خواجه نظامالملک طوسی، یکی از بزرگترین وزیران در تاریخ ایران است که در سال ۴۰۸ هجری قمری در توس به دنیا آمد. او در خاندانی با پیشینه مدیریت و دیوانی پرورش یافت و از جوانی استعداد فراوانی در اداره امور نشان داد.
وی پس از کسب تحصیلات اولیه، به دربار سلجوقیان راه یافت و به تدریج مدارج ترقی را پیمود. در نهایت، آلپ ارسلان او را به عنوان وزیر خود برگزید و این مقام در زمان پسرش، ملکشاه، نیز تثبیت شد.
دوران وزارت خواجه نظامالملک، دوران شکوفایی و آرامش برای ایران بود. او با ایجاد اصلاحات گسترده در نظام اداری و قضایی، ساختار حکومت را استحکام بخشید. از مهمترین اقدامات او، تأسیس مدارس نظامیه در شهرهای بزرگ مانند بغداد، نیشابور و اصفهان بود. این مدارس نقش بزرگی در پیشرفت علوم اسلامی و پرورش دانشمندان و فرهیختگان آن زمان داشتند.
کتاب “سیاستنامه” یا “سیرالملوک” اثر ماندگار اوست که در آن از شیوههای درست حکمرانی و اصول مدیریت سخن گفته است. این کتاب همچنان به عنوان یکی از منابع مهم تاریخ و سیاست مورد توجه است.
سرانجام، خواجه نظامالملک در ماه رمضان سال ۴۸۵ هجری قمری به دست فردی از فرقه حشاشین به شهادت رسید. با این حال، خدمات و آثار او تأثیری پایدار بر فرهنگ و تمدن اسلامی-ایرانی گذاشت و نامش برای همیشه در تاریخ میدرخشد.

زندگینامه خواجه نظام الملک
ابوعلی حسن توسی که به خواجه نظامالملک شهرت دارد، در سال ۴۰۸ هجری در طوس خراسان به دنیا آمد. چون تحصیلاتش را در همین شهر گذرانده بود، به «توسی» معروف شد.
او در دوره حکومت غزنویان متولد شد و ابتدا در دستگاه دیوانی کار میکرد. پس از آنکه در برکناری عمیدالملک کندری در سال ۴۵۵ قمری نقش داشت، به وزارت الب ارسلان و معلمی ملکشاه، پسر خردسال او، انتخاب شد. او به مدت ۲۹ سال در این مقام باقی ماند. پس از مرگ الب ارسلان، خواجه نظامالملک، ملکشاه را که در آن زمان هفده یا هجده سال بیشتر نداشت، به پادشاهی رساند و خود اداره کشور ایران را که با مشکلات زیادی روبرو بود، بر عهده گرفت. به دلیل شایستگی و کاردانی او، بسیاری از مشکلات حل شد و ملکشاه به قدرتی چشمگیر در کشور دست یافت.
خواجه فردی بلندهمت و میهندوست بود و همواره در پی پیشرفت ایران و ساخت مراکز علمی برای رونق بخشیدن به دانش در میان هموطنانش بود. او در جوانی به خدمت ابو علی ابن شاذان، وزیر الب ارسلان، درآمد و به عنوان نویسنده نزد او کار میکرد. ابن شاذان در پایان عمر به او سفارش کرد که به سلطان الب ارسلان بپیوندد و خواجه نیز چنین کرد.
نام اصلی او ابوعلی حسن و نام پدرش ابوالحسن علی بود. پدربزرگش نیز علی بن اسحاق نام داشت که از زمینداران منطقه بیهق به شمار میرفت. ابوالحسن علی در نوشتن و حسابداری مهارت داشت و در اداره حکومت خراسان مشغول به کار شد. خاندان او اصالتاً اهل بیهق بودند، اما وقتی پدرش در کارهای دیوانی پیشرفت کرد، مأمور مدیریت اموال دولتی در طوس شد و در آنجا ساکن شد. او ازدواج کرد و سه پسرش در طوس متولد شدند که بزرگترین آنها حسن، همان کسی است که بعدها به نظامالملک معروف شد.
خواجه نظامالملک در طول نزدیک به سی سال وزارت در دوران الب ارسلان و ملکشاه، آنچدر در مدیریت امور، فتح سرزمینها و سرکوب دشمنان کفایت و خردمندی نشان داد که قلمرو حکومت از حلب تا کاشغر گسترش یافت و نام این دو پادشاه در شرق و غرب جهان آن روز بر سر زبانها افتاد. به گونهای که باید بخش عمدهای از موفقیتهای الب ارسلان و ملکشاه را مرهون خرد و کاردانی خواجه نظامالملک دانست. او قلمرو ایران را چنان گسترش داد که در طول هزار و چهارصد سال تاریخ اسلام، همانندی نداشت و در سراسر این قلمرو، هیچ کس را یارای سرپیچی از فرمان او نبود.
