اپرا (Opera) در اصل شکل جمع واژهی لاتینی «اپوس» (Opus) است که به معنی «اثر» میباشد. بنابراین اگر بخواهیم دقیق ترجمه کنیم، اپرا به معنای «آثار» است. اما از ابتدای سده هفدهم میلادی، این کلمه به صورت یک اسم مفرد مونث به کار رفت و به نوعی نمایش موزیکال اشاره دارد که تماماً با آواز اجرا میشود. در ادامه این مطلب از وبلاگ آموزشگاه موسیقی الهام، با خالق تنها شاهکار بهیادماندنی تاریخ اپرا آشنا خواهید شد.
تنها شاهکار شناخته شدهی تاریخ اپرا اثر کیست ؟
ریچارد واگنر که او را استاد بیهمتای اپرا میدانند، یک آهنگساز، رهبر ارکستر، نویسنده و اندیشمند آلمانی بود. بیشتر شهرت او به خاطر کارهای بزرگش در زمینه اپرا است. با وجود اینکه واگنر در زندگی شخصی خود فرد محبوبی نبود، اما آفرینندهی اثر بینظیری در تاریخ اپرا به نام “حلقه نیبلونگ” است.
حلقه نیبلونگ در واقع مجموعهای از چهار اپرای به هم پیوسته است که واگنر آنها را در طول ۲۶ سال، از ۱۸۴۸ تا ۱۸۷۴ خلق کرد. او هم موسیقی و هم متن این آثار را خودش نوشته است.
اگر به این موضوع علاقه دارید، آشنایی با انواع ساز ساکسیفون را از دست ندهید.
واگنر برای خلق داستان و متن این اپراها، از قصهها و اسطورههای کهن ژرمنی و همچنین شعرهای آلمانی دوره قرون وسطا الهام گرفته است.
چهار اپرای حلقه نیبلونگ عبارتاند از:
طلای راین ؛والکوره ؛ زیگفرید ؛ غروب خدایان
اپراهای حلقه نیبلونگ بسیار گسترده و بزرگ ساخته شدهاند و اگر همه آنها را پشت سر هم اجرا کنند، بیش از پانزده ساعت طول میکشد. موسیقیای که واگنر برای این مجموعه نوشته، بسیار دقیق و پیشرفته است و ایدههای تازهای را در زمینههای گوناگون آهنگسازی ارائه میدهد.
واگنر برای به صحنه بردن این اپراها، به یک سالن مخصوص نیاز داشت. با پشتیبانی نجیبزادگان آلمانی و پادشاه منطقه باواریا، سرانجام این سالن در شهر بایرویت آلمان ساخته شد و نخستین اجرای کامل مجموعه اپراهای حلقه نیبلونگ در همین شهر انجام گرفت.
بیوگرافی ریچارد واگنر
ویلهم ریچارد واگنر یک موسیقیدان، رهبر ارکستر، نویسنده و مقالهنویس آلمانی بود. بیشتر شهرت او به خاطر اپراهایش است. در موسیقی کلاسیک، بسیاری او را کسی میدانند که راه لودیگ وان بتهوون را ادامه داد. ریچارد واگنر در ۲۲ مه سال ۱۸۱۳ در شهر لایپزیگ و در محلهای که یهودیان زندگی میکردند متولد شد. پدرخواندهاش نمایشنامهنویس بود و عشق او به تئاتر به واگنر هم رسید، به طوری که از بچگی در نمایشهای زیادی بازی میکرد.
برای گسترش دانش خود، به مقاله آشنایی با ساز توبا سر بزنید.
وقتی پانزده سال داشت، برای نخستین بار سمفونی هفتم بتهوون را شنید که اثر عمیقی روی او گذاشت و بتهوون به انگیزهای بزرگ برای آهنگساز شدن واگنر تبدیل شد. یکی دیگر از رویدادهای مهم زندگیاش، دیدار با خواننده اپرایی به نام ویلهلمین دورینِت بود که برای او به یک الگوی ایدهآل در موسیقی و نمایش مبدل گشت.
واگنر در سال ۱۸۳۱ وارد دانشگاه لایپزیگ شد. استاد آهنگسازی او که بسیار تحت تأثیر استعداد واگنر قرار گرفته بود، در چاپ یکی از کارهایش برای پیانو به او کمک کرد. همچنین در همان سال، با همراهی برادرش، رهبری یک گروه کر را بر عهده گرفت و اولین اپرای خود به نام «فرشته» را نیز به پایان رساند.
واگنر دورانی دوازدهساله را در تبعید گذراند. او با نوشتن مقالههایش تأثیر زیادی بر شیوه اجرای اپرا گذاشت و حتی برای آنکه بتواند اپراها را به روش دلخواه خودش اجرا کند، یک سالن اپرا نیز تأسیس کرد.
برای اطلاعات بیشتر، به مقاله تاریخچه ساز ساکسفون مراجعه کنید.
کارهای واگنر به شکل گستردهای از داستانها و اسطورههای اروپای شمالی، به ویژه افسانههای ایسلندی و آلمانی، الهام گرفته است.
مشهورترین اپرا های واگنر
اپراهای «حلقه نیبلونگ»، «تریستان و ایزولده»، «طلای راین» و «والکیریها» از مشهورترین کارهای ریشارد واگنر به شمار میروند.
واگنر در دوره موسیقی رمانتیک دستاوردهای بزرگی داشت. او در آثارش از نغمههای پیچیده، هارمونی غنی و آرایش گستردهای برای ارکستر استفاده میکرد. متنهای اپراهایش را نیز خودش مینوشت. علاوه بر این، او «لایتموتیف» را در موسیقی ابداع کرد؛ یعنی برای هر شخصیت داستان یک نغمه یا تم ویژه در نظر میگرفت. این نوآوری واگنر، تأثیر زیادی بر موسیقی فیلم در قرن بیستم گذاشت.