قدم زدن با پای برهنه بهتر از پوشیدن کفش تنگ است
گاهی در زندگی با شرایطی روبرو میشویم که ظاهراً خوب به نظر میرسند، اما در عمل برای ما مناسب نیستند. این ضربالمثل به ما میآموزد که راحتی و آسایش واقعی مهمتر از ظواهر فریبنده است.
درست مانند زمانی که یک کفش بسیار زیبا ممکن است اندازه پایمان نباشد و باعث ناراحتی و درد شود، برخی موقعیتهای زندگی نیز همین گونه هستند. ممکن است یک شغل پرزرق و برق، یک رابطه ظاهراً عالی یا یک موقعیت اجتماعی خاص در نگاه اول جذاب به نظر برسد، اما اگر با ذات و شرایط ما سازگار نباشد، در نهایت فقط برایمان رنج و سختی به همراه خواهد آورد.
در چنین مواقعی، انتخاب راه سادهتر و اصیلتر – حتی اگر در نگاه اول کمارزشتر به نظر برسد – بسیار عاقلانهتر است. پای برهنه راه رفتن شاید ساده به نظر برسد، اما حداقل آرامش و آزادی عمل را برایمان حفظ میکند.
این حکمت به ما یادآوری میکند که در انتخابهای زندگی، معیار اصلی ما باید راحتی و سازگاری با شرایط واقعیمان باشد، نه ظواهر فریبنده.

در این نوشته، شعر، داستان و مفهوم ضربالمثل ایرانی «تهیپای رفتن به از کفش تنگ» را که در کتاب نگارش پایه دهم آمده است، به طور کامل بررسی میکنیم. در ادامه با ما همراه باشید.
معانی و مفهوم ضرب المثل تهی پای رفتن به از کفش تنگ
تهیپایی و راه رفتن بدون کفش، بهتر از پوشیدن کفشی است که به پایت فشار میآورد و آزارت میدهد. همچنین، تحمل مشکلات و دشواریهای سفر، بهتر از ماندن در خانهای است که همیشه در آن جنگ و دعواست و آرامش و محبتی در آن وجود ندارد.
۱- در نگاه اول، این شعر میگوید که گاهی یک شرایط ساده (مثل پابرهنه راه رفتن) از یک شرایط به ظاهر راحت اما در واقع آزاردهنده (مثل کفش تنگ) بهتر است. همچنین، گاهی بیرون رفتن و تحمل سختیهای راه، بهتر از ماندن در جایی است که دائماً درگیری و ناراحتی وجود دارد.
معنای پنهان این سخن این است که وقتی در موقعیت دشواری قرار گرفتی، سعی کن خودت را از آن وضعیت نجات بدهی و شرایط را به نفع خودت تغییر دهی، نه اینکه تسلیم شوی و در آن وضعیت سخت و رنجآور بمانی.
۲- این عبارت در واقع اشاره به این دارد که باید شرایطی را که به ما آسیب میزند و باعث رنجش میشود، عوض کنیم.
۳- برای نمونه، میتوان گفت: تنها بودن بهتر از آن است که با کسانی دوست شوی که شایستگی دوستی ندارند و باعث اذیت و آزارت میشوند.

گاهی نداشتن یک چیز، بهتر از داشتنش است؛ به خصوص وقتی که آن چیز برایمان دردسرساز باشد. برای نمونه، نداشتن کفش بسیار بهتر از پوشیدن کفشی است که پا را اذیت میکند و راه رفتن را سخت میکند.
این ضربالمثل فقط در مورد کفش نیست، بلکه در زندگی روزمره هم مصداق دارد. مثلاً نداشتن دوست، بهتر از دوستی با کسی است که باعث آزار و مشکل میشود. یا نداشتن شغل، بهتر از کاری است که آرامش و سلامتی ما را به خطر میاندازد.
پس هر چیزی که باعث رنجش و زیان ما شود، حتی اگر به ظاهر ارزشمند باشد، نبودنش بر بودنش ترجیح دارد.
| ایموجی این ضرب المثل | ❌🦶🚶♂️✅👞🤏 |
داستان کوتاه درباره ضرب المثل
در گذشته، نوجوانی بود که در یک شهر زندگی میکرد. او پاهای بسیار بزرگ و پهنای داشت. وقتی کفش به پا میکرد، بزرگی پاهایش بیشتر به چشم میآمد و همین باعث میشد دوستانش او را مسخره کنند. هر روز که به مدرسه میرفت، نگران بود که مبادا دوباره به خاطر کفشهای بزرگش مورد تمسخر قرار بگیرد. یک روز تصمیم گرفت کفشی بخرد که چند شماره از پای او کوچکتر باشد تا از شر پاهای بزرگش خلاص شود. پس به مغازه کفشفروشی محله رفت و یک جفت کفش تنگ برای خودش خرید.
روز بعد، وقتی خواست به مدرسه برود، با زحمت زیاد کفشهای تنگ را پوشید. در ابتدا از دیدن پاهایش که جمع و جور به نظر میرسید، خوشحال شد. اما بعد از مدتی، فشار و سختی کفش را حس کرد. با این حال، ترجیح داد پاهایش جمع و جور دیده شود، حتی اگر اذیت میشد. پس راهی مدرسه شد. در طول مسیر، از درد و فشاری که کفش به پاهایش وارد میکرد، ناله میکرد و با خود میگفت: “این درد پا کی خوب میشِ خدا…”.
با این حال، باز هم دلش نمیخواست کفشهای گشاد و راحت قبلی را بپوشد. وقتی به مدرسه رسید، به خاطر تنگی کفش و درد پا، نه میتوانست با دوستانش بازی کند و نه در کلاس درس حواسش به صحبتهای معلم بود.
زمان گذشت تا اینکه صدای زنگ پایان مدرسه به گوش رسید. او آرزو میکرد هرچه زودتر به خانه برسد. هم خستگی درس و مدرسه و هم درد پاهایش به خاطر کفشهای تنگ، او را بسیار آزار میداد.
جلوی در مدرسه دیگر طاقتش تمام شد. کفشهایش را درآورد، آهی کشید و گفت: “ای خدا خلاص شدم از این درد پا”. سپس کفشها را به داخل سطل زباله کنار مدرسه انداخت و با خود گفت: “تهی پای رفتن به از کفش تنگ” و به سمت خانه راه افتاد.
شعر کامل تهی پای رفتن به از کفش تنگ
زن خوب و با ایمان، که به شوهرش احترام میگذارد، حتی میتواند زندگی یک مرد فقیر را همچون زندگی یک پادشاه کند.
اگر در خانهات همراهی دلسوز و موافق داری، این نعمت بزرگ را قدر بدان. اگر تمام روز غمگین باشی، اما وقتی شب شود همسری دلسوز در کنارت باشد، آن غم دیگر سخت نیست.
کسی که خانهای آباد و همسری دوستداشتنی دارد، مورد لطف و رحمت ویژه خداوند است. اگر زنی پاکدامن و خوشچهره داشته باشی، با نگاه کردن به او گویی بهشت را میبینی.
آن کس در این جهان به آرامش واقعی رسیده که با همسرش یکدل و همراه باشد. اگر زنی بااخلاق و خوشصحبت است، فقط به نیکیهایش بنگر و به دنبال عیبجویی نرو.
زن خوشاخلاق و با محبت، از یک زن فقط زیبا بهتر است؛ زیرا با رفتار خوبش، کاستیها را میپوشاند. حتی یک زن زشتروی اما خوشطبع، از یک زن زیبا ولی بداخلاق برتر است.
اگر همسرت با تو خوشرفتار باشد، زندگی شیرین است، اما اگر ترشرویی کند، زندگی به کامت تلخ میشود. زندگی با یک زن بداخلاق، مانند این است که با یک کلاغ همنفس شدهای و رهایی از چنین زندگیای، یک نعمت است.
در این دنیا، اگر میتوانی شرایطت را تغییر بده، وگرنه با شرایط سخت کنار بیا و تحمل کن. بهتر است پابرهنه راه بروی تا اینکه کفش تنگ بپوشی. بهتر است سختی سفر را تحمل کنی تا اینکه در خانه جنگ و دعوا باشد.
زندانی شدن نزد قاضی، بهتر از این است که در خانه همیشه چهرهی اخموی همسرت را ببینی. برای مردی که همسر ناخوشایندی در خانه دارد، مسافرت رفتن مانند عید است.
هرگز در خانهای ساکن نشو که صدای زنش بلند و پر از بحث و جدل باشد. اگر زنی مدام به بازار رفت و آمد دارد و به خانهداری نمیرسد، بهتر است تو خودت نقش همسر خانهدار را بازی کنی!
اگر زنی به حرف شوهرش گوش نمیدهد، گویی مردانگی از مرد گرفته شده است. اگر با زنی نادان و ناسازگار ازدواج کنی، در واقع بلا را به سر خود آوردهای.
اگر کسی در یک معاملهی کوچک خیانت کند، چگونه میتوان در کارهای بزرگ به او اعتماد کرد؟ خداوند به آن بندهی خود لطف میکند که با همسرش یکدل و همراه است.
اگر ببینی همسرت با افراد غریبه میخندد و گرم میگیرد، دیگر نمیتوانی ادعای مردانگی کنی. اگر زنی بیحیا شد و به حریم مردانگی تو تجاوز کرد، باید قاطعانه با او برخورد کنی.
وقتی زنی پایبند اصول اخلاقی نباشد، نشان از بیخردی و بیثباتی اوست. بهتر است در دهان اژدها افتی تا با ننگ و بدنامی زندگی کنی.
چهرهی همسرت را از چشم نامحرم بپوشان و اگر او به این حرف گوش نکرد، پس تو چه کارهای که بتوانی مانع شوی؟ زندگی با یک زن زیبا اما بداخلاق، مانند یک بار سنگین است. اما بهتر است از یک زن زشت و ناسازگار جدا شوی.
دو نفر که از دست همسرانشان به ستوه آمده بودند، با هم صحبت میکردند. یکی گفت: “کاش هیچکس همسر بد نداشته باشد.” و دیگری گفت: “کاش اصلاً در جهان زنی وجود نداشت!” ای دوست، هر بهار به فکر ازدواج دوباره باش، زیرا تقویم سال قبل دیگر به کار نمیآید! (کنایه از اینکه اگر ازدواج اولت بد بود، در فکر ازدواج جدید باش)
اگر کسی را دیدی که اسیر یک ازدواج بد شده، او را مسخره نکن و طعنه نزن. تو هم اگر یک شب را در کنار چنین همسری بگذرانی، رنج و سختیاش را میفهمی و مجبور میشوی بار غم را به دوش بکشی.
(سعدی)