انشا درباره بیعدالتی و زورگویی
بیعدالتی و زورگویی مانند ابری تاریک هستند که آسمان زندگی را میپوشانند. وقتی به کسی یا گروهی ظلم میشود، یعنی حق او پایمال شده است. این کار مانند آن است که گل زیبایی را زیر پا له کنیم.
زورگویی فقط کتک زدن یا دشنام دادن نیست. گاهی با یک نگاه تحقیرآمیز، یک حرف ناجوانمردانه یا نادیده گرفتن حق کسی، به او ستم روا میداریم. حتی وقتی در برابر زورگویی دیگران سکوت میکنیم، در واقع به آن کمک کردهایم.
همه ما در قلب خود میدانیم که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است. وجدان ما، همان صدای آرام درونی، همیشه راه درست را به ما نشان میدهد. اگر به این صدای درونی گوش دهیم، هرگز باعث رنجش دیگران نمیشویم.
برای ساختن دنیایی بهتر، باید از خودمان شروع کنیم. باید با همه، حتی با کسانی که با آنها مخالفیم، با محبت و احترام رفتار کنیم. باید یاد بگیریم که به حقوق دیگران احترام بگذاریم و همیشه طرف حق را بگیریم، حتی اگر برایمان سخت باشد.
اگر هر کدام از ما سعی کند در زندگی خود انسانی منصف و مهربان باشد، آنگاه میتوانیم امیدوار باشیم که دنیا به جای بهتری برای زندگی همه تبدیل شود.

انشایی با موضوع ستم و بیداد، به شیوهای ادبی و تصویری برای دانشآموزان فراهم شده است تا با سبک نوشتاری و مهارتهای نگارش آشنا شوند. همراه مدیر تولز بمانید.
موضوع انشا ظلم و ستم
همه ما بارها کلمه ظلم را شنیدهایم، اما شاید کمتر به معنای واقعی آن فکر کرده باشیم. ظلم یعنی حق کسی را ضایع کنیم و به او آسیب برسانیم. فرقی نمیکند این آسیب چقدر بزرگ یا کوچک باشد؛ وقتی با کسی دعوا میکنیم و او را میزنیم، یا وقتی در صف نانوایی به زور جای کسی را میگیریم، در هر دو حالت مرتکب ظلم شدهایم.
ریشه ظلم، خودخواهی است. هر وقت کسی برای منافع خودش به دیگری آسیب بزند – چه از نظر جسمی، مالی یا احساسی – به او ظلم کرده است. گاهی این کار را از روی عمد انجام میدهیم و گاهی بدون اینکه بدانیم. البته بعضی از ظلمها مانند هدر دادن آب یا بیاحترامی به همسایه، با جنایتهای بزرگی مثل جنگ و کشتار مردم بیگناه قابل مقایسه نیستند، اما در هر صورت هر دو نوع، ظلم هستند. انسانهای ستمگر با پیروی از خواستههای نفسانی و خودخواهیهایشان، زخمهای جسمی و روحی زیادی به دیگران وارد میکنند.
پیامبر اکرم حدیثی نقل میکنند که میفرماید: “هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه برای خودت نمیپسندی برای دیگران هم نپسند.” به نظر من، اگر فقط همین یک جمله را در زندگی به کار ببندیم، میتوانیم از ظلم کردن به دیگران جلوگیری کنیم. کافی است قبل از هر کاری از خود بپرسیم: “اگر کسی با من چنین رفتاری میکرد، راضی بودم؟” با پاسخ به این سوال، میفهمیم که کارمان درست است یا نه.
سکوت در برابر ظلم، باعث تقویت آن میشود. ما باید یاد بگیریم که در مقابل ستم بایستیم و تا جایی که میتوانیم از کسانی که مورد ستم قرار گرفتهاند، دفاع کنیم. فرقی ندارد خودمان قربانی باشیم یا دیگری؛ وقتی در برابر ظلم مقاومت کنیم، به ظالم نشان میدهیم که نمیتواند همیشه با زورگویی به خواستههایش برسد.
ایستادگی در برابر ستم، ما را به انسانهای آزاده تبدیل میکند، مانند رزمندگانی که در جنگ با از خودگذشتگی در برابر دشمن ایستادند و به ما آموختند که باید از مظلوم دفاع کنیم و نگذاریم کسی با زور حق ما را پایمال کند.
ظلم کردن نشانه قدرت نیست، بلکه نشانه خودخواهی و زشتی رفتار فرد است. کسی که به دیگران ستم میکند، در واقع پا بر ارزشهای انسانی خود میگذارد و انسانیت خود را نادیده میگیرد.
ما باید بدانیم که همیشه مظلوم نیستیم؛ گاهی خودمان هم – شاید ناخواسته – به دیگران آسیب میزنیم. در چنین مواقعی، با کمی فکر کردن و رو راست بودن با خودمان، میتوانیم عذرخواهی کنیم و اگر امکان دارد، کار wrong را جبران کنیم. عذرخواهی پس از اشتباه، به ما یادآوری میکند که مراقب رفتارمان باشیم و علاوه بر حق خود، به حقوق دیگران نیز احترام بگذاریم تا مبادا مرتکب ظلم شویم.
موضوعات پیشنهادی برای انشاهای دانش آموزی
انشا اختصاصی _ نویسنده: فاطمه عبدالرحیمی