در روزهای سخت شیوع بیماری کرونا، گروهی از افراد شجاع و فداکار مانند فرشتگان نجات در خط مقدم مبارزه با این ویروس ایستادند. این عزیزان که به “مدافعان سلامت” شناخته میشوند، شامل پزشکان، پرستاران، کادر درمان و تمام کسانی هستند که برای نجات جان انسانها و حفظ سلامتی جامعه، بدون ترس از خطر، شبانهروز تلاش کردند.
آنها همچون سربازانی بودند که در یک جنگ نامرئی شرکت کردند. با وجود خستگی زیاد، ترس از بیمار شدن خود یا خانوادهشان، و دوری از عزیزان، هر روز با لباس های محافظت کننده به میدان میآمدند. آنها نه تنها به درمان بیماران میپرداختند، بلکه با مهربانی و دادن امید، دلهای هراسان را آرام میکردند.
متأسفانه، برخی از این فرشتگان زمینی، در این راه جان خود را از دست دادند و به شهدای سلامت تبدیل شدند. ما هرگز فداکاریهای آنان و زحمات تمام مدافعان سلامت را فراموش نمیکنیم. آنان قهرمانان واقعی این دوران هستند که با از خودگذشتگی، درس عشق و انسانیت را به همگان آموختند.

در این انشا میخواهیم در مورد قهرمانانی صحبت کنیم که در روزهای سخت شیوع بیماری کرونا، برای حفظ سلامتی ما تلاش کردند. این متن به دانشآموزان کمک میکند تا با شیوه نوشتن یک متن توصیفی و بیان احساسات خود آشنا شوند.
تصور کنید تمام شهر در سکوت فرو رفته است. خیابانها خلوت شده و مردم در خانههای خود ماندهاند. در این شرایط سخت، گروهی از افراد شجاع، هر روز برای نجات جان انسانها به میدان میآیند. آنها مدافعان سلامت هستند؛ پرستاران، پزشکان، بهورزان و تمام کسانی که در بیمارستانها و مراکز درمانی، بدون خستگی و با از خودگذشتگی کار میکنند.
این قهرمانان مانند سپری محکم در برابر ویروس ایستادهاند. آنها با وجود ترس از بیمار شدن، هر روز با لباسهای محافظتی به استقبال بیماران میروند. چهرههای آنها از پشت ماسک و شیلد دیده میشود، اما مهربانی و عشق در چشمانشان آشکار است. آنها نه تنها به درمان بیماران کمک میکنند، بلکه با کلمات امیدبخش، دلهای نگران را آرام میسازند.
ما باید همیشه قدردان زحمات این عزیزان باشیم و با رعایت نکات بهداشتی، احترام خود را به آنها نشان دهیم. مدافعان سلامت به ما آموختند که ایثار و انسانیت، بزرگترین ارزشهای زندگی هستند.
انشا مدافعان سلامت
در گذشتهای نه خیلی دور، آسمان این سرزمین تیره و تار از جنگ و درگیری بود. صدای آژیر خطر، دلها را میلرزاند. چه سخت بود زمانی که موشکی از سوی دشمن بر پشتبام خانهای فرود میآمد و کودک و بزرگسال را از هم جدا میکرد.
در آن دوران سخت، زنان و مردان شجاع بسیاری برای محافظت از میهن، پا پیش گذاشتند و با عشق به وطن، از زیر قرآن گذشتند و در راه دفاع از کشور، جان خود را فدا کردند تا اجازه ندهند بیگانهها حتی ذرهای از این خاک را تصاحب کنند.
اکنون سالها از آن روزهای غمانگیز میگذرد؛ روزهایی که زمین را با عطر شهیدان معطر کرد. امروز اما، کشور ما با دشمنی دیگر روبرو است؛ دشمنی که هر روز جان بسیاری از هموطنان را میگیرد و عده زیادی را بیمار میکند. این دشمن، ویروس کوچک اما موذی کروناست که مدتهاست زندگی همه را تحت تأثیر قرار داده؛ نه فقط ایران، که تمام دنیا…
این بار نیز، خط مقدم جبهه پر از فداکارانی است که برای نجات انسانها میکوشند. نفسهای بریده، چشمهای منتظر، سرفههای رنجآور و بدنهای ضعیف و تبدار… این صحنهها اجازه نمیدهد کسانی که میتوانند کمک کنند، بیتفاوت بمانند. آنها مانند رزمندگان دوران جنگ، با تمام توان پا به میدان خدمت گذاشتهاند و نشان میدهند که مهربانی و از خودگذشتگی هنوز زنده است.
چه فداکاریی بالاتر از این که ماهها از خانوادهات دور باشی، با لباسهای سنگین و گرم در خدمت بیماران باشی، صورتت زیر ماسک زخمی شود، اما باز هم جان دیگران برایت از جان خودت مهمتر باشد، تا جایی که خودت نیز در این راه قربانی شوی؟
“آن سالها شهدای دفاع از وطن داشتیم و این روزها، شهدای دفاع از سلامت.”
امروز نیز، این خاک، فرشتگانی از جنس پزشکان، پرستاران و همه دلسوزان را در آغوش گرفته است. همانگونه که شهدای هشت سال دفاع مقدس در گلزار شهدا آرام گرفتهاند.
هر دو گروه، جان خود را با خلوص نیت تقدیم کردند و با خدا معاملهای نیکو انجام دادند. هر دو، شبهای بسیاری را بیدار ماندند و خانوادههایشان با چشمانی منتظر، چشم به راهشان بودند. هر دو سختیهای جسمی را تحمل کردند تا نزد پروردگارشان آرامش یابند.
به راستی هر که از خود بگذرد، شهید است و شهدا هرگز نمیمیرند؛ شهدا زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.
شادی روح تمام شهدا صلوات
بیشتر بخوانید: انشا زیبا و توصیفی درباره پرستار
اختصاصی-مدیر تولز