انشا از زبان یکی از اعضای بدن ( معده)

انشا از زبان یکی از اعضای بدن ( معده)

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

من یک معده هستم، صندوقچه اسرار بدن تو. کار من این است که غذایی را که می‌خوری، پذیرایی کنم و آن را به سوختی برای زنده نگه داشتن تو تبدیل کنم.

وقتی تو یک لقمه نان یا یک تکه میوه می‌خوری، سفر من شروع می‌شود. من مانند یک آشپزخانه مرکزی هستم که با اسیدها و آنزیم‌های مخصوص، غذا را به قطعات ریز و مواد مغذی تجزیه می‌کنم. این مواد سپس به تمام بخش‌های بدن تو سفر می‌کنند تا به تو انرژی بدهند و تو را سالم نگه دارند.

اما من هم نیاز به مراقبت داری. اگر غذای ناسالم یا بیش از اندازه به من بدهی، نمی‌توانم خوب کار کنم. سنگین می‌شوم، صداهای عجیب درمی‌آورم و درد می‌گیرم. این روش من برای اعتراض کردن است! من با این دردها به تو هشدار می‌دهم که مرا فراموش نکنی.

پس لطفاً به فکر من باش. غذای سالم و تمیز بخور. خوب غذا را بجو و از خوردن چیزهای مضر برایم خودداری کن. وقتی تو سالم باشی، من هم خوشحال و سالم خواهم بود و می‌توانم بهترین کار را برای تو انجام دهم.

یادت باشد، من خانه‌امان تو هستم. اگر از من خوب نگهداری کنی، یک عمر با هم دوست خواهیم بود و در کنار هم زندگی سالم و شادی خواهیم داشت.

انشا از زبان یکی از اعضای بدن ( معده)

انشایی به زبان معده، با بیانی روان و ساده، برای دانش‌آموزان تهیه شده است. هدف از این متن، آشنایی بیشتر با شیوه‌ی درست نوشتن و تقویت مهارت‌های نویسندگی است. در ادامه با ما همراه باشید.

موضوع انشا از زبان یکی از اعضای بدن ( معده)

سلام! من معده هستم. من یک عضو مهم در بدن شما محسوب می‌شوم و کار اصلی‌ام هضم کردن غذاهایی است که می‌خورید. من با انواع مختلف غذاها آشنا هستم و می‌دانم چطور هر کدام را هضم کنم. بعضی غذاها را خیلی سریع هضم می‌کنم، مثل خرگوشی که تند می‌دود. اما بعضی غذاهای دیگر آنقدر سنگین هستند که سرعت هضم من کم می‌شود، مثل لاک‌پشتی که آرام راه می‌رود.

من بخشی از سیستم گوارش انسان هستم و وظیفه مهمی بر عهده دارم: شروع فرآیند هضم غذا در داخل بدن. وقتی شما غذایی را میل می‌کنید، من فعالیت خود را آغاز می‌کنم. اول غذا را دریافت می‌کنم، بعد با کمک اسیدها و آنزیم‌های مخصوص، آن را به قسمت‌های کوچک‌تری تجزیه می‌کنم. این مواد تجزیه شده سپس به مراحل بعدی گوارش فرستاده می‌شوند تا انرژی و مواد مغذی لازم برای بدن تولید شود.

گاهی ممکن است دچار مشکل شوم، اما این تقصیر من نیست! وقتی انسان‌ها بیش از حد غذا می‌خورند یا غذاهای نامناسب انتخاب می‌کنند، من اذیت می‌شوم و در نتیجه برای صاحبم دردسر ایجاد می‌کنم. راستی، من درونم اسیدی است. وقتی مقدار غذایی که در من انباشته می‌شود خیلی زیاد باشد، اسیدهای من تحریک می‌شوند و گاهی بالا می‌آیند. من همچنین حسگرهای خاصی دارم. اگر ظرفیتم پر شود یا صاحبم تحت استرس باشد، می‌توانم پیام درد را به تمام بدن ارسال کنم، تا جایی که ممکن است مجبور شود به پزشک مراجعه کند.

ما معده‌ها در بدن موجودات زنده مختلف، کارهای متفاوتی انجام می‌دهیم. برای مثال، یک مار می‌تواند حیوانی بزرگ‌تر از خودش را یکجا قورت دهد و به معده‌اش بفرستد. در این حالت، معده مار ممکن است چندین ماه وقت نیاز داشته باشد تا آن شکار را هضم کند. من، به عنوان معده یک انسان، به چنین معده‌ای غبطه می‌خورم چون از من قوی‌تر است.

در حال حاضر من یک معده کوچک در بدن یک نوزاد هستم. او نمی‌تواند غذای زیادی بخورد. تنها چیزی که الآن در من جا می‌شود، شیر است. من دوست دارم وقتی بزرگ شدم، مثل معده آن مار بشوم که می‌تواند حجم عظیمی از غذا را در خود جای دهد.

انشا اختصاصی _ نویسنده: حدیثه قاسمی

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *