اگر ما گوش نداشتیم، دنیای اطرافمان چگونه بود؟
بیایید یک روز را تصور کنیم که در آن قادر به شنیدن نیستیم. وقتی از خواب بیدار میشویم، صدای زنگ ساعت را نمیشنویم. صدای پرندگان پشت پنجره و قهوهای که روی گاز قل قل میکند، همه ساکت هستند. در مسیر مدرسه، هیچ کس نمیتواند با دیگری صحبت کند. نه صدای بوق ماشینها، نه صدای خنده دوستان و نه حتی تذکر معلم.
در چنین دنیایی، ارتباط برقرار کردن بسیار سخت میشود. برای فهماندن منظورمون مجبوریم همیشه از اشاره و نوشتن استفاده کنیم. موسیقی و آهنگهای زیبا دیگر معنایی ندارند. صدای باران که به شیشه میخورد، یا صدای موج دریا فقط یک داستان میشوند که دیگران برایمان تعریف میکنند.
اما شاید در این سکوت اجباری، چیزهای دیگری را بهتر درک کنیم. شاید بیشتر به چهرهها و چشمهای مردم دقت کنیم. شاید زبان اشاره یاد بگیریم و با دقت بیشتری با هم ارتباط برقرار کنیم.
گوش دادن، هدیه بزرگی است که ما را به دنیای اطرافمان وصل میکند. پس بهتر است قدر این نعمت را بدانیم و از شنیدن صداهای زیبای زندگی لذت ببریم.

اگر دنیا بی صدا میشد، چه میشد؟
فرض کنید در دنیایی زندگی میکردیم که هیچ صدایی نبود. نه آواز پرندگان، نه زمزمهٔ باد، نه صدای خندهٔ دوستان و نه نوای دلنشین یک آهنگ. در چنین دنیای خاموشی، زندگی چه شکلی بود؟
اگر گوش نداشتیم، نمیتوانستیم صدای مادرمان را که ما را به مهربانی صدا میزند، بشنویم. نمیتوانستیم به داستانهای پدربزرگ گوش دهیم و از خاطراتش لذت ببریم. حتی صدای باران که بر پشت بام میخورد، برایمان بیمعنا بود.
در این سکوت، شاید بیشتر به دیدن متکی میشدیم. به حرکات لبها، به نگاهها و به نشانههایی که با دست میدهیم. اما چه قدر از لذت شنیدن یک موسیقی زیبا یا صدای امواج دریا محروم میماندیم!
نعمت شنیدن، هدیهای است که گاهی فراموش میکنیم چقدر ارزشمند است. با گوشهایمان است که با دنیای اطراف ارتباط برقرار میکنیم، میآموزیم و احساسات دیگران را درک میکنیم.
پس بیاییم قدر این نعمت بزرگ را بدانیم و از شنیدن صداهای زیبای زندگی لذت ببریم.
موضوع انشا اگر گوش نداشتیم
باید همیشه از خداوند به خاطر همه نعمتهایی که به ما داده است، سپاسگزاری کنیم. اگر با دقت به جهان اطراف و موجودات نگاه کنیم، میبینیم که خداوند هیچ چیز را بیهوده نیافریده است. همه چیز شگفتانگیز و با هدفی مشخص آفریده شدهاند. اصلاً فکر کنید اگر یکی از اعضای بدن ما ناقص بود یا وجود نداشت! چقدر زندگی سختتر میشد یا شاید حتی نمیتوانستیم به زندگی ادامه دهیم.
به عنوان مثال، اگر گوش نداشتیم، نه تنها شکل ظاهری ما عجیب میشد، بلکه هیچ صدایی را نمیشنیدیم. وقتی به دل طبیعت میرفتیم، دیگر قادر نبودیم آواز پرندگان یا صدای آب رودخانه را بشنویم و از آن لذت ببریم. از همه مهمتر، اگر گوش نداشتیم، هرگز صدای لالایی مادر را نمیشنیدیم و این نعمت بزرگ را از دست میدادیم. حتی فکر کردن به این موضوع هم ناراحتکننده است.
اگر گوش نداشتیم، صدای خنده و صحبتهای افراد خانواده و دوستان به گوشمان نمیرسید. زندگی بدون شنیدن این صداها، چقدر پوچ و بیمعنا میشد. تصور کنید دوستتان ماجرایی برایتان تعریف میکند، اما شما صدایش را نمیشنوید و نمیدانید چه واکنشی نشان دهید.
نداشتن گوش حتی میتواند برایمان خطرناک باشد. مثلاً وقتی از خیابان رد میشویم، اگر صدای بوق ماشینها را نشنویم، ممکن است تصادف کنیم. یا اگر صدای آژیر خطر را نشنویم، نمیتوانیم به موقع خود را نجات دهیم و آسیب میبینیم.
اگر گوش نداشتیم، از شنیدن موسیقیهای زیبا محروم میشدیم و همه چیزهایی که با صدا معنا پیدا میکنند — مثل زنگ تلفن یا زنگ در — برایمان بیفایده میشد.
جالب است بدانید کار گوش فقط شنیدن صدا نیست. موم داخل گوش از ورود حشرات ریز به بدن جلوگیری میکند. همچنین مایع موجود در گوش میانی به حفظ تعادل بدن در هنگام راه رفتن کمک میکند. شاید گوش در مقایسه با قلب یا مغز، عضو کماهمیتتری به نظر برسد، اما وظایف زیادی دارد و اگر نباشد، مشکلات بزرگی برایمان پیش میآید.