اگر روزی محیت از زندگیها محو شود، دنیا چه جای تاریک و سردی خواهد شد. تصور کنید آفتاب هنوز هم میدرخشد، پرندگان آواز میخوانند، و رودها جاری هستند، اما چیزی بسیار مهم گم شده است: گرمای دلها.
در چنین دنیایی، لبخندها مصنوعی و بیاحساس میشوند. دستانی که برای یاری دادن به سوی یکدیگر دراز میشوند، تنها برای منفعت خودشان عمل میکنند. پدر و مادر از سر وظیفه از فرزندان مراقبت میکنند، نه از روی عشق. دوستان در کنار هم هستند، اما انگار دیواری نامرئی بین آنها فاصله انداخته است.
خانه، دیگر خانه نیست؛ فقط یک ساختمان سرد با سقف و دیوار است. مدرسه به مکانی برای حفظ کردن درسهای بیروح تبدیل میشود. محله و شهر شبیه به یک خوابگاه بزرگ میشود که در آن هر کس تنهاست، حتی در میان جمعیت.
انسان بدون محبت، مانند گلی است که آب نمیخورد. پژمرده میشود و زیبایی خود را از دست میدهد. محبت است که به زندگی معنا میبخشد. محبت است که مشکلات را آسان و روزهای سخت را قابل تحمل میکند.
پس بیاییم قدر این موهبت بزرگ را بدانیم. بیاییم با لبخندهای راستین، با دستهای یاریگر و با قلبهای پر از مهر، دنیا را جای بهتری کنیم. زیرا دنیای بدون محبت، حتی با تمام ثروتهایش، ارزش زندگی کردن ندارد.

اگر روزی محبت از زندگیها رخت بربندد، دنیا چه صحنه غمانگیزی خواهد شد. در چنین روزی، خورشید تنها یک گوی آتشین در آسمان خواهد بود و ماه فقط نوری سرد و بیمهر خواهد تاباند. دلها از شور و شوق خالی میشوند و نگاهها از مهر و عطوفت تهی میگردند.
در نبود محبت، دستها برای یاری گشوده نمیشوند و کلمات از نوازش و دلگرمی بیبهره میمانند. خانه به سنگری سرد تبدیل میشود و خانواده به گروهی از غریبهها میماند که تنها زیر یک سقف زندگی میکنند. دوستیها رنگ میبازند و قلبها در تنهایی خود محبوس میمانند.
اما یادمان باشد که محبت، رودی همیشه جاری است. این ما هستیم که باید با دستان خود، آب این رود را به سوی یکدیگر جاری کنیم و با قلبهای خود، گرمای محبت را در جهان پخش نماییم.
موضوع انشا اگر روزی محبت نباشد
خداوند همه آدمها را با طبیعت مهربان آفریده است. هر کس در طول زندگی خود انتخاب میکند که مهربان بماند یا به سمت کارهای نادرست برود. مهربانی در زندگی همه ما نقش بسیار مهمی دارد و نبود آن میتواند مشکلات بزرگی در دنیا ایجاد کند.
به عنوان مثال، یک نوزاد تازه متولد شده را در نظر بگیرید که نمیتواند حرف بزند یا نیازهای اولیه خود مانند غذا خوردن را برطرف کند. اگر مادرش در دلش محبت نداشته باشد، وقتی نوزاد نیمهشب از خواب بیدار میشود و گریه میکند، مادر از خواب بیدار نمیشود. او راحتی خودش را به غذا دادن به کودک ترجیح میدهد. این انتخاب ممکن است نتیجهی غمانگیزی داشته باشد؛ کودک ممکن است تا صبح زنده نماند.
یا یک مادر پیر را تصور کنید که با وجود کهولت سن از خانه بیرون میرود تا مایحتاج روزانهاش را بخرد. او سالها زحمت کشیده تا فرزندانش در آسایش بزرگ شوند. حالا در دوران پیری، این فرزندان هستند که باید دست او را بگیرند و کمکش کنند. اگر در وجود آنها مهربانی نباشد، مادرشان را تنها میگذارند و به حال خود رها میکنند.
مهربانی انسانها را به هم پیوند میدهد. انسانها به صورت طبیعی موجوداتی اجتماعی هستند و به ارتباط با دیگران نیاز دارند. اگر در جامعه مهربانی از بین برود، کینه و حسادت جای آن را میگیرد. کمک به دیگران کمرنگ میشود و هرکس فقط به فکر خودش خواهد بود. مهربانی یک ویژگی ارزشمند است که باید در قلب همه باشد. اگر این گونه باشد، مردم با یکدیگر و با دیگر موجودات زمین با احترام رفتار خواهند کرد. مهربانی روزی انسان را زیاد میکند و شادی او را چند برابر مینماید.
انشا عشق و نفرت
انشا اختصاصی – نویسنده: حدیثه قاسمی