دکتر محمد مصدق یکی از شخصیتهای مهم و اثرگذار در تاریخ معاصر ایران است. او در خانوادهای با پیشینه سیاسی و فرهنگی متولد شد و تحصیلات خود را در رشته حقوق در اروپا به پایان رساند. پس از بازگشت به ایران، فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و به عنوان نماینده مجلس شورای ملی انتخاب شد.
مصدق به عنوان رهبر جبهه ملی ایران شناخته میشد و نقش مهمی در ملی شدن صنعت نفت ایران ایفا کرد. او معتقد بود که منابع طبیعی کشور باید در اختیار مردم باشد و از این راه برای استقلال اقتصادی ایران تلاش بسیاری کرد. در دوران نخستوزیریاش، قانون ملی شدن نفت به تصویب رسید و شرکت نفت ایران و انگلیس که سالها بر این صنعت تسلط داشت، از ایران خارج شد.
اقدامات مصدق با مخالفتهای داخلی و خارجی روبرو شد و در نهایت، پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از قدرت برکنار و مدتی را در زندان و حبس خانگی گذراند. با این حال، او تا پایان عمر به مبارزه برای آرمانهایش ادامه داد و به عنوان نمادی از مقاومت و آزادیخواهی در یادها ماند.

در این نوشته، مروری کوتاه بر زندگی دکتر محمد مصدق خواهیم داشت. در ادامه با ما همراه باشید.
زندگینامه دکتر مصدق
محمد مصدق، که به مصدقالسلطنه معروف بود، در سال ۱۲۶۱ (یا به روایتی ۱۲۵۸) در تهران چشم به جهان گشود. او یک سیاستمدار و حقوقدان برجسته بود که در طول زندگی پربارش هشت بار به عنوان نماینده مجلس شورای ملی انتخاب شد و همچنین سمتهایی مانند استاندار، وزیر و دو دوره نخستوزیری ایران را بر عهده داشت. پدرش میرزا هدایتالله، ملقب به «وزیر دفتر»، از چهرههای مهم دوره ناصرالدین شاه بود و مادرش، ملکتاج خانم (نجمالسلطنه)، نوه عباس میرزا ولیعهد و از خانواده سرشناس قاجار به شمار میرفت.
مصدق در سال ۱۲۸۷ برای ادامه تحصیلات به فرانسه سفر کرد و پس از اتمام دورهاش، به سوئیس رفت و موفق به دریافت مدرک دکترای حقوق از دانشگاه نوشاتل شد. با شروع جنگ جهانی اول، او به ایران بازگشت و با توجه به سابقهاش در امور مالی و دیوانی، در وزارت مالیه مشغول به کار شد.
در دوران صدارت صمصامالسلطنه، مصدق به دلیل اختلاف نظر با وزیر مالیه وقت، از سمت معاونت آن وزارتخانه کنارهگیری کرد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوقالدوله، راهی اروپا شد. پس از کودتای سیدضیاء و رضاخان، مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و پس از کنارگیری از مسئولیت در فارس، قصد رفتن به تهران را داشت؛ اما بنا به دعوت بزرگان بختیاری، به منطقه آنان رفت.
دکتر مصدق در دورههای پنجم و ششم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد و در همین زمان، به مخالفت با رضاخان سردار سپه، که بعدها به پادشاهی رسید، پرداخت.
با پایان دوره ششم مجلس و آغاز حکومت مطلقه رضاشاه، مصدق از فعالیتهای سیاسی کنار گذاشته شد و در خانه تحت نظر قرار گرفت. در اواخر سلطنت رضاشاه، او مدتی را در زندان سپری کرد، ولی پس از چند ماه آزاد شد و مجبور شد در ملک شخصی خود در احمدآباد، به صورت تبعید داخلی زندگی کند.
در سال ۱۳۲۰، پس از اشغال ایران توسط نیروهای شوروی و بریتانیا و برکناری رضاشاه از قدرت، مصدق به تهران بازگشت. او پس از سقوط رضاشاه، در انتخابات دوره چهاردهم مجلس بار دیگر به عنوان نماینده اول تهران انتخاب شد.
در این دوره از مجلس، برای مقابله با درخواست شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال، مصدق پیشنهادی را به تصویب رساند که بر اساس آن، دولت ایران تا زمان خروج نیروهای خارجی از کشور، اجازه مذاکره درباره هرگونه امتیاز نفتی را نداشت.
در انتخابات دوره پانزدهم مجلس، به دلیل دخالتهای قوامالسلطنه، شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست به مجلس راه یابد. در سال ۱۳۲۸، او جبهه ملی ایران را بنیان گذاشت. پس از شهریور ۱۳۲۰، فعالیتهای سیاسی گستردهتر شد و مردم بیش از پیش به مسئله نفت و قراردادهای مربوط به آن توجه نشان دادند.
در انتخابات مجلس شانزدهم، با وجود تقلبها و دخالتهای دربار و صندوقهای رأی غیرواقعی، نتایج انتخابات تهران باطل اعلام شد و در دور دوم، دکتر مصدق توانست به مجلس راه پیدا کند.
پس از ترور رزمآرا، نخستوزیر وقت، طرح ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس به تصویب رسید. پس از استعفای حسین علاء، که پس از رزمآرا به نخستوزیری رسیده بود، مصدق به عنوان نخستوزیر انتخاب شد و برنامه خود را بر دو پایه اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن نفت قرار داد.
پس از شکایت دولت انگلیس علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق برای دفاع از حقوق ملت ایران به نیویورک سفر کرد و در آنجا به استدلال پرداخت. سپس در دادگاه لاهه حاضر شد و با توضیحات مستدل درباره چگونگی انعقاد و تمدید قرارداد نفت، توانست دادگاه را متقاعد کند که صلاحیت رسیدگی به این شکایت را ندارد. در نتیجه، مصدق در این مرحله به پیروزی بزرگی برای ایران دست یافت.
در کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، شاه فرمان برکناری دکتر مصدق را امضا کرد و مأموران با محاصره خانه نخستوزیر، این فرمان را به وی ابلاغ کردند. سرانجام در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، دولت مصدق سقوط کرد.
اقدامات مصدق
محمد مصدق دو بار از سمت نخستوزیری کنارهگیری کرد. بار اول با اعتراضات گستردهای روبرو شد و شاه مجدداً او را به عنوان رئیس دولت منصوب کرد. اما در بار دوم، به دلیل درخواست مصدق برای گرفتن اختیارات ویژه به مدت شش ماه و همچنین تصدی پست وزارت جنگ، و مخالفت شاه با این درخواست، مصدق بدون مشورت با دیگران استعفا داد.
پس از او، قوام به نخستوزیری رسید. اما با اعتراضات مردمی و فعالیتهای مخالفان به ویژه آیتالله کاشانی که مردم را به قیام در روز ۳۰ تیر فراخواند، دولت قوام سقوط کرد و مصدق دوباره به قدرت بازگشت. پس از رأی دادگاه لاهه در ۳۱ تیر و بازگشت مصدق در اول مرداد، او مسئولیت وزارت جنگ را نیز بر عهده گرفت.
مصدق علاوه بر پیگیری مسئله نفت، اقدامات دیگری نیز در داخل کشور انجام داد؛ از جمله پاکسازی در نهادهای اداری و نظامی. او سه اقدام مهم را از دستاوردهای دولت خود میدانست: نخست، تشکیل ندادن دولت تا زمانی که قانون ملی شدن صنعت نفت در مجلس تصویب نشده بود. دوم، خودداری از مذاکره با میانجیگر آمریکایی تا زمانی که دولت انگلیس اصل ملی شدن نفت را به رسمیت نشناسد. سوم، خارج کردن میادین نفت از کنترل خارجیها و اخراج کارشناسان و کارکنان انگلیسی.
سیاست مصدق در مبارزه بر دو پایه استوار بود: استقلال سیاسی و اقتصادی ایران و تلاش برای برقراری مردمسالاری. در زمینه استقلال سیاسی، او از «سیاست موازنه منفی» دفاع میکرد، یعنی مخالفت با اعطای هرگونه امتیاز به بیگانگان.
پس از محاکمه و سه سال زندان، محمد مصدق از مرداد ۱۳۳۵ تا اسفند ۱۳۴۵ تحت نظر مأموران امنیتی و در انزوا، به احمدآباد تبعید شد و تا پایان عمر در همانجا ماند. او در ۸۴ سالگی درگذشت و در احمدآباد به خاک سپرده شد.