سطل زباله، آن ظرف ساده و معمولی، یکی از پرکاربردترین وسایل در خانه، مدرسه، دفتر کار و خیابانهای شهر ماست. شاید در نگاه اول چیز مهمی به نظر نرسد، اما زندگی ما بدون آن بسیار سخت و آشفته میشد.
کار اصلی سطل زباله، جمعآوری و پنهان کردن چیزهای بیاستفاده و دورریختنی است. از پوست میوه و ته مانده غذا در آشپزخانه گرفته تا کاغذهای باطله و خودکارهای شکسته روی میز تحریر. او همه این آشغالها را در دل خود نگه میدارد تا محیط اطراف ما تمیز، مرتب و سالم بماند.
سطلها شکلها و جنسهای مختلفی دارند. بعضی از آنها فلزی و محکم هستند، بعضی پلاستیکی و سبک، و برخی دیگر چوبی و تزیینی. یک جورشان درِ پدالی دارد که با فشار پا باز میشود تا دستان ما آلوده نشود. یک جور دیگر، کیسهای است که به دیوار میگذاریم. اندازههای آنها هم متفاوت است؛ از سطلهای کوچک روی میز تا سطلهای بزرگ و غولپیکری که در پیادهروها قرار دارند.
اما داستان سطل زباله فقط به جمعآوری ختم نمیشود. وقتی ما زبالههای خشک و تر را از هم جدا میکنیم، به سطل کمک میکنیم تا نقش مهمتری در حفظ سلامت کره زمین بازی کند. با این کار جدا کردن، بسیاری از چیزهای دورریختنی دوباره بازیافت میشوند و به چیزهای جدید و مفید تبدیل میگردند.
پس بیاییم قدر این دوست خاموش و مفید را بیشتر بدانیم. با انداختن زباله درون آن، نه تنها خانه و شهر خود را تمیز نگه میداریم، بلکه قدمی کوچک برای داشتن دنیایی سبزتر و پاکتر برمیداریم.

سطل زباله، این وسیلهٔ ساده و همیشه حاضر، معمولاً در گوشهای از خانه، حیاط، یا خیابان قرار دارد. او همیشه ساکت و قانع است و هر چه به او میسپاریم، بدون چون و چرا میپذیرد.
ظاهرش ساده است؛ گاهی فلزی و محکم، گاهی پلاستیکی و سبک. رنگش ممکن است کدر باشد یا آبی، سبز و خاکستری. اما درونش دنیایی از فراموششدنیهاست: پوست میوهها، کاغذهای مچاله، ته ماندهٔ غذا و چیزهای دیگری که دیگر به کارمان نمیآیند.
او قهرمان پنهانِ تمیزی است. اگر سطل زباله نبود، دنیا به سرعت کثیف و نامرتب میشد. او مثل یک دوست وفادار، آشغالها را جمع میکند تا محیط زندگی ما پاک و سالم بماند. پس بهتر است با او با احترام رفتار کنیم و قدردان سکوت و خدمتِ همیشگیاش باشیم.
انشای سطل زباله
سطلهای زباله از زجرکشترین ساختههای دست بشر هستند که در اندازهها و شکلهای گوناگونی وجود دارند. مانند الاغی که با وجود حمل سنگینترین بارها، کمترین توقع را دارد؛ اما وقتی میخواهند به کسی دشنام بدهند، از شخصیت همین الاغ برایش هدیه میآورند!
پیشنهادی: درباره زندگی جالب الاغها
سطلهای زباله هم از حرفهای بیاساس ما انسانها خسته شدهاند. شاید بپرسید چرا؟ منظورم این نیست که شما هم از این آدمهای پرحرف هستید. شما آدم خوب و باادبی هستید. شما درجه یکید. اما حتماً شنیدهاید که وقتی میخواهند کسی یا چیزی را برای همیشه از بین ببرند، میگویند: “آن را به زبالهدان تاریخ فرستادیم.” راستش اگر زبالهدان تاریخ سواد داشت، الان دیگر به دست من و تو نمیافتاد!
سطلهای زباله در هر جایی که باشند، مسئولیت بزرگی بر دوش دارند. مهم نیست زبالهها چقدر بوی بدی داشته باشند؛ این سطلها هستند که نباید اجازه دهند بوی آزاردهندهٔ زبالهها به بیرون نفوذ کند. اما صبر کنید! آیا این انتظار منصفانهای است؟ شما در سطل زباله را برنداشتهاید و آن را داخل کابینت گذاشتهاید. بعد هم مدام هر نوع زبالهای را داخلش ریختهاید.
شب هم هرچه باقیماندهٔ شام بوده، تا لبهای سطل پر کردهاید. بعد توقع دارید صبح که بیدار میشوید، خانه بوی عطر و گل بدهد! اگر فکر میکنید زبالهها اصولاً بو ندارند یا اصلاً بویی از خودشان پخش نمیکنند، چرا آنها را کنار تختخوابتان نمیگذارید؟ با این کار حتی لازم نیست پول خرید سطل زباله را هم خرج کنید.
خب، از من که یک سطل زبالهٔ بیچاره هستم بگذریم. چون دیر یا زود، من را هم در یکی از سطلهای زبالهٔ خیابان خالی میکنند. اما توصیهٔ من به شما این است: وقتی یک سطل زباله میخرید، به فکرش باشید. باور کنید کار سختی نیست.
اگر میخواهید خانه و محیط زندگیتان بوی بد نگیرد، کمی برای خودتان زحمت بکشید: یک تکه پنبه را با چند قطره اسانس خوشبو آغشته کنید…
خسته نشدید؟ اگر نه، ادامه بدهید: پنبهٔ آغشته به اسانس را داخل یک نایلون بگذارید و آن را کف سطل زباله قرار دهید. همین! حالا هر چقدر دلتان خواست و تا جایی که این سطل زبالهٔ بیپناه گنجایش دارد، میتوانید زباله بریزید.
مطمئن باشید صبح که از خواب بیدار میشوید، به جای بوی زبالههایی که باید شب بیرون میگذاشتید، عطر خوش اسانس را در اطراف سطل احساس خواهید کرد. لازم نیست از من تشکر کنید؛ از خودتان تشکر کنید.
امضا: یک سطل زباله!
موضوعات پیشنهادی انشاهای دانش آموزی
_ دوستان عزیز در صورتی که انشایی با این موضوع نوشته اید می توانید از قسمت نظرات برای ما ارسال کنید.
اختصاصی مدیر تولز _ نویسنده: اصغر فکور