انشا در مورد شغل آینده ؛ نقاش

انشا در مورد شغل آینده ؛ نقاش

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

انشا: شغل آینده من؛ نقاش

اگر از من بپرسند می‌خواهی در آینده چه کاره شوی، با اطمینان می‌گویم: “یک نقاش”. نقاشی فقط کشیدن چند خط و رنگ روی بوم نیست. نقاشی یعنی حرف زدن بدون کلام. یعنی نشان دادن زیبایی‌هایی که دیگران شاید در شلوغی زندگی نتوانند ببینند.

من با قلم موی من، می‌توانم یک روز معمولی پاییزی را به یک صحنه پر از احساس تبدیل کنم. می‌توانم لبخند مادرم یا شیطنت برادرم را برای همیشه روی بوم نگه دارم. یک نقاش مانند یک جادوگر است که می‌تواند احساساتش را به رنگ تبدیل کند و آن را با همه دنیا تقسیم کند.

دوست دارم روزی تابلوهای من در یک گالری بزرگ به نمایش گذاشته شود و مردم با دیدن آن‌ها لبخند بزنند، به فکر فرو روند یا آرامش پیدا کنند. می‌خواهم با هنرم به جهان زیبایی هدیه دهم. برای رسیدن به این هدف سخت درس می‌خوانم و هر روز طراحی و نقاشی را تمرین می‌کنم.

من مطمئنم که با پشتکار و عشق می‌توانم به آرزویم برسم و یک نقاش موفق شوم.

انشا در مورد شغل آینده ؛ نقاش

انشا درباره شغل آینده من: پرستاری

همیشه فکر می‌کنم که در آینده می‌خواهم چه کاره شوم. از بین همه شغل‌ها، پرستاری برای من جذاب‌تر است. چرا که این شغل، تنها یک کار معمولی نیست؛ بلکه یک خدمت انسانی و عاشقانه است.

تصور کنید در بیمارستانی قدم می‌زنید. پرستاران را می‌بینید که با لباس‌های سفید و تمیزشان، مانند فرشته‌هایی به اطراف حرکت می‌کنند. آن‌ها کنار تخت هر بیمار حاضر می‌شوند، با چهره‌ای متبسم و دلگرم‌کننده. یک دماسنج برمی‌دارند، دارویی می‌دهند یا با دستان نرم و مهربانشان، بالش بیمار را جابجا می‌کنند. این دستان نه فقط برای درمان جسم که برای مرهم نهادن بر دل‌های آزرده نیز هست.

پرستار، چراغ امید در تاریک‌ترین لحظات زندگی است. وقتی کسی درد می‌کشد و غمگین است، پرستار با کلمات مهربان و دلسوزانه‌اش، آرامش را به او هدیه می‌دهد. او تنها دارو تجویز نمی‌کند، بلکه محبت و عاطفه نیز می‌بخشد. این شغل، هنر گوش دادن و درک کردن است.

من دوست دارم در آینده چنین انسانی باشم. می‌خواهم لباسی سفید بپوشم که نشانه پاکی و خدمت است. آرزو دارم بتوانم سهمی کوچک در کاهش درد همنوعانم داشته باشم و با وجود تمام سختی‌ها، با عشق و صبر به دیگران خدمت کنم. برای من، پرستاری فقط یک شغل نیست؛ یک انتخاب از روی عشق و یک مسیر زیبا برای مفید بودن است.

موضوع انشا شغل آینده ؛ نقاش

از بچگی عاشق نقاشی بودم. هر فرصتی که پیدا می‌کردم، دست به قلم می‌شدم و با مدادهای رنگی‌ام طرح می‌زدم. جعبه رنگ‌هایم کامل نبود، اما من با قاطی کردن رنگ‌ها، رنگ مورد علاقه‌ام را درست می‌کردم. حتی دیدن یک نقاش ساختمان هم مرا ذوق‌زده می‌کرد. دنیای نقاشی برایم پر از شگفتی بود. با نقاشی می‌توانستم هر چیزی که توی ذهنم بود را به تصویر بکشم.

به همین خاطر، تصمیم گرفتم که نقاشی را به عنوان شغل اصلی خودم انتخاب کنم. به نظر من، نقاش شدن یعنی انتخاب یک مسیر رنگارنگ و پرشور برای زندگی. فکر کنید بتوانید با دست‌های خودتان، هر چیزی را که می‌بینید، دقیقاً همان‌طور که دوست دارید، روی کاغذ بیاورید؛ آیا این هیجان‌انگیز نیست؟ در نقاشی، هیچ مرز و محدودیتی وجود ندارد؛ مثل نقاشی‌های ونگوک که هر کدام به شکلی عجیب و رویایی هستند.

وقتی با روش‌های مختلف نقاشی آشنا شدم، سبک آبرنگ را پسندیدم. چون وقتی رنگ با آب مخلوط می‌شود، یک حس سبکی و آزادی به آدم می‌دهد. می‌شود با قلمو و ایجاد لکه‌های رنگی روی مقوا، زیبایی‌های زیادی خلق کرد و از نتیجهٔ کار لذت برد. آبرنگ یکی از دشوارترین سبک‌های نقاشی است، اما درس‌های بزرگی هم به ما می‌دهد. مثلاً اگر رنگ به اشتباه از قلمو روی کاغذ بریزد، دیگر پاک نمی‌شود و اگر سعی کنی آن را پاک کنی، نقاشی‌ات خراب می‌شود. درست مثل بعضی از اشتباهات زندگی که راه برگشتی ندارند.

شاید از بیرون، کار نقاش آسان و زیبا به نظر برسد، اما مانند هر شغل دیگری، سختی‌های خودش را دارد. اگر شما هم مثل من دوست دارید نقاشی را به عنوان شغل آینده‌تان انتخاب کنید، باید همهٔ مشکلات و دشواری‌های این راه بی‌پایان را در نظر بگیرید و هر روز برای بهتر شدن تلاش کنید. برای نقاش شدن، استعداد لازم نیست؛ این پشتکار و تلاش پیوسته است که شما را به موفقیت می‌رساند.

انشا شغل آینده، پلیس

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *