تحقیق درباره قوم عاد و ویژگی هایشان

تحقیق درباره قوم عاد و ویژگی هایشان

پربازدیدترین این هفته:

دیگران در حال خواندن این صفحات هستند:

اشتراک گذاری این مطلب:

فهرست مطالب:

در سرزمینی به نام احقاف، بین سرزمین های یمن و عمان، قومی قدرتمند و ثروتمند به نام «عاد» زندگی می کردند. آن ها نخستین قومی بودند که پس از طوفان حضرت نوح، بت پرستی را آغاز کردند.

خداوند، پیامبری از میان خودشان به نام هود (ع) را برای هدایت آنان فرستاد. حضرت هود به قومش گفت: «چرا چیزهایی را می پرستید که نمی توانند هیچ سود و زیانی به شما برسانند؟ به جای این بت ها، تنها خداوند یکتا را عبادت کنید. از گناهان و سرکشی دست بردارید و از من پیروی کنید تا خداوند شما را ببخشد و بر نعمت هایتان بیفزاید.»

اما سران قوم عاد که مغرور به قدرت و ثروت خود بودند، به او پاسخ دادند: «تو انسان ساده و سبک مغزی به نظر می رسی و ما تو را دروغگو می دانیم. ما فکر نمی کردیم روزی کسی پیدا شود و ما را به خاطر پرستش خدایانمان سرزنش کند.»

حضرت هود به آنان گفت: «من با عقل و درایت کامل با شما صحبت می کنم. من تنها وظیفه دارم پیام خدا را به شما برسانم. من искренانه شما را نصیحت می کنم. آیا تعجب نمی کنید که ممکن است عذابی از سوی آسمان به سراغتان بیاید، همان طور که برای قوم نوح آمد؟»

اما آن ها همچنان به او ایمان نیاوردند و او را مسخره کردند. در نهایت، خداوند به خاطر سرکشی و کفرشان، باد بسیار شدید و سردی را برای چند شب و روز بر آنان فرستاد. این باد، آن قدر قوی بود که آن ها را از زمین بلند می کرد و سپس به شدت به زمین می کوبید. این گونه بود که قوم مغرور و ناسپاس عاد، به طور کامل نابود شدند و تنها حضرت هود و کسانی که به او ایمان آورده بودند، نجات یافتند.

تحقیق درباره قوم عاد و ویژگی هایشان

قوم عاد از مردمان عرب و از نوادگان عاد پسر عوص بودند که پس از قوم نوح می‌زیستند. سرزمین آنان «احقاف» نام داشت، ولی دربارهٔ مکان دقیق آن نظرات گوناگونی وجود دارد. این قوم در رفاه و آسایش به سر می‌بردند و دارایی‌ها و نعمت‌های بسیاری داشتند، اما به سبب نافرمانی از فرمان‌های خدا و پیامبرشان، حضرت هود (ع)، دچار عذاب الهی گشته و نابود شدند.

در قرآن کریم 24 بار به قوم عاد اشاره شده است.

ویژگی‌های قوم عاد

در قرآن و روایات، خصوصیات و ویژگی‌های قوم عاد اینگونه بیان شده است:

– آنها مردمانی بسیار بلندقامت بودند و ارتفاع بدنشان به اندازه درخت نخل می‌رسید. گفته شده بلندقدترین فرد آنها ۱۰۰ ذراع و کوتاه‌قدترینشان حدود ۷۰ ذراع قد داشته است.
– جثه‌ای درشت، چاق و بسیار قدرتمند داشتند.
– آنها خانه‌ها و ساختمان‌های بسیار بزرگ و مستحکمی برای سکونت خود می‌ساختند.
– دارای جامعه‌ای پیشرفته و تمدنی شکوفا بودند.
– در سرزمین‌های حاصلخیز و شهرهای آباد و پررونق زندگی می‌کردند.
– محل زندگی آنها منطقه «احقاف» بود. احقاف سرزمینی ماسه‌ای و دارای تپه‌های شنی متحرک بوده که با وزش باد، ریگ‌ها روی هم انباشته می‌شدند و شکل‌های کج و معوج و پرپیچ‌وخم به خود می‌گرفتند.

گناه قوم عاد چه بود؟

قوم عاد به فراخوان حضرت هود (ع) برای پرستش خدای یکتا پاسخ منفی دادند و در عوض، از فرمانروایان ستمگر و سرکش خود پیروی کردند. به بیان دیگر، این قوم مرتکب سه اشتباه بزرگ شدند: نخست، از پیامبر خدا سرپیچی کردند؛ دوم، نشانه‌های پروردگار را نپذیرفتند؛ و سوم، از فرمان ظالمان و ستمگران قوم خود اطاعت کردند.

این سه گناه، راه رحمت و بخشش الهی را به روی آنان بست و چون بر سرکشی و دشمنی خود پافشاری کردند و توبه نکردند، سرانجام دچار عذاب الهی شدند.

خلاصه داستان قوم عاد

قوم عاد در سرزمینی بی‌نظیر و بسیار حاصلخیز زندگی می‌کردند. آنجا پر از نخلستان‌های پربار، باغ‌های سرسبز و زمین‌های کشاورزی فراوان بود. آنها خانه‌های محکم و باشکوهی از سنگ می‌ساختند و زندگی مرفه و پیشرفته‌ای داشتند.

اما آنها به جای پرستش خدا، بت‌هایی می‌ساختند و آنها را عبادت می‌کردند. آنها آنقدر به قدرت و ثروت خود مغرور بودند که گمان می‌کردند برای همیشه زنده خواهند ماند؛ به همین خاطر، مخزن‌های بزرگی برای ذخیره آب در زمین حفر می‌کردند. آنها از فرمانروایان ستمگر خود نیز اطاعت می‌کردند.

وقتی قدرت و ثروتشان بیشتر شد، سرکشی و گردنکشی را آغاز کردند. خداوند پیامبری از جنس خودشان به نام حضرت هود (ع) را برای هدایت آنها فرستاد. ایشان مردم را به پرستش خدای یکتا و دوری از گناه دعوت کردند و با تمام وجود سعی کردند آنها را به راه راست هدایت کنند؛ اما تلاش‌های ایشان بی‌نتیجه ماند.

مردم عاد، سخنان پیامبر خدا را رد کردند و دستورهای او را نپذیرفتند. آنها همچنان از ستمگران پیروی کردند و به همین دلیل، از رحمت خدا دور شدند و دچار خشکسالی سختی گردیدند. برای مدتی طولانی، هیچ بارانی از آسمان نبارید.

حضرت هود (ع) به آنها گفتند که اگر توبه کنند و به سوی خدا بازگردند، خشکسالی پایان می‌یابد و خداوند دوباره نعمت‌هایش را به آنها می‌بخشد و قدرتشان را افزایش می‌دهد؛ اما آنها باز هم نپذیرفتند.

سرانجام، پس از سه سال خشکسالی و ادامه سرکشی، ابر سیاهی در آسمان پدیدار شد. آنها خوشحال شدند و گمان کردند باران می‌آید؛ اما این ابر، نشانه پایان مهلت و آغاز عذاب الهی بود.

تندبادی سهمگین، سرد و پرسر و صدا که هیچ بارانی با خود نداشت، شروع به وزیدن کرد. این باد هشت روز و هفت شب بدون وقفه blew و همه چیز را نابود کرد: قصرهای بلند، قلعه‌های مستحکم، مزارع و شهرهای آباد. پس از آن، چیزی جز ویرانه‌هایی در میان شن و ماسه باقی نماند.

پس از نابودی قوم ستمگر، حضرت هود (ع) به همراه کسانی که به او ایمان آورده بودند، آن سرزمین را ترک کردند و به سوی مکه کوچ کردند.

خلاصه داستان قوم عاد از زبان قرآن

خداوند در آیات ۲۱ تا ۲۸ سوره احقاف می‌فرماید:
یاد کن داستان برادر قوم عاد، هود(ع)، را هنگامی که مردم عاد را در سرزمین احقاف هشدار داد. پیش از او و پس از او نیز پیامبرانی برای هشدار به سویشان آمدند که: تنها خدا را عبادت کنید، زیرا من از عذاب روزی بزرگ بر شما می‌ترسم.
آنها پاسخ دادند: «آیا تو آمده‌ای تا ما را از خدایانمان بازداری؟ اگر راست می‌گویی، همان عذابی که به ما وعده می‌دهی، بیاور.»
هود(ع) گفت: «دانش آن عذاب تنها نزد خداست. من تنها پیامی را که به خاطر آن فرستاده شده‌ام، به شما می‌رسانم؛ ولی می‌بینم شما مردمی نادان هستید.»
وقتی عذاب را به صورت ابری گسترده دیدند که به سوی سرزمینشان می‌آید، گفتند: «این ابری است که برایمان باران می‌آورد.» [ولی به آنها گفته شد:] نه، این همان چیزی است که عجله داشتید تا ببینید: بادی که در خود عذابی دردناک دارد.
آن باد، همه چیز را به فرمان خدا نابود کرد، تا جایی که صبح کردند و جز خانه‌هایشان چیزی دیده نمی‌شد. ما گنهکاران را این گونه مجازات می‌کنیم.
ما به آن قوم، امکانات و قدرتی داده بودیم که به شما نداده بودیم؛ و برایشان گوش و چشم و دل قرار دادیم، ولی اینها سودی به حالشان نداشت، چون آیات ما را انکار می‌کردند و سرانجام عذابی که مسخره می‌کردند، به سراغشان آمد.
ما مردمی را که اطراف شما زندگی می‌کردند [به خاطر گناهانشان] نابود کردیم و نشانه‌های خود را به روش‌های مختلف برایشان بیان کردیم، شاید که به سوی خدا بازگردند.
پس چرا معبودانی که به جای خدا می‌پرستیدید ـ و فکر می‌کردید با پرستش آنها به خدا نزدیک می‌شوید ـ وقتی عذاب آمد، کمکتان نکردند؟! بلکه آنها ناپدید شدند! این بود سرانجام دروغ‌ها و تهمت‌هایی که می‌زدند.
همه اینها سرگذشت قوم ثمود است.

اینجا می تونی سوالاتت رو بپرسی یا نظرت رو با ما در میون بگذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *