان بود.

مادر، نادانی و جهل در یک جامعه، مردم را به نابودی می‌کشد و حکومت‌های ستمگر، این نادانی را کامل می‌کنند. شاید قرن‌ها طول بکشد تا انسانی از نسل پاکان به دنیا بیاید و بتواند رهبری مردمی سرگشته و تنها مانده را بر عهده بگیرد. امام، نمونه کامل ادامه‌دهندگان راه امامت و شجاعت و شهادت است.

مادر جان، یادت هست که برای یک اطلاعیه از امام، حاضر بودم جانم را بدهم؟ سخن او همیشه و هنوز، الهام‌بخش روح روشن اسلام در قلب و وجود ناچیز من بوده است. اگر من افتخار شهادت را پیدا کردم، از امام بخواهید برایم دعا کنند؛ شاید خداوند مرا که چهره‌ای سیاه دارم، در پیشگاه با عظمت خود به عنوان یک شهید بپذیرد.

مادر، من از انسان‌های سازشکار و بی‌تفاوت متنفر بودم و هستم. متأسفانه جوانان زیادی هستند که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی‌دانند برای چه زندگی می‌کنند، چه هدفی دارند و حتی چه می‌گویند. ای کاش بیدار می‌شدند. از طرف من به جوانان بگویید: چشمان شهیدان و تجسم خون آن‌ها به شماست. برخیزید، اسلام و خودتان را دریابید. نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجای جهان یافت نمی‌شود؛ نه شبیه شرق است و نه مانند غرب؛ اسلامی است… اسلامی.

ای کاش ملت‌های تحت ستم و فشار از سه ضلع زور، پول و فریب، بیدار می‌شدند و آن‌ها نیز دماغ استکبار جهانی را به خاک می‌مالیدند.

مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و سال‌ها زمان می‌برد تا صفات و اخلاق ستمگرانه را از ذهن مردم بیرون بکشد. اما روشنفکران ما ضربه‌های زیادی به این انقلاب زدند، چون نه آن را می‌شناختند و نه برایش رنج و زحمتی کشیده بودند. از هر طرف به این نهال تازه و آزاده آسیب زدند، اما خداوند تواناست. اگر هدایت نشوند، قطعاً مجازات خواهند شد.

پدر و مادر، من زندگی را دوست دارم، اما نه آنقدر که به آن آلوده شوم و خودم را گم کنم. زندگی مانند علی و شهید شدن مانند علی، زندگی مانند حسین و شهید شدن مانند حسین را دوست دارم. شهادت در فرهنگ اسلام، کاری‌ترین و مؤثرترین ضربه‌ها را بر پیکر ستم، بی‌عدالتی، شرک و بی‌دینی وارد کرده و خواهد کرد.

ببینید به چه روزی افتاده‌ایم و استعمار تا چه اندازه جامعه ما را به لجن کشانده است. اما چاره‌ای نیست؛ اینان سد راه انقلاب اسلامی هستند. پس باید سدهای راه اسلام برداشته شوند تا راه پیشرفت و تکامل طی شود.

مادر جان، به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من اشک بریزی، من از تو راضی نخواهم بود. مانند زینب زندگی کن و مرا هم به خدا بسپار.
(اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک)

والسلام
محمد ابراهیم همت

––––––––––

وصیت‌نامه دوم شهید همت:
به نام خدا

نامی که هرگز از من دور نیست و همیشه با یاد او، آرزوی رسیدن به دیدارش را در دل دارم.

سلام بر حسین(ع)، سرور شهیدان، الگو و قهرمان بشریت.

مادر ارجمند و همسر دلسوزم! پدر و برادران عزیزم!
درود خدا بر شما باد که هرگز مانع حرکت من در راه خدا نشدید. چه صبور هستید. خودتان خوب می‌دانید که من چقدر عاشق شهیدان بودم؛ آن غنچه‌هایی که همیشه در پرواز به سوی ملکوت اعلی هستند. آن‌ها سرمشق‌هایی هستند که معتقدند با دادن جان، زندگی جاوید و نزدیکی به خدا را به دست می‌آورند، چرا که «ان الله اشتری من المومنین».

من هم بی‌تاب شده‌ام. گمشده‌ای دارم و خود را در قفس اسیر می‌بینم و می‌خواهم از این قفس بیرون بپرم. سیم‌های خاردار مانع هستند. من از دنیای فریبنده مادیات و هر چیزی که مرا از خدا دور می‌کند، بیزارم (از هوای نفس، شیطان درون و ناخالصی‌ها).

در طول جنگ، برادرانی که در عملیات شهید می‌شدند، از قبل چهره‌ای روحانی و نورانی پیدا می‌کردند و هر فرد بی‌طرفی احساس می‌کرد زمان شهادت آن برادر فرا رسیده است.

عزیزانم! این دومین باری است که وصیت‌نامه می‌نویسم، اما لیاقت آن را ندارم و مشخص است که هنوز در بند اسارت هستم، هنوز خالص نشده‌ام و آلوده‌ام.

از آغاز انقلاب در این راه قدم گذاشتم و بعد از پیروزی انقلاب، سپاه را پناهگاه خوبی برای ادامه مبارزه یافتم. ابتدا درگیری با ضدانقلاب و اشرار در منطقه شهرضا (قمشه) و سمیرم، سپس حضور در خوزستان و مقابله با گروهک‌ها در خرمشهر، پس از آن سفر به سیستان و بلوچستان (چابهار و کنارک) و بعد حرکت به سمت کردستان. دقیقاً دو سال است که در کردستان هستم. گویی جنگ با وجودم عجین شده است.

خداوند تا به حال لطف زیادی به این گنهکار کرده و توفیق مبارزه در راهش را به من داده است. اکنون من می‌روم با دنیایی از انتظار؛ انتظار وصال و رسیدن به معشوق. ای عزیزان من، توجه کنید:

* ۱- اگر خداوند به من فرزندی عطا کرد – با اینکه در تمام مدت پس از ازدواج حتی یک هفته هم نتوانستم در خانه باشم – دلم می‌خواهد او را مانند علی بزرگ کنید.
همسرم انسان فوق‌العاده‌ای است. او بسیار صبور است و به زینب عشق می‌ورزد. او از تربیت درست فرزندم لذت خواهد برد، چون راهش را پیدا کرده است. اگر پسر به دنیا آورد، اسمش را مهدی و اگر دختر به دنیا آورد، اسمش را مریم بگذارید، چون همسرم این اسم را دوست دارد.

* ۲- امام، نشانه پاکی، صفا و خلوص و دریایی از شناخت است. دستورات او را دقیق و کامل اجرا کنید تا خداوند از شما راضی باشد، زیرا او ولی فقیه است و نزد خدا ارزش بسیار والایی دارد.

* ۳- هر مقدار پول دارم، اول بدهی سفر مکه را از طریق سپاه تهران (ستاد مرکزی) پرداخت کنید و باقی را همسرم هر طور که مایل است خرج کند.

* ۴- ملت ما، ملت معجزه‌گر این قرن است. سفارش من به مردم، ادامه دادن راه شهیدان و کمک خواستن از خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) متصل کند. و در این تلاش پیگیر، قطعاً یاری خدا شامل حال مؤمنان خواهد بود.

* ۵- از مادر و تمام فامیل و همسرم، اگر به خاطر من بی‌تابی کنند، راضی نیستم. مرا به خدا بسپارید و صبور و شجاع باشید.

حقیر: حاج همت

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *