ماه مهر از راه میرسد. بوی کتابهای نو در هوا پیچیده است. برگهای درختان کمکم زرد میشوند و آرام آرام به زمین میافتند. صدای زنگ مدرسه دوباره در محله طنینانداز میشود و نوید آغاز روزهای تازهای را میدهد.
مدرسه ها پس از چند ماه سکوت، دوباره با شور و هیاهوی بچهها زنده میشوند. دانشآموزان با کیف و کتابهای رنگارنگ، با چشمانی پر از امید و دلهای پر از آرزو، راهی کلاسهای درس میشوند. نیمکتهای کلاس که تا دیروز خالی و ساکت بودند، امروز میزبان خندهها و شادیهای کودکانگی هستند.
مهر، ماه آموختن است. ماه رویش دانههای علم و دانایی در ذهن کنجکاو ماست. در این ماه، ما نه تنها خواندن و نوشتن را یاد میگیریم، بلکه چگونه با هم دوست باشیم و به یکدیگر محبت کنیم نیز میآموزیم.
معلمهای مهربان، مانند باغبانی دلسوز، به دانش ما آب میدهند و آن را رشد میدهند. آنها با حوصله و مهربانی، راه و چاه زندگی را به ما نشان میدهند.
ماه مهر، برای من، یعنی آغاز یک راه تازه. راهی که در آن با چیزهای جدید آشنا میشوم و دوستان تازهای پیدا میکنم. این ماه به من یادآوری میکند که باید برای فردای روشنتر تلاش کنم و مانند درختی تنومند، ریشههای علم و اخلاق را در خود محکم و استوار کنم.
پس بیایید از این فرصت طلایی نهایت استفاده را ببریم. با آغوش باز به استقبال مهر برویم و از هر لحظهای برای یادگیری چیزهای خوب بهره ببریم.

ماه مهر از راه میرسد و دنیایی از شور و هیجان را با خود به همراه میآورد. این ماه، سرآغاز فصل یادگیری و رویش دوباره است. در این متن، با نثری ادبی و تصویری، فضای زیبای آغاز سال تحصیلی را برای شما دانشآموزان عزیز به تصویر میکشیم تا با شیوهی درست نوشتن و هنر بیان ایدهها آشنا شوید. در ادامه با ما همراه باشید.
انشا ادبی ماه مهر
ماه مهر، نخستین ماه فصل پاییز است. با شنیدن نام این ماه، بیدرنگ یاد بازشدن مدارس و آغاز سال تحصیلی پس از تعطیلات تابستان میافتیم، همراه با زمزمه این شعر:
باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه ♩♪♫♪♩♪
در ماه مهر، کوچه و خیابانها حال و هوای دیگری پیدا میکنند. همه جا میتوان دانشآموزانی را با روپوشهای رنگارنگ دید. بعضی از آنها با چشمانی پفکرده و در حال خمیازه، به سختی خود را به سمت مدرسه میکشند و پیداست که هنوز دلشان برای تعطیلات شیرین تابستان تنگ شده است.
بعضی دیگر در کنار دوستانشان مشغول شوخی و خنده هستند؛ انگار میخواهند در مدرسه شور و شوقی به پا کنند و مدیر و ناظم را خوشحال نمایند! برخی هم با صورتی شاداب و پرانرژی به سوی مدرسه میروند و نشان میدهد که مشتاق دیدار دوستان و کلاس درس هستند. پدر و مادرها نیز، به ویژه در مقطع ابتدایی، فرزندانشان را همراهی میکنند.
جلوی درب مدارس شلوغ میشود و گویی مادران نمیتوانند به راحتی از بچههایشان جدا شوند. خیابانها نیز پرترافیکتر از روزهای عادی میشوند، چون بسیاری برای رسیدن به مدرسه از خودرو یا وسایل نقلیه استفاده میکنند.
در اتوبوس و مترو نیز آن قدر شلوغ است که جایی خالی پیدا نمیشود. در یک کلام، همه چیز نشان از آغاز دوبارهٔ مدرسه دارد. این که مردم برای سوادآموزی و دانشاندوزی تلاش میکنند، احساس خوبی به آدم میدهد و خدا را به خاطر این نعمت بزرگ، یعنی فراهم بودن شرایط تحصیل، شکرگزاریم.
انشا اگر من مدیر مدرسه بودم
اختصاصی-مدیر تولز