آشنایی با زندگینامه دکتر علی شریعتی

علی شریعتی مَزینانی، که بیشتر با نام دکتر علی شریعتی شناخته میشود، در دوم آذر سال ۱۳۱۲ در روستای کاهک از توابع سبزوار به دنیا آمد و در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ در شهر ساوتهمپتون انگلستان چشم از جهان فروبست. او نویسنده، جامعهشناس و پژوهشگر مذهبی اهل ایران بود که در زمره مبارزان و کنشگران دینی و سیاسی قرار داشت و از چهرههای فکری مؤثر در انقلاب اسلامی ایران به شمار میرفت.
شریعتی نگاه تازهای به تاریخ و جامعهشناسی دین اسلام ارائه کرد. وی بازگشت به شیعهی اصیل و انقلابی را عاملی برای رسیدن به جامعهای عادلانه میدانست. علاوه بر نقش او در انقلاب ایران، شریعتی به خاطر کوششهایش برای زنده کردن دین و سنت در میان مردم و نیز آگاهیبخشی در برابر حکومت پادشاهی آن زمان نیز شناخته شده است.
پدرش با عشق و ارادتی که به امام علی(ع) داشت، نام “علی” را برای او برگزید. دوران کودکی را پشت سر گذاشت و سپس وارد دبستان شد. پس از شش سال، به دبیرستان فردوسی رفت و سپس دورهٔ دانشسرای مقدماتی را در مشهد به پایان رساند. همه کسانی که او را از نزدیک میشناختند، تأیید میکنند که علی نوجوانِ نوزده ساله، تفاوت آشکاری با همسالان خود داشت.
برخلاف بسیاری از جوانان هم دورهاش، دانش و بینش علی تنها به درسهای دبیرستان و دانشسرا محدود نبود. او با اشتیاق فراوان، نزد پدر دانشمندش معارف عمیقتری میآموخت و در همان سنین جوانی به درکی رسیده بود که تحصیلات رسمی در برابر آن رنگ میباخت.
پس از پایان دانشسرا، به شغل معلمی روی آورد و پا به کلاس درس گذاشت. این کاری بود که در همهٔ عمر کوتاه خود به آن عشق میورزید و با ایمانی راستین، با تمام وجود آن را ادامه داد.
در سال ۱۳۳۴، به دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی را انتخاب کرد. سال ۱۳۳۵ نقطهعطفی در زندگی او بود؛ در این سال ازدواج کرد و پوران شریعترضوی، همکلاسیاش، را به همسری برگزید.
از آن پس، با وجود همراهی، فداکاری و مهربانی همسرش، دغدغهای برای زندگی خانوادگی نداشت، تا جایی که بخش عمدهای از مسئولیت زندگی بر دوش پوران شریعترضوی بود.
علی شریعتی در دوران دانشجویی با علاقهای وافر به پژوهش در زمینههای گوناگون پرداخت و آثاری مانند ترجمهٔ کتاب «ابوذر غفاری»، ترجمهٔ «نیایش» اثر الکسیس کارل و نیز مجموعهای از مقالات پژوهشی را منتشر کرد. این تلاشها نشاندهندهٔ ویژگیهای روحی، جهت فکری و دقت او در کار تحقیق بود؛ جوانی که هرگز از اندیشیدن و آفرینش بازنایستاد.
سفر به فرانسه
علی شریعتی در سال ۱۳۳۷، پس از گرفتن مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی، به دلیل اینکه رتبه اول رشته خود شده بود، برای ادامه تحصیل به فرانسه اعزام شد. او از جمله دانشجویان محدودی بود که به موقع و در جای مناسب، برای استفاده از امکانات گسترده علمی به غرب رفت.
علی شریعتی که پیش از این، دانش گستردهای از فرهنگ ملی و اسلامی داشت، همچون فردی باتجربه و صاحبفکر با دنیای پرشور و فرهنگ بیکران غرب روبرو شد. او با توانایی لازم موفق شد تا با تکیه بر نگاه عمیق و دقیق خود، چیزهایی را که نمیدانست بیاموزد و دانش خود را در زمینههای گوناگونی مانند جامعهشناسی، تاریخ، فرهنگ اسلامی و بسیاری موضوعات دیگر غنیتر کند. همچنین با بهرهگیری از محضر استادان صاحبسبک و اندیشمندان آزاداندیش، از مرزهای تحصیلات رسمی دانشگاهی فراتر رفت و قدرت فکر و اندیشه خود را بالا برد.
بازگشت به وطن
دکتر علی شریعتی پس از بازگشت به ایران، بلافاصله بازداشت و به زندان فرستاده شد. پس از گذراندن چند ماه در حبس، به زادگاه خود در خراسان رفت. در آنجا، شمار زیادی از دوستداران و پیروان اندیشههای پدر بزرگوارش، با شوق فراوان منتظر دیدار او بودند.
او سپس به دانشگاه مشهد ملحق شد و با حضور و آموزشهای خود، شور و اشتیاقی وصفنشدنی در میان دانشجویان ایجاد کرد.
مکتب سازندگی حسینیه ارشاد
سال ۱۳۴۸ سالی بسیار سرنوشتساز در زندگی دکتر علی شریعتی و نیز در رویدادهای تاریخ معاصر ایران به شمار میرود. در این سال، درهای حسینیه ارشاد، که یک مرکز فرهنگی اسلامی بود، به روی عموم مردم و بهویژه جوانان باز شد و پس از سالها سکوت و رکود، علاقهمندان به دانش و جویندگان حقیقت به این مرکز فرهنگی روی آوردند.
در همین مکان بود که دکتر علی شریعتی با توان و انرژی چشمگیری، هفتهای چند ساعت به سخنرانی میپرداخت و درباره موضوعات گوناگون صحبت میکرد.
علی شریعتی با کنجکاوی و نگاهی گسترده، از یک سو تاریخ ایران و جهان اسلام را بررسی میکرد و به تحلیل چهرههای مقدس و شخصیتهای بزرگ اسلام میپرداخت و از سوی دیگر، با ظرافت و بینشی ویژه، به تبیین وضعیت جامعه آن روز ایران، کمبودها، نابسامانیها، آشفتگیها و جنبههای انحطاط آن اقدام مینمود. او با شجاعتی کمنظیر تلاش کرد تا مردم، بهویژه جوانان، را با واقعیتهای تلخ سرزمین خود آشنا کند و جامعهای که هویت اصلی خود را از دست داده بود، با ریشههای فرهنگی و اصالت خویش پیوند دوباره بزند.
دوران سکوت و زندان
دکتر علی شریعتی با پشتکار فراوان، شبها تا صبح به مطالعه و نوشتن مشغول بود و روزها پس از استراحتی کوتاه، به سخنرانی میپرداخت. هرچه بیشتر مینوشت و صحبت میکرد، توجه مردم و جامعه به او افزایش مییافت و در مقابل، ترس و نگرانی دشمنان دین و کشور را برمیانگیخت. به همین دلیل، مقامات دانشگاه مشهد، کار تدریس او را متوقف کردند و به عنوان فردی نامطلوب، از ادامهٔ فعالیت آموزشی او جلوگیری شد.
پس از مدتی، سخنرانیهای دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد نیز ممنوع شد و کمی بعد، این مکان تعطیل گردید تا مردم دیگر نتوانند سخنان او را بشنوند.
برای دکتر شریعتی، دوری از مردم و سکوت اجباری، رنج بزرگی بود. با این حال، او با وجود تمام این فشارها، دست از تلاش برنداشت و خود را با نوشتن بیشتر سرگرم نگه داشت. اما دشمنان و بدخواهان مردم، به این هم راضی نشدند و سرانجام در مهرماه سال ۱۳۵۳، او را به زندان انداختند و به مدت هجده ماه در سلولی تنگ و تاریک، تنها و زندانی کردند.
مرگ دکتر علی شریعتی
دکتر علی شریعتی در بیست و پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۶ تهران را به مقصد اروپا ترک کرد. او امیدوار بود که به زودی همسر و فرزندانش به او بپیوندند و زندگی تازهای را آغاز کنند تا بتواند آثار بیشتر و تاثیرگذارتری خلق کند.
سرانجام روز یکشنبه، ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ فرا رسید. در آن روز دوستانش با چهرهای آرام و لبخندی صمیمی از او استقبال کردند، اما در عین حال میتوانستند احساس کنند که شادی او با بیتابیلی و نگرانی همراه است.
علی آن روز منتظر بود تا همسر و سه فرزندش را ببیند. چند روز قبل به او خبر داده بودند که خانوادهاش در آن روز به لندن میرسند. زمان رسیدن هواپیما فرارسید و پرواز در فرودگاه لندن به زمین نشست. اما شریعتی تنها دو دختر نوجوانش را دید که بدون مادر و برادر کوچکشان آمده بودند. همسر و پسر کوچک خانواده اجازه خروج از فرودگاه را دریافت نکرده و در ایران نگه داشته شدند.
علی هنگام بوسیدن صورت فرزندانش، رطوبت اشکهای خشک شده روی گونههایشان را حس کرد. و سرانجام در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶، دکتر شریعتی به شکلی غیرمنتظره و مرموز از دنیا رفت. چراغ زندگی پربار او خاموش شد، درست در زمانی که میتوانست در اوج توانایی فکری و تجربهاش، آثار ارزشمندی بیافریند و به مردم و فرهنگ سرزمینش خدمت صادقانه کند. رفتن او، دوستان و همراهانش را در غم از دست دادن عزیزی بزرگ سوگوار کرد.
شریعتی در گورستانی نزدیک حرم زینبیه در دمشق به خاک سپرده شده است.
آثار دکتر علی شریعتی
با مخاطبان نزدیک
ساختن خود بر پایه ایدههای انقلابی
ابوذر
بازگشت به خویشتن
فاطمه، فاطمه است
ما و اندیشههای اقبال
بررسی آیینهای حج
مکتب شیعه
دعا و مناجات
تفاوت تشیع اصیل و تشیع درباری
نگاه اسلام به طبقات اجتماعی
تاریخ تمدن (۲جلد)
سقوط در بیابان
تاریخ و آشنایی با ادیان (دو جلد)
آشنایی با اسلام (دروس حسینه ارشاد) (سه جلد)
حسین، ادامهدهنده راه آدم
راه حل چیست؟
زن در اندیشه اسلامی
مذهب در برابر مذهب
بینش و عقیده
انسان
انسان از خود بیگانه
علی، حقیقتی به شکل اسطوره
بازتعریف هویت ایرانی اسلامی
راههای شناخت اسلام
دیدار با ابراهیم
درآمدی بر اسلام (سخنرانیهای دانشگاه مشهد)
شاخصههای عصر جدید
هنر از نگاه اسلام
گفتوگوهای در خلوت (دو جلد)
امت و رهبری
نامههای منتشر شده
نوشتههای متنوع (دو جلد)
آثار دوران جوانی (دو جلد)
پیشنهاد: زندگینامه شهید مطهری
زندگینامه دکتر علی شریعتی و کتابهایش