اگر من سرباز بودم، با تمام وجود از میهنم محافظت میکردم. مانند نگهبانی مهربان اما قوی، همیشه مراقب خاک کشورم و مردم خوب آن بودم.
سرباز بودن فقط به معنای جنگیدن نیست؛ بلکه به معنای کمک کردن، از خود گذشتگی و عشق به وطن است. اگر من سرباز بودم، در روزهای سخت کنار هموطنانم میایستادم و در روزهای آرام، برای امنیت آنها تلاش میکردم.
من اگر سرباز بودم، پدری میشدم برای کودکان میهنم، برادری برای جوانان و پشتیبان برای بزرگان. یاد میگرفتم که شجاعت یعنی ایستادن در برابر سختیها، حتی وقتی میترسم.
سرباز بودن یعنی وفاداری؛ وفاداری به پرچم، به خاک و به تمام کسانی که این سرزمین را خانه خود میدانند. من اگر سرباز بودم، افتخار میکردم که میتوانم سهم کوچکی در امنیت کشور عزیزم داشته باشم.
در پایان، برای تمام سربازان ایران زمین آرزوی سلامتی و سربلندی دارم و از خداوند متعال میخواهم که همیشه نگهدارشان باشد.

اگر من یک سرباز بودم، میخواهم احساسات و افکارم را در این باره با شما به اشتراک بگذارم. این نوشته به شیوهای توصیفی و از نگاه درونی آماده شده تا به شما دانشآموزان عزیز کمک کند با روش نوشتن و تقویت مهارتهای نویسندگی آشنا شوید. در ادامه با ما همراه باشید.
انشا ادبی اگر من سرباز بودم
اگر در نقش یک سوداز بودم، شاید سرنوشتم به گونهای دیگر رقم میخورد. پوشیدن لباس سربازی برایم مایه مباهات بود و شهامت را در وجودم بیدار میکرد. در این راه، باید از میهنم با از خودگذشتگی پاسداری میکردم؛ با این حال، همین خدمت به سرزمینم، حسی از غرور و ارزشی بیهمتا به من میبخشید.
به عنوان یک سرباز، نخستین چیزی که به یادم میآمد، عشق و پایمردی برای کشورم بود. با سربلندی پرچم میهنم را حمل میکردم و در برابر خطرهای بیگانه استوار میایستادم تا آرامش هموطنانم حفظ شود.
یکی از بخشهای بنیادی خدمت در ارتش، تمرینهای فکری و بدنی است. اگر سرباز بودم، باید با تمرینهای طاقتفرسا خود را برای موقعیتهای سخت آماده میکردم. این تمرینها نه تنها توان بدنیام را افزایش میداد، بلکه ارادهام را تقویت میکرد و شکیبایی در برابر دشواریها را به من میآموخت.
روابط با همردههایم نیز بخش مهمی از زندگی نظامیام را تشکیل میداد. پیوندهای دوستانهای که در دوران خدمت شکل میگیرد، بسیار ارزشمند است. ما در کنار هم آموزش میدیدیم، از میهن دفاع میکردیم و در لحظات سخت یار یکدیگر بودیم. شاید این دوستیها همیشگی نباشند، اما خاطرات شیرین و پرباری برایمان میسازند که با بازگویی آنها میتوانیم لحظاتی گرم و تأثیرگذار برای دیگران خلق کنیم.
علاوه بر این، اگر سرباز بودم، وظایف سنگینی بر عهده میگرفتم. پاسداری از امنیت کشور، حفظ نظم در یگان نظامی و اجرای فرمانهای مافوق، همه مسئولیتهایی بود که باید با دقت انجام میدادم. اگرچه این وظایف گاه فشار زیادی وارد میکرد، اما انجام آنها نظم و حس مسئولیتپذیری را در من تقویت میکرد.
زندگی یک سرباز، در اصل تلاشی پیگیر برای نگهبانی از صلح و انسانیت است.
انشا اگر من شاپرک بودم 🦋
اختصاصی-مدیر تولز