من یک گل کوچک و زیبا هستم. من در میان سبزهزارها و باغهای رنگارنگ زندگی میکنم. وقتی خورشید طلوع میکند، من با نور گرم او از خواب بیدار میشوم و با نسیم خنک صبحگاهی، خوشحال میشوم و آرام تکان میخورم.
من با پرندگان و پروانهها دوستم. آنها هر روز به دیدنم میآیند و با آواز و رقصشان، زندگی را برایم زیباتر میکنند. من با هر قطره شبنمی که روی برگهایم مینشیند، تازه میشوم و با هر بارانی که میبارد، جان دوباره میگیرم.
گاهی کودکان به من نگاه میکنند و خوشحال میشوند. من دوست دارم آنها را ببینم و با دیدن لبخندشان، احساس غرور میکنم. من نماد زیبایی و طراوت هستم و به همه یادآوری میکنم که زندگی، ساده و قشنگ است.
من در سکوت با خدای خود راز و نیاز میکنم و شکرگزار نعمتهای او هستم. من با تمام وجودم، زیبایی آفرینش را فریاد میزنم، بی آن که صدایی داشته باشم.

من یک گل زیبا هستم. میخواهم داستان زندگی خود را برایتان تعریف کنم.
من در یک باغ سرسبز و قشنگ زندگی میکنم. خورشید هر صبح با نور گرمش مرا بیدار میکند و قطرات شبنم مثل الماس روی برگهایم میدرخشند.
من با رنگهای روشن و بوی خوشم، مهمانهای زیادی را به سوی خود جذب میکنم. پروانههای رنگارنگ برای نوشیدن شهد به دیدنم میآیند و زنبورها با صدای وزوز خود دورم میچرخند.
هر کس از کنارم رد میشود، لبخندی بر لب دارد. دیدن شادی مردم، قلب مرا هم شاد میکند. من با زیبایی سادهام به همه یادآوری میکنم که جهان پر از شگفتیهای کوچک و زیباست.
زندگی من کوتاه، اما پر از زیبایی و عشق است. من خوشحالم که میتوانم حتی برای لحظاتی کوتاه، چشمانتان را به روی زیباییهای ساده جهان باز کنم.
انشا از زبان یک گل با توصیف ادبی
ما گلها موجوداتِ شگفتانگیز و مهربانی هستیم. شگفتانگیزیم چون با وجود همه دشواریهای روی زمین، اینجا را برای زندگی برگزیدیم؛ و مهربانیم چون همیشه به فکر سلامتی و شادی شما مردم زمین هستیم.
شاید تعداد کمی از شما دیده باشید که ریشههایمان با چه اشتیاقی رشد میکنند. دوست داریم هرچه زودتر خود را به سطح خاک برسانیم و نور خورشید را در آغوش بگیریم. نور به ما رنگهای زیبا و عطرهای خوشبو هدیه میدهد. رنگهایی که با آنها دلتان را شاد میکنیم و عطرهایی که با استشمامشان، نشاط را برایتان به ارمغان میآوریم.
درست است که ما گلها به لطافت و ظرافت معروفیم، اما تا آخرین لحظه برای زندگیدادن و امیدبخشیدن به انسانها تلاش میکنیم. گاهی گرمای سوزان و سرمای شدید و شرایط دشوار را تحمل میکنیم، فقط برای اینکه وقتی به ما نگاه میکنید، بگویید: “چه گل زیبایی!”. آن وقت است که لبخند میزنیم و عطرمان را در فضا میپراکنیم.
باور کنید ما گلها موجوداتی سادهایم. تمام نوری که در برگها و ریشههایمان ذخیره میکنیم، به این امید است که روزی آن را به شما مردم زمین هدیه دهیم. مهم نیست کجا متولد میشویم؛ گاهی بر بلندای قلهای دورافتاده و گاهی در گوشهی یک باغچه.
اما مهم این است که شما هم با ما مهربان باشید. ما گلها هرگز با شما قهر نمیکنیم، اما اگر با ما بدرفتاری کنید، دل کوچکمان میشکند.
احساس پاک ما نسبت به شما، مانند گلبرگهایمان است. اگر روزی ما را از شاخه چیدید، با دقت به ما نگاه کنید. همهی گلبرگهایمان شبیه هم هستند، مانند یک قلب واحد که همهی شما مردم زمین را دوست دارد.
_ دوستان عزیز در صورتی که انشایی با این موضوع نوشته اید می توانید از قسمت نظرات برای ما ارسال کنید.
اختصاصی مدیر تولز _ نویسنده: اصغر فکور