اثرها خواجه نظام الملک
او نویسنده کتابی به نام «سیاستنامه» است که با نام «سیر الملوک» نیز شناخته میشود. این کتاب با ویرایش هیوبرت دارک، در سال ۱۳۴۰ خورشیدی توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب در ۳۷۲ صفحه چاپ شده است.
او در تنظیم تقویم جلالی نیز همکاری داشته و در این کار با دانشمندانی مانند خیام همراه بود. این تقویم در سال ۴۵۱ هجری به پایان رسید.
همچنین به دستور او، دانشگاه نظامیه در بغداد تأسیس شد؛ جایی که امام محمد غزالی در آن تدریس میکرد. علاوه بر بغداد، دانشگاههای نظامیه در شهرهای دیگری مانند اصفهان، نیشابور، بصره، موصل و هرات نیز ساخته شدند.
لقب های خواجه نظام الملک
وزیر بزرگ؛ چون در دوران حکومت سلجوقیان، هیچ وزیری به اندازه او مقام و منزلت نداشت.
استاد بزرگوار؛ برای آموزش و پرورش ملکشاه در دوران ولیعهدی او
در دوران قدیم، داستان مردی حکیم و باکفایت روایت میشود که به مقام وزارت دو پادشاه بزرگ رسید. او به دلیل خردمندی و درایتش، مورد اعتماد هر دو حاکم بود و مسئولیتهای خطیری را بر عهده داشت. این لقب “تاجالحضرتین” به او داده شد، زیرا همچون تاجی گرانبها، زینتبخش دربار هر دو پادشاه بود. او با fairness و تدبیر خود، در خدمت هر دو سلطنت بود و وفاداریش را بین هر دو به خوبی تقسیم میکرد. این داستان، نمادی از مدیریت هوشمندانه و وفاداری تقسیمشده است.
قوامالدین؛ این عنوانی دینی بود که عالمان و فقیهان آن دوران به او اعطا کرده بودند.
نظامالملک لقبی بود که مردم بیشتر او را با این عنوان میشناختند. پس از او، در دورههای بعدی تاریخ، بسیاری از وزیران مورد اعتماد پادشاهان در ایران و هند نیز با همین لقب نامیده میشدند.
اتابک، عنوانی بود که پادشاه ملکشاه، پس از به تخت نشستن، به او اعطا کرد.
امیرالمؤمنین رضی، عنوانی بود که خلیفهی المقتدی بامرالله در سال چهارصد و هفتاد و پنج هجری به او اعطا کرد.
صدرالاسلام
آرامگاه خواجه نظام الملک
آرامگاه خواجه نظامالملک در محله احمدآباد اصفهان، در منطقهای به نام دارالبطیخ و در کوچهای که به نام اوست، قرار دارد. این بنا یک آرامگاه ساده و کوچک از دوره سلجوقی است و حدود هشت قبر در آن دیده میشود که گفته میشود متعلق به شاهزادگان و شخصیتهای مهم آن دوره است.
در این آرامگاه هشت قبر وجود دارد که بیشتر آنها دارای سنگهای مرمر زیبا و ارزشمند هستند. روی قبر خواجه نظامالملک نیز یک سنگ مرمر بسیار زیبا نصب شده که دورتادور آن، کتیبهای شامل آیه الکرسی و عبارات دیگر حکاکی شده است.
پیکر ملکشاه سلجوقی نیز در همین مکان دفن شده است. علاوه بر او، ترکان خاتون همسر ملکشاه و فرزندانش مانند برکیارق، سلطان محمد و سلطان محمود نیز در این آرامگاه آرمیدهاند. روی سنگهای قبور اینجا علاوه بر تاریخهای مربوط به دوران سلجوقی، تاریخهایی مانند ۸۵۹ هجری قمری، ۹۳۷ و ۹۵۳ هجری قمری نیز نوشته شده است.
شعر در مورد خواجه نظام الملک
عجیب نیست اگر با کشتن نظامالملک، چهرهٔ جوانمردی و شرافت تیره و تار شود؟
شگفتانگیز است که قتل او را جایز شمردند با این امید که سلطان ملکشاه را رام و مطیع کنند.
آنان مرتکب اشتباه بزرگی شدند، زیرا این قانون زندگی را ندانستند که شمشیر وقتی از غلاف بیرون بیاید، زنگ میزند.
باید هزار سال بگذرد تا در میان افراد باکفایت، کسی خردمند پیدا شود که به نام “نظام” شناخته شود.
پیشنهادی: خلاصه زندگی نامه مولوی شاعر بزرگ ایرانی
منابع : ویکی پدیا – تیبان – سایت گردشگری ایران