انشا در مورد تعطیلات آخر هفته کرونایی

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

در این روزهای کرونایی، تعطیلات آخر هفته برای من شکل تازه‌ای پیدا کرده است. دیگر خبری از مهمانی‌های شلوغ، پارک و خرید با خانواده نیست. در عوض، در خانه می‌مانیم و برای پر کردن وقت، کارهای تازه‌ای انجام می‌دهیم.

صبح جمعه با آرامش بیشتری شروع می‌شود. بعد از صرف صبحانه، با پدر و مادرم در خانه صحبت می‌کنم و گاهی در کارهای خانه به آن‌ها کمک می‌کنم. بعد از ظهرها را به درس خواندن و تکالیف مدرسه اختصاص می‌دهم. از آنجایی که مدرسه تعطیل است، باید بیشتر مراقب درس‌هایم باشم.

برای سرگرمی، فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم یا با دوستانم به صورت تلفنی و اینترنتی در ارتباط هستم. گاهی هم با خواهر یا برادرم بازی‌های دسته‌جمعی انجام می‌دهیم که خانه را پر از خنده و شادی می‌کند.

این روزها به من یاد داده که حتی در خانه هم می‌توان لحظات زیبا و به‌یادماندنی ساخت. البته دلم برای گردش و دیدار دوستان و فامیل تنگ شده، اما می‌دانم که ماندن در خانه، کمک به سلامت خودمان و دیگران است. امیدوارم این شرایط به زودی تمام شود و دوباره بتوانیم آخر هفته‌های شاد و پرجنب‌وجوش گذشته را تجربه کنیم.

تعطیلات آخر هفته کرونایی

یک انشای طنز و زیبا با موضوع “آخر هفته در روزهای کرونایی” برای شما دانش آموزان عزیز آماده کرده‌ام. با ما همراه باشید تا با شیوه نوشتن و مهارت‌های نویسندگی بیشتر آشنا شوید.

یاد روزهای خوب بخیر! زمانی بود که تمام هفته را با شوق و ذوق به مدرسه و درس می‌رفتیم، و از همان ابتدای هفته، چشم به راه روزهای تعطیل پنج‌شنبه و جمعه بودیم!
و چه غم‌انگیز بود غروب روزهای یکشنبه! که نوید شروع دوباره هفته و پایان تعطیلات را می‌داد. اگر صبح‌ها باید به مدرسه می‌رفتیم، با چشمانی نیمه‌باز صبحانه می‌خوردیم و راهی می‌شدیم. انگار که کسی ما را مجبور کرده باشد!
سخت‌تر از همه، دیدن بقیه اعضای خانواده بود که در رختخوابی گرم و نرم در خواب شیرین به سر می‌بردند و ما باید پتو را کنار می‌زدیم و از جای دلمان کنده می‌شدیم.
و چه زیبا شعر “سحرخیز باش تا کامروا باشی” را از بر داشتیم. اما راستش را بخواهید، آدم ترجیح می‌دهد ساعت شش صبح چشمانش را ببندد و بخوابد، تا اینکه این شعرها را برای خودش تکرار کند 🙂
این خاطرات را گفتم که بگویم با این شرایط، تعطیلات آخر هفته مثل نوشیدن یک نوشیدنی گرم در یک روز سرد زمستانی، دلچسب و دوست‌داشتنی بود.

اما این روزها!
وای به حال این روزها!
هر روزمان شبیه همان تعطیلات آخر هفته قدیمی شده! دنبال کاری می‌گردیم که سرگرم شویم و زمان را سپری کنیم!
دیگر خبری از بیدار شدن در سحرگاه نیست. غروب جمعه چقدر قشنگ است وقتی بدانی فردا، روز تعطیل است😁
اصلاً چرا باید در مورد تعطیلات آخر هفته در دوران کرونا انشا بنویسم؟ مگر کرونا برای خودش آخر هفته‌ای هم دارد؟! هر هفت روز هفته ما تعطیل است.
درس‌ها هم که الحمدلله به صورت آنلاین برگزار می‌شود؛ دیگر خبری از معلم نیست که بگوید: “آهای! کجایی که داری خوراکی می‌خوری؟! ما را هم مهمان کن!”
و تو مجبور باشی پوست میوه‌ها را قایم کنی و خودت را به خواب بزنی که مثلاً داری یک مسئله سخت ریاضی را حل می‌کنی!
نه عزیزم، دیگر از این صحبت‌ها نیست؛ راحت و بدون نگرانی، پاهایت را دراز می‌کنی و یک ظرف پر از میوه کنارت می‌گذاری و در میان تدریس معلم، دلخوشی کوچکی برای خودت درست می‌کنی. از این بهتر هم سراغ داری؟!
همیشه از خدا می‌خواستیم که مدرسه تعطیل شود و ما به خوشی بگذرانیم، خدا هم آنقدر تعطیلی روی سرمان ریخت که فکر کنم زیاده‌روی شده! تنها مشکلش این است که نمی‌توانیم آنطور که باید، از آن لذت ببریم.
چون مجبوری تمام وقت در خانه بمانی و در خانه به دنبال تفریح بگردی. چون اگر بیرون بروی، ممکن است کرونای ناخوانده به سراغت بیاید و اتفاقی بیفتد که نباید بیفتد!

خوب، بگذریم!
می‌خواستم بگویم که ما خیلی وقت است در تعطیلات به سر می‌بریم و خیلی وقت است که حتی تعطیلات وسط هفته هم ما را ذوق‌زده نمی‌کند.
خدایا، تعطیلاتمان خیلی زیاد شده… کرونا هم اجازه نمی‌دهد بیرون برویم…
به رفتن به مدرسه و داشتن دو روز یا حتی یک روز تعطیلی در هفته، خیلی بیشتر از این همه تعطیلی همراه با درد و نگرانی جهانی می‌ارزد.
کاش کرونا وسایلش را جمع کند و برود.

بیشتر بخوانید: انشا در مورد کرونا با طنز تلخ
اختصاصی-مدیر تولز

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *