کوک فیثاغورثی چیست؟

کوک فیثاغورثی چیست؟

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

تنظیم کردن ساز برای بهبود کیفیت صدای آن انجام می‌شود و راه‌های مختلفی برای این کار وجود دارد. یکی از روش‌های قدیمی، «کوک فیثاغورثی» نام دارد که در این نوشته از وبلاگ مدیر تولز به معرفی آن می‌پردازیم. تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.

مفهوم کوک

در موسیقی، واژه «کوک» دو کاربرد اصلی دارد:

۱. **کوک کردن ساز:** این کار به معنای تنظیم ساز است تا هر نت به شکل درست و دقیقی شنیده شود.

۲. **دستگاه‌های کوک:** به سیستم‌هایی گفته می‌شود که بر اساس آنها، زیر و بمی (ارتفاع) نت‌های مختلف مشخص و تعیین می‌گردد.

کوک کردن

کوک کردن فرآیندی است که طی آن، ارتفاع صداهای تولیدشده توسط یک ساز موسیقی به گونه‌ای تنظیم می‌شود که فاصله‌های بین نتها بر اساس یک استاندارد معین درست باشد. معمولاً برای این کار از یک نت پایه استفاده می‌کنند؛ به عنوان مثال، اگر نت «لا» را معادل ۴۴۰ هرتز در نظر بگیریم، بقیه نتها از روی آن محاسبه شده و ساز بر همان اساس تنظیم می‌شود.

ساز ناکوک

ساز ناکوک به سازی گفته می‌شود که تعدادی از نت‌های آن، از حالت درست و استاندارد خود خارج شده باشند. یعنی بعضی نت‌ها ممکن است کمی زیرتر یا بم‌تر از حد معمول به صدا درآیند. علاوه بر این، ممکن است یک ساز به لحاظ داخلی تنظیم باشد (یعنی نت‌هایش با یکدیگر هماهنگ باشند) ولی با استاندارد مرجع همخوانی نداشته باشد. به عنوان مثال، اگر ساز نت «لا» را دقیقاً روی فرکانس ۴۴۰ هرتز اجرا نکند، باز هم ناکوک محسوب می‌شود.

کوک فیثاغورثی

کوک فیثاغورثی یک شیوه برای تنظیم سازهاست که زیرمجموعه‌ای از کوک دیاتونیک معمولی به شمار می‌رود. ویژگی اصلی این روش آن است که نت‌های موسیقی با بالا بردن نسبت فرکانس در فاصله پنجم به توان اعداد طبیعی پشت سر هم به دست می‌آیند.

بسیاری از نظریه‌پردازان موسیقی در دوران معاصر، این شیوه کوک کردن را به فیثاغورث، فیلسوف یونانی سده ششم پیش از میلاد، نسبت می‌دهند. البته فیلسوفان دیگری مانند بوئتیوس و اراتوستن نیز روی نسبت‌های مشابهی برای کوک سازها پژوهش کرده بودند.

این روش کوک در دوره رنسانس و تا آغاز سده شانزدهم میلادی، راهی رایج برای تنظیم سازها بود.
این سیستم به دلیل داشتن فواصل پنجم بسیار خالص و دقیق ایده‌آل محسوب می‌شد، اما فواصل سوم بزرگ در آن چنان ناهماهنگ بودند که آکوردها را ناخوشایند می‌ساختند.

کوک فیثاغورثی در حقیقت گونه‌ای خاص از سیستم کوک خالص است که در آن نسبت بسامد نت‌ها بر پایه تناسب ۳:۲ محاسبه می‌شود.
در همه نسبت‌های این کوک، صورت و مخرج کسرها فقط بر ۲ یا بر ۳ بخش‌پذیر هستند و هیچ عدد اول دیگری جز ۲ و ۳ در عوامل این اعداد دیده نمی‌شود. این روش در قرون وسطا و رنسانس از اهمیت بسیاری برخوردار بود.

در سیستم فیثاغورثی، فواصل اصلی به سه گروه تقسیم می‌شوند:
۱ – لیما: معادل فاصله یک پرده است و نسبت فرکانس آن ۹:۸ می‌باشد.
۲ – کاما: معادل فاصله نیم‌پرده دیاتونیک است (نیم‌پرده‌ای که بین دو نت غیر همنام قرار دارد، مانند فاصله می تا فا) و نسبت فرکانس آن ۲۵۶:۲۴۳ است.
۳ – و در نهایت نیم‌پرده کروماتیک یا آپوتوم که برابر با تفاوت بین دو فاصله قبلی است و نسبت فرکانس آن ۲۱۸۷:۲۰۴۸ می‌باشد.

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *